ولیعهد جنایتکار سعودی ثابت کرده عقربی است که برای اثبات خود، جز نیش زدن کاری بلد نیست؛ چه در قبال رقبا و چه خودیها. او در رقابت برای تنازع بقا در جزیرهالعرب تنها یک بازی را بلد است و آن حذف همه مولفههایی است که با رسیدنش به تخت پادشاهی تزاحم دارند. پس از بگیر و ببندهای فلهای همه شاهزادگان و رجال سیاسی و اقتصادی و شخصیتهای موثر در عرصههای مختلف عربستان، حالا برای تنازع بقا سر نزدیکترین چهرهها به خود را نیز زیر آب میکند؛ غافل از اینکه با این کار به نوعی تعریفی را که از جایگاه خود به عنوان پادشاه آتی بر سر زبانها انداخته نفی خواهد کرد. پس از آنکه بنسلمان چندین مشاور دولتی و فعال اجتماعی و حقوق زنان نزدیک به رژیم را که برای تبلیغ برنامههای به اصطلاح اصلاحات خود او بسیج شده بودند در عملیاتی شبانه دستگیر و زندانی کرد، اینک برای خلاص شدن از فشار متحدان غربی نزدیکترین افراد به خود در حلقه قدرت را که حتی بیش از پدر مالیخولیایی و برادرانش روی او نفوذ داشتهاند قربانی میکند. مجتهد، گرداننده حساب توئیتری افشاکننده پشتپرده رژیم سعودی در جدیدترین پستی که منتشر کرده به نقل از منابع داخل کاخ الخزامی ریاض، سعود القحطانی را جدیدترین قربانی بنسلمان معرفی کرده است. مجتهد در عین حال از زاویه کاخ سفید به این موضوع نگریسته و مینویسد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا و مایک پمپئو، وزیر خارجه وی، محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان را تحت فشار قرار دادهاند تا سعود القحطانی، مشاور پیشین خود را حصر خانگی کرده و هرگونه ارتباط و ملاقات وی را با دوستان و نزدیکانش قطع کند. بنا بر گزارشهای رسانههای آمریکایی، سعود القحطانی یکی از متهمان اصلی پرونده ترور جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد آلسعود در استانبول است. وی پیشتر مشاور محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی بود که اخیرا جنجال گستردهای را در شبکههای اجتماعی به راه انداخته است. واشنگتن پست چند ماه پیش گزارش داد خاشقجی چند ماه قبل از ناپدید شدنش به بقیه دوستان خود گفته است تماسهایی را از یک مسؤول عالیرتبه سعودی دریافت کرده مبنی بر اینکه به تبعید اختیاری خود پایان داده و به ریاض بازگردد. وی تضمین داده بود خاشقجی بتواند شغلی نزدیک به محمد بنسلمان به دست بیاورد. این فرد سعود القحطانی بود. اما مسأله حصر و حذف محتمل القحطانی تنها به قتل خاشقجی مربوط نمیشود. یکی از فعالان شبکههای مجازی در عربستان در بدو تکیه زدن بنسلمان بر سمت ولایتعهدی عربستان که با حبس محمد بننایف همراه بود، به این نکته اشاره کرده بود که بنسلمان شیفته ورزش به یک بازیساز نامآشنا برای پیش بردن همه برنامههای افراطیاش دل خوش کرده است. اشاره او قطعا به سعود القحطانی بود که فامیلی بازیکن و بازیساز معاصر فوتبال عربستان یعنی یاسر القحطانی را یدک میکشد. در حقیقت در بازی حذفی مورد علاقه ولیعهد برای رسیدن به پادشاهی به هر قیمت ممکن، بهای حذف مشاوری نخبه چون القحطانی چنان گزاف است که میتواند به قیمت حذف بازیگر اصلی از بازی تمام شود. همه میدانند که بنسلمان یک حاکم تازه به دوران رسیده با شخصیتی بیثبات و حتی گاه جنونآمیز که به تنهایی نمیتواند سکان هدایت رژیم سعودی را کنترل کند. سعود القحطانی به عنوان یک عنصر نخبه اطلاعاتی و عملیاتی نزدیک به رژیم در حلقه دوستان نزدیک بنسلمان، حتی پیش از سلطنت پدر بیمارش، نهتنها پدر او را در مسیر رسیدن به پادشاهی هدایت کرد، بلکه بنسلمان را هم وابسته به افکار و برنامههای خود کرده است. حتی از رسوایی ترور خاشقجی و بسیاری از اظهارنظرهای مخالفان چنین برمیآید که القحطانی، علاوه بر عقل منفصل بنسلمان، دست نه چندان پنهان او برای اجرای بسیاری از امور بویژه بحثبرانگیزترین آنها مثل حبس و شکنجه فلهای شاهزادههای رقیب و حتی نخستوزیر لبنان و رئیسجمهور فراری یمن تا برنامه محاصره قطر با کانالی کذایی یا پیشبرد برنامه پرطمطراق 2030 نیز بوده است. به عبارت دیگر از زمانی که ولیعهد جاهطلب وارد جنگ قدرت علیه سلسلهمراتب آلسعود شده، بیش از آنکه القحطانی، سایه او باشد، خود او سایهای از اندیشهها و برنامههای مشاور بسیار مراقبش بوده است. او بسیاری از افکار تحریکآمیزی را که بنسلمان را با آنها میشناسیم در مغز «بچه خرس کودن»- لقب بنسلمان میان آلسعود- فرو کرده و همواره جزو اولین کسانی است که اخبار دروغین را در سایتهای اجتماعی منتشر میکرده است. القحطانی در حالی طبق آن کنایه قدیمی درباره مخالفان استالین توسط مافوقش در حال تبخیر شدن است که نه فقط پس از قدرت یافتن مافوقش، بلکه حتی پیش از آن یعنی از سال 2003 یکی از سرسختترین مدافعان نظری و عملی پادشاهی سلمان و پسرش بوده است. او را حتی میتوان خالق طرحها و پروژههایی دانست که امروز محمد بنسلمان مدعی آنها برای ایجاد تمدن در عربستان است و همواره مثل یک سگ نگهبان علیه مخالفان و منتقدان این شاخه از خاندان سدیریهای آلسعود انجام وظیفه کرده است. حتی خاشقجی مقتول معتقد بود که القحطانی یکی از عاملان اصلی تلاش محمد بنسلمان برای کنترل کامل رسانههای سعودی و خارجی است. با توجه به اولویت یافتن جنگ نرم رسانهای و محتوایی در دنیای امروز، میتوان از حالا حدس زد که با حذف چنین مشاور زبدهای چه فاجعهای در انتظار رژیم سعودی خواهد بود. با این اوصاف، بنسلمان در حالی به خیال جلب رضایت اربابان آمریکاییاش برای ماندن در قدرت، سگ محافظ خود را قربانی میکند که خانه پدری آلسعود برای یک حاکم خام و بیتجربه مثل او ناامنتر از هر زمان دیگر است. این ذات استعمار و استثمار است که حضور هیچ منبع شعور و قوه عاقله مستقلی را در اندرونی سلطان دستنشانده تحت سلطه خود برنمیتابد. به عبارت دیگر بنسلمان از این پس تنها با ریسمانی به قدرت وصل خواهد بود که سر دیگرش به واشنگتن وصل است.