printlogo


کد خبر: 208765تاریخ: 1398/2/7 00:00
مگر می‌شود کسی در این دنیا بگردد و علی(ع) توجهش را جلب نکند؟

در روزهای آخر عمرش برای علی (ع) هم نوشت. این بانوی پیشکسوت داستان‌نویس پس از یک دوره بیماری، در سال 86 کار نوشتن را دوباره از سر گرفت و داستانی با نام «برو به شاه بگو» نگاشت که درباره حضرت علی(ع) و مظلومیت‌های آن بزرگوار است. خانواده آل‌احمد ارادتی بی‌مثال به حضرت علی(ع) داشتند و خانه خالی آنها هنوز پر از نشانه‌هایی محکم از این ارادت است.
 غلامرضا امامی در گفت‌وگویی با سیمین دانشور که در شماره سوم «یادآور» آبان 87 منتشر شده است، از او می‌پرسد: شنیده‌ام اخیرا قصه‌ای از شما منتشر شده به نام «بقای انرژی»، داستانش چیست؟
سیمین دانشور: بقای انرژی داستان کسی است که بعد از مرگ کالبدش از بین می‌رود اما انرژی‌اش باقی می‌ماند. از روی کالبدش بلند می‌شود و ندایی را می‌شنود که تو آزادی، برو و تمام دنیا را بگرد. گذشته، آینده این دنیا، آن دنیا،  همه را می‌توانی سیاحت کنی. بلند می‌شود و سیر آفاق و انفس می‌کند، به خیلی‌ها برمی‌خورد، حافظ و سعدی را می‌بیند، مرا می‌بیند و می‌گوید می‌خواهم ببینم کسی که مرا نوشته، کیست و پس از آن گشت و گذار به نتایج خاصی می‌رسد.
غلامرضا امامی: ظاهرا بخشی در این داستان درباره حضرت علی(ع) است...
 سیمین دانشور: مگر می‌شود کسی در این دنیا بگردد و علی(ع) توجهش را جلب نکند، کسی که بر ستیغ افتخارات بزرگ نشسته و نخستین ایمان آورنده به پیامبر و پسر عمو و داماد اوست، همسر بانویی است که پیامبر(ص) او را مادر خود لقب داد، پدر حسن و حسین و زینب است و در عین حال، روزگار ... او را به جایی می‌رساند که در مقطعی هیچ همدل و همزبانی پیدا نمی‌کند. و درددل‌هایش را به چاه می‌گوید. (همراه با بغض)


Page Generated in 0/0060 sec