بهزاد مهرکش: بیش از یک ماه از آغاز بحران سیل در چندین نقطه کشور میگذرد. در شرایطی که در هفته اول بحران، برخی تعللها در حوزه اجرایی نگرانیهایی را ایجاد کرده بود؛ گروههای جهادی و بسیج مردمی به موقع خود را به مناطق بحرانی رساندند. حوزه اقدامات گروههای جهادی نیز به موارد خاصی محدود نمیشود و جهادیها تقریبا در همه حوزهها به مردم خدمت میکنند؛ از لایروبی و پاکسازی تا خدمات مشاورهای و فرهنگی. بسیجیها در همه نقاط درگیر سیل حضور دارند و دوشادوش مردم شبانهروز در خط مقدم بحران سیل هستند. سرهنگ دکتر محمد زهرایی، رئیس سازمان بسیج سازندگی در گفتوگویی تفصیلی با «وطنامروز» بخشی از خدمات و اقدامات گروههای جهادی، تعداد گروههای مستقر و همچنین تقسیم کار آنها در استانهای مختلف درگیر سیل در کشور را تشریح کرد.
***
در هفته اول بحران سیل در کشور گروههای جهادی و بسیج مردمی پای کار بودند و به میدان آمدند. با این حال انتقاداتی در مناطق سیلزده نسبت به برخی غیبتهای مدیران اجرایی و سوء تدبیرها وجود داشت. به نظر شما عملکرد مدیریت بحران در سیل اخیر چگونه بود؟
در مدیریت بحران 3 مرحله را باید به طور دقیق طی کرد؛ مرحله اول قبل از وقوع بحران است و مسؤولان باید برنامهریزی لازم جهت هرگونه بحرانی را داشته باشند، مرحله دوم، مدیریت بحران در زمان وقوع بحران و مرحله سوم، مدیریت بعد از وقوع بحران است. معتقدم برنامهها باید متناسب با جنس کار و بحران چیده شده باشد که متاسفانه در کشورمان اینگونه نیست؛ ما کشوری هستیم که در گسل زلزله قرار داریم و بحرانهایی همچون سیل، زلزله، توفان و ریزگرد خطراتی است که کشورمان را تهدید میکند اما اکنون باید پرسید جای این بحرانها کجای سازمان مدیریت بحران است؟ با توجه به اعتبارات دولتی، هر سال یک میزان 10 یا 20 درصدی بر بودجه سال گذشته در موضوعات مختلف اضافه میشود، مثلا میراث فرهنگی در سال جدید تقاضای افزایش بودجه نسبت به سال گذشته میکند، در حالی که باید بودجه به مسائلی که اولویت کشور است تخصیص داده شود. مثلا موضوع ریزگردها در کشورمان در اولویت است و باید برای حل این مشکل، برنامهریزی متناسبی شده و تعیین بودجه شود اما متاسفانه میبینیم اینگونه نیست و در نظام برنامهریزی کشورمان، کار به این صورت پیش نمیرود. بخش عمدهای از مشکلات به دلیل ضعف مدیریت است و متاسفانه مدیران کشورمان در بازه زمانی کوتاه میخواهند برنامهریزی و نتیجهگیری کنند، در حالی که باید از مدتها قبل برای مواجهه با بحرانها برنامهریزی کرد. مثلا رئیسجمهور یا وزیر و سایر مدیران دولتی پیش خود میگویند 4 سال بیشتر در رأس کار نیستیم و مشخص نیست آیا در دوران مدیریت ما بحرانی در کشور رخ بدهد؛ پس ممکن است برای مواجهه با سیل و زلزله برنامهریزی و تعیین بودجه کنیم اما در طول این 4 سال مدیریتمان، این بحرانها واقع نشود؛ به همین دلیل تعیین بودجه برای مقابله با چنین بحرانهایی را در اولویت برنامههای خود نمیبینند. دومین مشکل، عدم انگیزه در مدیران کشورمان برای مقابله با بحرانهای احتمالی است. متاسفانه جنس کاری این مدیران به گونهای است که توانایی حل این مشکلات و بحرانها را ندارند.
گروههای جهادی و بسیج مردمی از چه زمانی در بحران حاضر شدند؟
بسیج بزرگترین شبکه مورد اعتماد مردم است. گروههای جهادی بسیج همواره اولین گروههایی هستند که بعد از وقوع سیل و زلزله به کمک مردم میروند و در بحران اخیر در استان خوزستان نیز می بینید گروههای جهادی در کنار مردم دست به کار شدهاند و با استفاده از گونی و خاک در تلاش برای ساخت سیلبند و مقابله با بحران سیل هستند. با این حال معتقدم حق بسیج ضایع شده و برای جمعآوری کمکهای مردمی به مناطق سیلزده حتی در اعلام شماره حساب کمک به حوادث غیرمترقبه بسیج هم تعلل و تاخیر وجود دارد.
