فؤاد مرتضایی: نسل جوانی که حوصله خواندن کتابهای مفصل تاریخ معاصر ایران را ندارد، نه امام را دیده، نه رژیم طاغوت را تجربه کرده و نه جنگ را چشیده است، خوب یا بد، حقیقت خمینی و انقلاب را بیشتر در همان صندلی ساده و اتاق کوچک جماران که همین ایام زمستانی و بهمن هر سال نشان میدهد، میشناسد. و حقیقت این است که اگر نباشد خونهای پاک امثال شهید حججی و حضور زنده امثال شهید ابراهیم هادی در متن جامعه، آنگونه که تولیت حرم امام با زمانشناسی خاصی چند ماه پیش در آستانه یومالله 9 دی گفت، «هیچ تضمینی وجود ندارد که ما بمانیم!» شاید آقای سیدحسن خمینی و اطرافیانش البته با احتمالی قریب به یقین، اکنون و با خواندن همین 2 جمله ابتدایی، دیگر نویسنده را در رده دشمنان بیت امام(ره)، شخص امام(ره) و انقلاب ردهبندی بکنند! خیالی نیست البته...
چرا که ما انشاءالله برای شادی روح منزه از اشرافیگری امام(ره) کوخنشینان قلم میزنیم و نه برای خوشایند یادگار یادگار امام و توجیه اقدامات نادرست ایشان! و این را هم پیش و بیش از هر کس از امین امام(ره)- مرحوم سیداحمد آقا- آموختهایم که میگفت: «ما منسوبین حضرت امام باید توجه داشته باشیم که فقط به علت نزدیکی با ایشان است که با ما مصاحبه میشود یا به ما احترام میشود و الا خود ما که چیزی نیستیم و ویژگیهایی نداریم. نه زندان رفتهایم و نه شکنجه شدهایم و نه در فلسفه غرب و شرق اهل نظریم و نه در فقه و اصول، مجتهد. نه ادیبیم و نه منطقی. فقط و فقط منسوب امامیم. پس باید دقیقاً توجه کنیم که اگر امام نبودند هرگز کسی ما را بدان صورت نمیشناخت تا با ما مصاحبه کند. پس من من نکنیم که هیچیم».
اکنون هر چند، بودجه موسسه تحت مدیریت آقای سیدحسن خمینی از موعد روی کار آمدن دولت آقای روحانی، ضریب افزایشی قابل توجهی گرفته است، عجیب اما این است که همین موسسه چندین سال است کتاب رنجنامه که حاوی نامه مفصل و تاریخی سیداحمد آقا به مرحوم منتظری است و یکی از مهمترین اسناد تاریخ انقلاب محسوب میشود را تجدید چاپ نمیکند. نایاب شدن رنجنامه هم ظاهرا با این توجیه صورت میپذیرد که ما قبلا تمام نامهها و آثار سیداحمد آقا را در مجموعه یادگار امام چاپ کردهایم! این در حالی است که شخص سیدحسن آقا که همواره سعی دارد خود را یک روحانی به روز معرفی کند، بخوبی میداند خریدن و تورق کتابهای قطور از حوصله جوان امروزی خارج است و مطالعات نسل کنونی، حداکثر کپسولی و ساندویچی است!
مرحوم سیداحمدآقا در مقدمه رنجنامه خطاب به مرحوم منتظری مینویسد: «حضرت آیتالله! نوشتهای که در پیش روی دارید اشارهای است به علل و عوامل و ریشههای مسائلی که عدم توجه به آنها و نصایح مکرر حضرت امام موجب واقعه تلخ قائممقام رهبری گردید. گر چه نگارش این نامه برای کسی که عمری به جنابعالی عشق ورزیده است بسیار سخت و باورنکردنی است ولی فقط برای ادای دین خود به امام- که مظلوم است- و همچنین برای خدمت به مردم که مشتاقانه طالب حقیقتند، به چنین نوشتهای دست زدهام». موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) اما همزمان با سکوت در برابر تهمتهای متعدد قبیله اصلاحطلب به ساحت قدسی امام(ره) از سالهای دولت اصلاحات تاکنون، ظاهرا تمایلی به انتشار سخنان فرزند مظلوم امام هم ندارد. این قصه را ظاهرا پایانی هم نیست، با این وجود بهتر است به متن سخنان چندی پیش سیدحسن خمینی بازگردیم.
وی در بخش دیگری از سخنرانی مذکور با اشاره به اینکه امیرالمومنین(ع) فرومایگان را مقدم داشتن و فرزانگان را مؤخر قرار دادن، از دیگر عوامل فروپاشی حکومتها میداند، تاکید کرده است: «امیرالمؤمنین(ع) میفرماید اگر دیدید جامعهای که از داشتههای خود در حوزه نیروی انسانی و افاضل بهره نمیبرد و آنها را عقب میاندازد، از علائم فروپاشی، مشکلدار بودن و بداقبالی است». کنایه عجیب آقاسیدحسن پیرامون ناکارآمدی دستگاههای اجرایی در حالی ابراز میشود که وی از حامیان اصلی تمام مجموعههایی است که در سالهای اخیر زمام امور اجرایی و تقنینی کشور را در دولت، شوراها و مجلس در دست داشتهاند! وی در آستانه انتخابات اخیر ریاستجمهوری نیز با انتشار ویدئویی، ضمن حمایت از حسن روحانی، به نوعی اظهار داشت که دوست دارد تا سالها و بلکه دههها، این تفکر بر کشور حاکم باشد.
وی در ویدئوی تبلیغاتی مذکور میگوید: «روز بزرگ سرنوشتسازی را پیش رو داریم و همه با هم امیدواریم بتوانیم سرنوشت سالها و بلکه دهههای آینده کشور خود را رقم بزنیم. همت شما میتواند یک اتفاق مبارک را برای جامعه ما رقم بزند». و آن اتفاق مبارک مدنظر آقای سیدحسن همین امروز ماست! لذا پسندیده این است که اگر ایشان پیرامون سکوت چند دههای موسسه تحت مدیریتشان در قبال تهمتها و توهینها به ساحت قدسی امام(ره) پاسخگو نیستند، حداقل درباره مواضع سیاسی اکنون خود پاسخگو باشند و اینقدر واضح، مسائل را وارونه جلوه ندهند! خدا رحمت کند امام عزیزمان را که میفرمودند: «خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفادهاش را ببرم!»
و خدا فرزند عزیزش را با صالحان محشور نماید که تاکید میکرد: «من چون فرزند امام هستم میآیند و با من مصاحبهای میکنند چاپ میکنند و آن را تیتر میکنند و الا از قبیل من زیادند و از من بهتر بسیار بیشتر. در حوزههای علمیه سراسر ایران از قبیل ما فراوان، که کسی با آنان مصاحبهای نمیکند، لذا باید توجه کنیم که از انتساب سوءاستفاده نکنیم که خلاف شرع مبین است». خدا ما را هم بیامرزد و عاقبتمان را ختم به خیر گرداند.