علی صدری: وزیر امور خارجه کشورمان راهاندازی INSTEX توسط اروپا را گامی مقدماتی خوانده و اظهار کرده است: «سازوکار متناظر در ایران هفته گذشته راهاندازی شده و الان اروپاییها هیچ بهانهای ندارند برای اینکه کار خود را شروع کنند. اروپاییها در اجرای تعهداتشان بسیار عقب هستند. اروپاییها نباید اینطور تصور کنند که جمهوری اسلامی ایران منتظر آنها میماند. من نمیدانم اروپاییها برای یک سازوکار مقدماتی چقدر وقت نیاز دارند».
آقای ظریف در حالی این سخنان را بیان کرده است که «ژرار آرود» سفیر فرانسه در ایالات متحده آمریکا تهدید کرده است در صورت از سرگیری غنیسازی اورانیوم از سوی ایران، حتی پس از پایان سال 2025، تحریمها علیه ایران بازخواهد گشت! وی در پیامی توئیتری که بعدا آن را حذف کرد، نوشت: «اینکه بگویم ایران پس از انقضای برجام اجازه دارد اورانیوم غنیسازی کند، اشتباه است. مطابق پروتکل الحاقی، ایران باید تحت نظارتهای شدید ثابت کند که فعالیتهای هستهایاش غیرنظامی است!»
از آذرماه سال 1392، زمانی که توافق موقت ژنو میان ایران و اعضای 1+5 منعقد شد، غنیسازی صفر درصدی (Zero Enrichment) یا همان «عدم غنیسازی اورانیوم» به کلیدواژهای صوری برای اعمال فشارهای فنی و سیاسی علیه برنامه صلحآمیز هستهای کشورمان تبدیل شد. این در حالی بود که غنیسازی 20 درصدی اورانیوم از سوی کشورمان، در عمل آمریکا و تروئیکای اروپایی را مجاب کرده بود که وادارسازی ایران نسبت به توقف غنیسازی اورانیوم و امحای ظرفیتها و ابزارهای موجود در اینباره امکانپذیر نخواهد بود. متاسفانه تعجیل صورت گرفته در مذاکرات هستهای از یکسو و فراتر از آن، عدم رعایت «اصل تناظر تعهدات فیمابینی» میان ایران و اعضای 1+5 در اجراییسازی سند نهایی برجام سبب شد دموکراتهای آمریکا و متحدان فریبکار اروپایی آنها از خلأهای حقوقی و اجرایی موجود در اینباره نهایت استفاده را برده و ایران را به طرفی «کاملا متعهد» و خود را به طرفی «منتفع و بدون تعهد» در این معادله تبدیل کنند.
امروز در اوایل سال 1398 و در حالی که نزدیک به 4 سال از انعقاد برجام میگذرد، مقامات اروپایی در نقشهای کاملا هماهنگ با ایالات متحده، ایران را نسبت به هرگونه غنیسازی اورانیوم، حتی پس از انقضای مدت زمان تعیین شده در برجام تهدید میکنند! همگان به یاد دارند «اعمال محدودیتها و ممنوعیتهای فرازمانی علیه برنامه هستهای ایران» و حذف بند موسوم به غروب آفتاب، یکی از خواستههای چهارگانه رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا قبل از خروج از توافق هستهای با ایران بود. هماکنون فرانسویها و دیگر بازیگران اروپایی درصددند این خواسته واشنگتن محقق شود. گویا تصویر نهایی پازل مشترکی که «ژان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه و «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا علیه ایران چیدهاند، در حال نمایان شدن است. این تصمیم عریان و نفرتانگیز، «ابطال برجام» در عین «افزایش دامنه تعهدات ایران» است. اگر چه ملت و نظام ایران هرگز اجازه شکلگیری نهایی این تصویر را به دشمنان قسمخورده این مرز و بوم نمیدهند اما در این میان ابهامات و نکاتی وجود دارد که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان باید نسبت به آنها پاسخگو باشد.
تاکنون چندین بار جریانهای متعهد و ارزشی در کشورمان (که وزارت امور خارجه اصرار دارد به طعنه آنها را دلواپس بخواند)، از مذاکرات پشتپرده واشنگتن و پاریس علیه ایران، آن هم پس از خروج کاخ سفید از برجام خبر داده بودند. چرا این هشدارها از سوی وزارت امور خارجه کشورمان جدی گرفته نشد؟ متاسفانه اگر توئیت جنجالی سفیر فرانسه در آمریکا درباره ممنوعیت غنیسازی اورانیوم از سوی ایران نبود، باز هم خواب خرگوشی خودخواسته دستگاه دیپلماسی ما در اینباره ادامه مییافت! موضوع دیگری که آقای دکتر ظریف و همکاران ایشان باید پاسخ دهند، به انفعال سوالبرانگیز و غیرقابل توجیه آنها در قبال مواضع «هایکو ماس» وزیر خارجه آلمان باز میگردد. هایکو ماس 2 هفته قبل در جریان برگزاری نشست گروه هفت، صراحتا بر موضوع عدم غنیسازی اورانیوم از سوی ایران تاکید کرد. با این حال وزارت امور خارجه کشورمان به راحتی هر چه تمامتر از کنار این مسأله گذشت! نتیجه انفعال وزارت امور خارجه (که انشاءالله تعمدی نبوده است) در مقابل گزافهگویی وزیر امور خارجه آلمان، تکرار ادعای وی توسط سفیر فرانسه در واشنگتن بود. اگر آقایان ظریف و عراقچی لااقل در مقابل سخنان هایکو ماس موضع میگرفتند، شاهد بیپروایی فرانسویها در تقابل با برنامه هستهای محدود شده ایران نبودیم. در نهایت اینکه پاسخ سوال وزیر امور خارجه کشورمان از اروپاییان کاملا مشخص است! ایشان بخوبی میدانند «ثبت» و «راهاندازی» INSTEX به طور طبیعی کاری ندارد و زمان زیادی نیز نمیخواهد، اما ماهیت اینستکس به گونهای تعریف شده است که حکم یک «اهرم فشار» علیه ایران را برای تبادل حداقلیترین ستاندهها با حداکثریترین دادههای ممکن ایفا میکند. موضوعی که به نظر میرسد آقای ظریف نیز در ذهن خود نسبت به آن آگاه است.