در سفر اخیری که سردار غیبپرور، رئیس سازمان بسیج مستضعفین به استان ایلام و مناطق سیلزده داشت، یک پیرزنی به او گفت ما از این بحران سیل هم عبور خواهیم کرد و مشکلات حل خواهد شد و حضور شما مسؤولان بسیج و سپاه یقینا برایمان اهمیت دارد و همین که حضور پیدا کردید، برایمان روحیهساز و قوت قلب است و چیزی نمیخواهیم؛ در حالی که نیاز مبرم به وسایل خانه داشت. همه اینها یعنی اینکه باید در دل مردم بود و با آنها همسو شد. توسط مردم میتوان بحرانها را پشتسر گذاشت و مدیریت کرد. یقینا استفاده از گروههای جهادی و مردمی برای مقابله با بحرانها باعث سرعت عمل در کار و کاهش هزینهها میشود اما میبینیم که برخی مدیران در مواقع بحران، عقبنشینی میکنند و ریسکپذیر نیستند.
درباره اقدامات گروههای جهادی بسیج در مناطق سیلزده بیشتر توضیح دهید.
در ابتدای وقوع سیل، مدیریت بحران ما هم دچار زلزله شده بود و مشخص نبود باید چه کرد. مردم دچار بحران شده بودند و کمک میخواستند و موضوع اصلی که در دستور کار ما قرار داشت سازماندهی وحدت فرماندهی بود. در نهایت قرارگاه جهادی تشکیل شد و 32 سپاه استانی پای کار آمدند و بخشهایی از استانهای سیلزده را به خود اختصاص دادند تا به مردم این نواحی کمکرسانی کنند و در حقیقت شکل امداد و نجات به مردم، شکل تازهای به خود گرفت. بعد از وقوع زلزله کرمانشاه، تجربههایی را کسب کردیم که بتوانیم با بحرانها مقابله خوبی داشته باشیم و به همین دلیل همان موقع پیشنهاد دادیم در 500 شهرستان کشورمان، هزار گروه جهادی داشته باشیم، یعنی هر شهرستان 2 گروه تا در مواقع بحران این گروهها بتوانند در اسرع وقت به کمک مردم بشتابند. در سیل اخیر هم توانستیم با کمک چنین گروههایی به مردم خدمترسانی کنیم. در حال حاضر هر گروه جهادی متشکل از 10 تا 50 نفر است و در سیل اخیر، قبل از اینکه اعلامی شود، این گروهها در مناطق سیلزده حاضر شده بودند. به عنوان مثال در حال حاضر 600 گروه جهادی بومی در استان خوزستان حضور دارند و این استان نیازی به پذیرش گروه جهادی میهمان و اعزامی از سایر استانها ندارد.
با توجه به تعطیلات ایام عید مشکلی برای فعالیت گروههای جهادی نبود؟ یعنی دچار پراکندگی نیروی انسانی بهخاطر تعطیلات نبودید؟
اتفاقا تعداد قابل توجهی از گروههای جهادی که در ایام عید وظیفه محرومیتزدایی در مناطق محروم را داشتند، زمانی که بحران سیل در کشورمان شکل گرفت تغییر عملکرد دادند و به مناطق سیلزده رفتند. یعنی حتی زمانی که بحران هم نبود و ایام تعطیلات بود، گروههای جهادی ما در حال خدمترسانی بودند.
یکی از مشکلاتی که در همه بحرانها با آن مواجه هستیم، نیازسنجی دقیق مناطق بحرانی از یک سو و نحوه توزیع امکانات از سوی دیگر است؛ در این زمینه چه اقداماتی انجام شد؟
قرارگاههای جهادی در مناطق سیلزده نیازهای مردم را به ما اعلام میکردند؛ مثلا برای شهرستان آققلا نیاز به 30 هزار کنسرو و 2 هزار چکمه بود و تلاش شد این اقلام و کمکها با مدیریت صحیح در بین مردم توزیع شود. نیازسنجیهای مردم توسط بسیج انجام و برای این کار، از پایگاههای بسیج و معتمدان محلات کمک گرفته شد و بسیج سازندگی مفتخر بود که بخوبی توانست این اقلام را بین مردم توزیع کند تا جایی که در آن منطقه هلالاحمر و فرمانداری در برههای از بسیج برای توزیع اقلام کمک خواستند. در حقیقت یکی از عملکردهای بسیج سازندگی در سیل اخیر، اصلاح مدیریت توزیع اقلام و اجناس میان مردم و نیازسنجی بود.
