مهدی چراغزاده: محمدمهدی خانمحمدی شاعری آرام و بیهیاهوست که کتاب «هیاهو»یش هنوز نیامده هیاهویی راه انداخته و در جشنواره شعر و داستان انقلاب رتبه دوم را کسب کرده است. این شاعر جوان که چندماهی است ملبس به لباس روحانیت شده در کارنامه ادبی خود سوابق درخشانی دارد؛ از جمله در دومین، سومین و چهارمین جشنواره بینالمللی شعر اشراق، جشنواره شعر کتاب، جشنواره شعر دفاعمقدس، جشنواره شکوه صبر، جشنواره دانشجویی میعادگاه عاشورائیان، جشنواره حبیب بن مظاهر و... برگزیده شده است. «هیاهو» حدود 30 شعر است از میان 90 شعر که محمدمهدی خانمحمدی آنها را گزینش کرده و به چاپ رسانده است. اشعار این کتاب شامل 25 غزل، یک قصیده و 6 رباعی است. «هیاهو» مضامینی عاشقانه، حدیث نفس، اجتماعی، اعتراضی، آیینی و... را در بر دارد و محمدحسین نعمتی طراح جلد آن بوده و توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. زبان شعر خانمحمدی از فخامت و پختگی قابل قبولی برخوردار است و از پس بازیهای زبانی برآمده است. نه زبان عامیانه دارد و نه آنقدر فخامت قدمایی که باعث کهنگی کلماتش شود. خانمحمدی در انتخاب کلمات دقت و وسواس خاصی دارد و همین امر باعث شده چینش کلمات و آهنگین بودن و موسیقی درونی کلمات نیز در شعرش جلوهگر باشد و به خواننده حس خوبی را منتقل کند.
شرشر رود و من و کشف و شهود تازهای
چشمهایم چشمهای جاری است رود تازهای
شور در گلهای شیپوری شکوفا میشود
گوش کن داوود میخواند سرود تازهای
خانمحمدی علاقه خاصی به بیدل دهلوی دارد و نازکخیالیها و مضمونپردازی سبک هندی نیز در گوشه و کنار اشعارش به چشم میخورد.
زندگی خواب حبابی بود روی دوش موج
موج سرگردان و موهوم سراب کهنهای
تا دم پیری دویدم یک نفس اما کجا؟
دیر فهمیدم که هستم آسیاب کهنهای
خانمحمدی قالبهای شعر فارسی و زیر و بم آنها را به خوبی میشناسد و اسلوبهای هزار ساله شعر فارسی را مانند قدمای شعر در سدههای گذشته در اشعارش رعایت میکند اما در عین حال اجازه نداده این کار موجب شود شعرش زبانی کهن داشته باشد. یکی از این قالبهای قصیده است که او توانسته بخوبی از پس آن برآید و تمام بخشهای قصیده مانند مطلع، تغزل، تخلص و... را بخوبی مانند قصیدهسرایان نامی شعر فارسی رعایت کند اما در زبان، بیان، مضامین و معانی نو به کار گیرد، کاری که امروز شاید کمتر کسی باشد که از پس انجام آن بربیاید و اغلب شاعران اصول اصلی قصیده را رعایت نمیکنند.