سلااااااااااام... سلام به شمایی که از روی نردبون و درحال پاک کردن شیشه ها صدای مارو میشنوی! یا داری انبارو تمیز میکنی و یه سلام ویژه به اونهایی که مشغول شستن دیوارن! خداوکیلی دیوار سخت ترین بخش خونه تکونیه ... طبق عقاید بسیار محکم مامانای خونه، اون بالاهاش باید تمیزتر بشه چون ممکنه یکی از مهمونا نگاهش بیفته به زوایه قائمه دیوار با سقف و غباری در حد و اندازههای یک میکرونی رو رصد کنه و آبرومون بره!
بنده، خودم سالها خاک این صحنهآرایی خطرناک رو خوردم... سالهاست که اسفندماه رو بالای نردبون و آویزون پنجره و چوب پرده میگذرونم و حالا میخواهم از تجربیاتم در اختیارتون بذارم. اول اینکه همیشه جوری کار کنید که مادر یا همسرتون ترجیح بدن کار دست شما ندن. میتونید با شکستن چند تا ظرف، شانستونو امتحان کنید. یا میتونید یه بخش از دیوار رو با همون تیشرت مشکیه که همیشه رنگ میده بشورید و بگید نمیدونستید اینطوری میشه. کش دادن کار میتونه فرآیند خونه تکونی رو فرسایشی کنه و اونا رو از شما نا امید...
اما اگر از هیچ راهی نتونستین منصرفشون کنید، مقاومت نکنید چون انرژی تون بیخودی هدر میره... سعی کنید هرچه سریع تر تمام اوامر رو اطاعت کنید. در این مرحله برای حفظ روحیه در طول شستشو به فکر ولو شدن جلوی تلویزیون تو ایام تعطیل و دیدن سریالای نوروزی باشید ... اینطوری امکان داره تا نوروز دووم بیارید(دقت کنید گفتم امکان داره!)
این هم قابل توجه شما که بعد از روزای خونه تکونی یا حین کار ممکنه با دردای عجیبی مواجه بشید ... مثلا تیری که از کمون کتف رها میشه و به سر انگشتا اصابت میکنه ... یا کمربند فلزی داغی که ممکنه به پشت شونههاتون بخوره و احساس برق گرفتگی کنید ... یا زانویی که صدای لق شدن میده ... شبیه صدای سکهای که میفته کف قُلَک... یا مفاصلتون صدای تَقتَق بده، انگار یکی داره در میزنه. اینها هیچکدوم مهم نیست و تازه میتونید مهمانهای نوروزی رو با تعریف کردن این اتفاقات سرگرم کنید و کلی نسخه مجانی بگیرید. خداحافظ تا سال بعد.