پارسا خدایاری: ترزا می، نخستوزیر انگلیس که روزهای پایانی حضورش را در دولت این کشور سپری میکند، در نامهای به دونالد توسک، رئیس شورای اروپا خواستار تعویق برنامه خروج از اتحادیه اروپایی تا 9 تیر ماه شده است. این در حالی است که توسک هم از توافق تعویق انعطافپذیر 12 ماهه میان لندن و بروکسل پرده برداشت که منتظر تایید انگلیس است. شکسپیر، نمایشنامهنویس پرآوازه انگلیس در پرده سوم شاهکار تراژیک خود به نام هملت، بندی دارد به نام «بودن یا نبودن» که یکی از اثرگذارترین بندهای ادبی در ادبیات جهان شناخته میشود و تا امروز دستمایه ساخت کارهای هنری و ادبی بیشماری شده است و اکنون، حال و روز انگلیس، یادآور اندوهی است که این بند تراژیک بازگو میکند. رد درخواست انگلیس توسط اتحادیه اروپایی برای گفتوگو درباره خروج انگلیس یا همان معامله بریگزیت سبب شده پارلمان انگلیس با بنبستی روبهرو شود که خروج از آن براحتی مقدور نیست و در نتیجه نخستوزیر را در گوشه رینگ قرار دهد. طرحی که ترزا می با اتحادیه درباره آن گفتوگو کرده بود 3 بار توسط پارلمان رد شده است. در آخرین رایگیری در اوایل آوریل 2019 پیشنهادهای ارائه شده توسط دولت برای گامهای بعدی طرح خروج از اتحادیه در پارلمان رای نیاورد. از دید امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه، کل نظام سیاسی انگلیس و نه فقط پارلمان، باید برای این معضل چارهاندیشی کند.
پیش از همهپرسی بریگزیت در ژوئن 2016، انگلیس در وضعیت اقتصادی به مراتب بهتری نسبت به دیگر اعضای اتحادیه اروپایی قرار داشت و از بحران پناهجویان که بیشتر کشورهای اروپایی را درگیر کرده بود تا حدی مصون مانده بود؛ از این رو چندان معقول نیست که مسائل اقتصادی یا معیشتی یا موضوع پناهجویان را به عنوان انگیزههای اصلی در برگزاری همهپرسی بریگزیت به شمار آورد، در واقع تاکنون کمتر تحلیلگری توانسته بدرستی کنه موضوع را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. شاید بتوان این نظریه را عنوان کرد که شتاب گرفتن بریگزیت از بیم و هراس فزاینده طبقات فرودست انگلیس ناشی شد، چرا که قویا احساس میکردند از جهانی شدن اقتصاد، مانند بخشهای مالی و خدمات بهره چندانی نبردهاند. شکاف فزاینده و قطبی شدن جامعه انگلیس از حیث نژاد و طبقات اجتماعی و نیز نفوذ بیشتر شبکههای اجتماعی که بدون ضوابط و معیارهای ناظر بر رسانههای رسمی، آزادی عمل بیشتری در نشر و انتشار افکار و ایدههای خود داشتند و بعضا تنفر و رویارویی را بین گروههای جامعه دامن میزدند، سبب شد ایدهها و اندیشههای اروپاگریزی از مقبولیت بیشتری برخوردار شود. البته شماری از تحلیلگران نیز سیاستمداران را در این آشفتگی مقصر میدانند، زیرا از مسؤولیتهای خود شانه خالی کردند و دنبالهرو عوام شدند و با بیتوجهی به منافع درازمدت کشور، وضعیت کنونی را پدید آورند. به عنوان نمونه گفته میشود نخستوزیر سابق انگلیس، دیوید کامرون، در برابر فشارهای وارده از جانب اروپاگریزان در حزب خود و نیز در سطح کشور، ترجیح داد به جای پایش و مدیریت وضعیت، با برگزاری همهپرسی برای همیشه به این جدال خاتمه دهد ولی در نهایت برخلاف تصورش، بازی را به کلی باخت.
از طرف دیگر ترزا می که در آن زمان وزیر کشور بود و خود وی از جمله اروپادوستان به شمار میآمد، بر شروع فرآیند بریگزیت اصرار ورزید بیآنکه موازنه درست و معقولی بین مخالفان و موافقان برقرار کند. در شرایطی که انگلیس در وانفسای بریگزیت گرفتار شده، دونالد ترامپ هم که بهروشنی مخالفت خود را با چندجانبهگرایی اعلام کرده، برای بههمریختن وضع موجود جهانی تهاجمیتر شده است. در واقع نوعی وارونگی در محیط بینالملل پدید آمده و انگلیس و آمریکا که خود زمانی سردمدار جهانی شدن بودند و از نظم جهانی سواری میگرفتند، اینک سعی در پسگرایی و صفر کردن این روند دارند. به همین دلیل درصد زیادی از عالمان روابط بینالملل و علوم سیاسی در غرب اتفاق نظر دارند که اینک جهان یک مقطع تاریخی ویژهای را تجربه میکند و چنانچه بریگزیت منافعی را که اروپاگریزان مدعی هستند برای انگلیس به بار آورد و وضع اقتصادی کشور بهتر از امروز شود، بیتردید اتحادیه اروپایی برای بقای خود با چالشهای بیشتری روبهرو خواهد شد. مجلس عوام انگلیس رای داده که دولت بر سر تاریخ جدیدی برای خروج، ورای مهلت 12 آوریل 2019، با اتحادیه توافق کند. در این میان ترزا می بیشتر تمایل دارد این تاریخ به بعد از 22 مه 2019 موکول شود تا امکان شرکت در انتخابات پارلمان اروپا را نیز داشته باشد که برای اواخر ماه مه برنامهریزی شده است. تمدید مهلت بریگزیت نیاز به اجماع نظر سران 27 کشور باقیمانده در اتحایه دارد و قرار است در نشست سران بعدی اتحادیه در تاریخ 10 آوریل مورد بحث واقع شود. دولت ترزا می 4 گزینه پیش رو دارد: 1-عقبنشینی از بریگزیت؛ اگرچه رویای بسیاری از اروپادوستان است ولی در پارلمان اکثریتی ندارد و اکثریت در هر دو حزب محافظهکار و کارگر خود را به همهپرسی 2106 متعهد میدانند. 2- بریگزیت بدون توافق؛ از دید اتحادیه، یک سناریوی محتمل تلقی میشود ولی مجلس عوام از بیم پیامدهای وخیم اقتصادی با آن مخالف است 3- توافقی دیگر؛ از جهات تئوریک مقدور به نظر میرسد ولی از جنبه سیاسی بسیار دشوار است. حتی در صورت موفق بودن این تلاش قبل از 12 آوریل، باز هم مشخص نیست انگلیس بتواند قبل از 22 مه بریگزیت را عملیاتی کند. 4-تاخیر طولانی؛ گزینه بسیار محتملی است. ولی چنانچه انگلیس متمایل به ماندن در اتحادیه مثلا تا پایان 2020 باشد، باید روشن کند هدفش چیست؟ و چه میخواهد؟ خروج از اتحادیه، ریسک به مراتب بزرگتری را نیز در بردارد و آن پررنگ شدن احتمال جدایی اسکاتلند از انگلیس است. در صورت صحت پیشبینیهای اغلب اقتصاددانان مطرح از پیامدهای منفی بریگزیت بر اقتصاد انگلیس در میانمدت و درازمدت، این ریسک نیز پررنگتر خواهد شد.