درباره نحوه فعالیت گروههای جهادی در مناطق مختلف درگیر سیل و میزان حضور آنها بیشتر بگویید.
برای اینکه بحران سیل در استان گلستان نقطه آغازین بود و طبیعتا برای نخستینبار در خط خبرها قرار گرفت، بیشترین کمکهای مردمی به سمت این استان روانه شد و سپاه هم برای حل مشکلات این استان بیشترین تلاش را کرد، چرا که نقطه آغاز بحران بود. بیش از صد کامیون و تریلی به استان گلستان اعزام شد و گروههای جهادی در این استان مشغول کمک به مردم شدند. در گلستان و مازندران هزار و 490 گروه جهادی حاضر شدند که بیش از 1100 گروه جهادی در گلستان بودند. بعد از وقوع سیل در استان لرستان، ابتدا گروههای جهادی بومی ورود کردند تا به مردم کمک کنند و سپس گروههای جهادی میهمان از سایر استانها به لرستان اعزام شدند. عمق فاجعه در لرستان بیشتر بود؛ پلها تخریب شده بود و در برخی نواحی با هلیکوپتر و بالگرد امکان کمک به مردم وجود داشت. ما با محوریت بسیج سازندگی، جلسهای تشکیل دادیم و کمیته جهادی در آنجا شکل گرفت و گروههای جهادی با چکمه و بیل به دست به کمک مردم رفتند تا خانههایشان را پاکسازی کنند. نزدیک به 350 گروه جهادی در لرستان فعال شدند که 50 گروه از آن ها، میهمان بودند و یکی از نکات جالب، حضور گروههای جهادی طلاب و روحانیون در میان مردم بود. در گلستان و مازندران 700 طلبه داشتیم و در خوزستان هزار طلبه و همچنین 650 طلبه هم در لرستان به مردم در قالب گروههای جهادی و بسیجی کمکرسانی کردند و هماکنون نیز در حال خدمت هستند. در استان ایلام نیز 49 گروه جهادی پای کار آمدند.
مجموعا چند گروه جهادی وارد عمل شدند؟
بر اساس آخرین برآورد 2590 گروه جهادی به مناطق سیلزده اعزام شدند که جمعیتی بالغ بر 53 هزار نفر میشود. یقینا هیچ کشوری در جهان، اینقدر نیروی انسانی انقلابی و ارزشی ندارد که در مواقع بحرانی، بدون هیچ چشمداشتی به کمک مردم بشتابند.
آیا فعالیت گروههای جهادی که هماکنون در مناطق سیلزده حضور دارند فقط در حوزه عمرانی است یا اینکه در حوزههای فرهنگی، پزشکی و... هم فعالیت دارند؟
نه! طبیعتا فقط به حوزههای عمرانی ختم نمیشود؛ گروههای بسیج پزشکی هم در مناطق سیلزده حضور فعالی داشتند. 339 تیم پزشکی به تعداد 1268 نفر در مناطق سیلزده حضور پیدا کردند و 227 تیم پزشکی عمومی و 112 تیم پزشکی تخصصی به مردم سیلزده خدمات پزشکی ارائه کردند و توانستند به بیش از 16 هزار نفر از مردم خدماترسانی کنند. در حوزه فرهنگی شاهد اعزام 120 گروه جهادی به مناطق سیلزده بودیم که در نیمه شعبان در شهرستان پلدختر ویژهبرنامهای برای مردم برگزار شد.
وضعیت تخلیه آب از منازل، کوچهها و خیابانها اهمیت زیادی دارد اما به نظر میرسد بعد از آن، تازه گرفتاریهای جدیدی شکل میگیرد و ابتدای برخی مشکلات جدی است؛ چه برنامهای برای رفع این مشکلات وجود دارد؟
گروههای جهادی و بسیجی تا امروز موفق به پاکسازی 14 هزار و 930 خانه در مناطق سیلزده شدهاند و این در حالی است که همچنان خانههای بسیاری وجود دارد که نیاز به پاکسازی دارد و هنوز به مرحله مرمت و بازسازی نرسیده است. گلولای و همچنین لجن وارد خانههای مردم شده و گروههای جهادی تلاش میکنند به مردم در پاکسازی آن کمک کنند. تا امروز گروههای جهادی توانستهاند هزار و 100 کوچه و خیابان را تمیز کنند و 180 راه و 49 پل را بازسازی کردهاند. سپاه هم توانسته کار لولهگذاری را انجام دهد. در مناطقی از استان خوزستان طول سیلبندها به 4 کیلومتر میرسد. در حمیدیه 250 متر پارگی در سیلبند ایجاد شده بود که تلاشها در جهت رفع این مشکلات توسط گروههای بسیجی، مردمی و جهادی انجام شد. گاهی ساختن سیلبندها چندین شبانهروز به طول میانجامید. نظر سردار غیبپرور این بود که از ظرفیت مردمی با محوریت مساجد استفاده شود تا پای کار بیایند و هر مسجد، یک خانه بسازد و کمک کند. ما 70 هزار مسجد داریم که اگر اینها پای کار بیایند، 70 هزار خانه در مناطق سیلزده ساخته میشود و اگر هر کسبهای، یکی از اقلام ضروری مردم سیلزده را تهیه کند، این مشکل هم حل میشود. اگر هر صنفی، کالای اساسی سیلزدگان را بدهد، خواهیم دید مشکلات مردم بزودی برطرف میشود. مثلا بانکها رسیدگی به مشکلات مدارس سیلزده را به عهده بگیرند و...
