printlogo


کد خبر: 209046تاریخ: 1398/2/14 00:00
یادداشتی درباره رمان «روز داوری»، نوشته سجاد خالقی
پختگی درخشت خام!

آرش چراغی: «روز داوری» رمانی جسورانه، دراماتیک و اثری پخته است. شاهد این مدعا را هم در کنش‌های روایت هزار توی قصه و هم در زبان زنده شخصیت‌هایش می‌توان جست‌وجو کرد. با خاطری آسوده می‌توان اثر حاضر را رمان کاملی معرفی کرده و با فراغ بال خود را در اختیار شخصیت‌های این درام زیبا سپرد تا آدمی را به چشم‌انداز حقیقت‌های واقعی تاریخ معاصر ایران ببرند. در یک کلام این رمان ادعا نمی‌کند، بلکه با استدلال ادبی‌اش اثبات می‌کند. چیزی که در ادبیات امروز ما به حتم اتفاق نادری است. شخصیت‌هایش انگیزه داشته، زبان‌شان متعلق به خودشان است و در مسیر آگاهی جان می‌دهند. جان دادن اشخاص درلابه‌لای درام نویسنده جوان این رمان بسادگی رخ نمی‌دهد. مخاطب نیز همچون شخصیت‌های قصه بارها زمینگیر می‌شود و دوباره قامت راست می‌کند. به این سبب است که می‌توان این اثر را رمانی پخته قلمداد کرد که هیچ رخداد ناشیانه‌ای در آن نمی‌توانید بجویید. روایت این اثر مخاطب خود را قلقلک می‌دهد و به او می‌فهماند حواسش را در تمام زوایای قصه درگیر کرده و براحتی از کنار وقایع عبور نکند. روایت این اثر همچون گلوله کوچک برفی مخاطب خودش را قلقلک می‌دهد و همراه با جریان اندیشه حاکم در اثر به آرامی غلت می‌خورد و در نهایت به کوه یخی بزرگی از حقیقت ختم می‌شود که از تمام زوایا حقایق را به مخاطب بازمی‌تاباند.
«آبتین» سرگرد ارتشی موفقی که در شهربانی رژیم شاه خدمت می‌کند، از طرف افراد نظامی اما ناشناخته‌ای، مامور یافتن جوانی فراری به نام «آرش» می‌شود که حقایق تاثیرگذاری را با خود به همراه دارد. سرگرد جسور آرش را در بیابان‌های شرق کشور یافته و پس از تعقیب و گریز فراوان با تنی زخمی او را به تهران می‌رساند تا به دست ماموران عدالت بسپارد. آبتین درست پس از تحویل طعمه خود به دست قانون متوجه ماهیت دروغین اربابانش می‌شود و از این نقطه به بعد در هزارتوی تعقیب و گریز و آوارگی گرفتار می‌شود تا اینکه در روزهای آغازین انقلاب که وطن را بوی هوای دیگری به مشام می‌رسد، ریشه فساد و خیانت اربابانش را می‌خشکاند.
ساختمان مستحکم و مخاطب‌پسند فرم در هم تنیده با محتوای جذاب اثر به خلق رمان جذابی منجر شده که هم ضرورت‌های ژانر و سبک ادبی روایت را در نظر گرفته و هم اینکه براحتی از کنار هیچ‌یک از وقایع قصه نمی‌گذرد.  مولف کتاب حاضر، نوید نویسنده مستعدی را به جامعه ادبی ایران می‌دهد که هم جسارت روبه‌رو شدن با موضوعات پیچیده و غریب تاریخ معاصر ایران را دارد و هم اینکه همچون مرشدی پخته به کشف و شهود در گذرگاه مسیر روایت خود تن می‌دهد. تصویرپردازی‌های خلاقانه از نظرگاه‌های نو و خلق جدال‌های فیزیکی و روانی از دیگر بن‌مایه‌های موثر مولف در این رمان است که مخاطب اکنون جامعه ادبی ایران را به آینده ادبی نویسنده امیدوار می‌کند.
مخاطبان ادبیات امروز ایران اگر قصد مواجهه با اثری جدی را در ذهن می‌پرورانند، می‌توانند با تنی آسوده به جدال با لایه‌های متنی جذاب رمان «روز داوری» از سجاد خالقی امیدوار باشند، زیرا اثر حاضر به حتم ابعاد تازه‌ای از درگیری روانی و عاطفی را به مخاطبان خود انتقال می‌دهد.


Page Generated in 0/0053 sec