مهمترین معضلی که در ساختار اجرایی کشور وجود دارد، چیست؟ چه نیازهایی در مواقع بحرانی در کشورمان حس میشود و نقش دولتها در چنین مواقعی چیست و باید چه عملکردی داشته باشند؟
به اعتقاد بنده، بودجهمحوری دولت برای مقابله با بحرانها اهمیت دارد. در حال حاضر دولت آقای روحانی به رهبر معظم انقلاب پیشنهاد داده کمکهای مالی به مردم سیلزده از صندوق توسعه ملی داده شود. متاسفانه برای حل بحران، بودجه صرف میشود اما نه بدرستی. نگاهی که به ساخت خانههای تخریب شده مردم در سیل ها و زلزلهها در کشورمان وجود دارد، نگاه پیمانکاری است، یعنی نگاهی که پیمانکار به دنبال سود بیشتر است.
برخی هشدارها که در اوج بحران از سوی مسؤولان دولتی داده میشد، گاهی چندان مورد توجه مردم قرار نمیگرفت مانند تخلیه منازل؛ به نظر شما عدم پرداخت خسارتهای حوادث پیشین در این امر موثر بوده است؟
بله، همینطور است! شما ببینید مثلا مسؤولان سال 95 قول دادند خسارتهای مردمی را که خانهشان در حریم رودخانهها و غیرمجاز است بدهند اما محقق نشد. دولت به صاحبان خانههایی که در حریم رودخانه و غیرمجاز بودند، فشار میآورد که خانهشان را واگذار کنند اما حس مردم این بود که اگر خانه را تخلیه کنیم، دولت آن را تصاحب میکند و پولی به آنان نخواهد داد. متاسفانه مسؤولان دولتی هم در میان مردم حضور پیدا نمیکردند تا در اینباره روشنگری و شفافسازی کنند. یکی از خانمهای ساکن آق قلا که خانهاش با ارتفاع یک متری در آب بود، به ما میگفت به فرماندار بگویید حداقل پایش را یک بار به آب بزند و خیس شود. این نشاندهنده عدم حضور مسؤولان دولتی در میان مردم است.
یک تفاوت را در سیل اخیر با دیگر حوادث مشابه مانند زلزله شاهد بودیم؛ اینکه ضدانقلاب نتوانست مانند گذشته موجسواری کند و برخی سلبریتیها که تابعیت کشورهای دیگر را دارند هم نتوانستند شیطنت کنند؛ علت این امر را در چه میدانید؟
با تجربهای که از زلزله کرمانشاه در کشورمان داشتیم، نیروهای انقلابی و بسیجی در ماجرای سیل اخیر زودتر وارد عمل شده و کمکرسانی به مردم بحرانزده را آغاز کردند. این موضوع هم در میدان کار و هم در پوشش رسانهای بخوبی قابل مشاهده بود. وقتی در میان مردم حضور پیدا کنیم و حرف و درددلهای مردم را به زبان بیاوریم، دیگر جایی برای شیطنتهای ضدانقلاب وجود نخواهد داشت. سازمان فضای مجازی بسیج هم با تشکیل 3 قرارگاه در 3 نقطه اصلی درگیر بحران و استفاده از ظرفیتهای رسانهای قرارگاههای استانهای دیگر به عنوان استان معین، به صورت لحظهای در حوزه پوشش اخبار و ساخت مستندهای مربوط اقدام کرد. همچنین گروههای مردمی از کشور عراق با همکاری گروههای جهادی و طلاب در مناطق سیلزده توانستند بخوبی عمل کنند. مجموعه این اقدامات که بهنگام بود باعث شد دشمن نتواند در این زمینه میدانداری کند.