printlogo


کد خبر: 209133تاریخ: 1398/2/16 00:00
نبود ‌نظارت بر بازار کاغذ و لوازم‌التحریر چه بر سر شاغلان این حوزه آورده است؟
حراج نیم قرن تجربه یک فروشنده لوازم‌ التحریر

خانواده تماس گرفتند که زودتر بیایم تا برای خرید لوازم‌التحریر به مغازه‌ای در محله پدرخانمم برویم؛ ظاهرا مغازه‌دار همه اجناس را برای فروش گذاشته بود. حدود ساعت 8 به خانه رسیدم و سراغ مغازه لوازم‌التحریر رفتیم. پیرمردی تقریبا 70 ساله مسؤول مغازه بود؛ از این مغازه‌‌های لوازم‌التحریری قدیمی که همه‌چیز دارد و همه‌چیز روی هم انباشه شده است. خانواده مشغول انتخاب و خرید بودند و من با پیرمرد سر بحث را باز کردم.
 می‌خورد مغازه‌تان قدیمی باشد...
امسال پنجاهمین سال است که اینجا هستم؛ 50 سال کار لوازم‌التحریر انجام می‌دهم، البته چیزهای دیگر هم می‌فروشم اما اصلش لوازم‌التحریر است.
 خب! برای چه حراج گذاشتید؟ شغل‌تان را می‌خواهید عوض کنید؟
نمی‌توانم کالایی را که می‌فروشم، جایگزین کنم. قیمت‌ها خیلی زیاد شده؛ مثلا همین کاغذ...
 صحبتش تمام نشده سر حرفش را می‌گیرم؛ بله! تا حدودی درد مشترک داریم، ما هم اهل روزنامه‌‌‌‌‌ایم و این روزها قیمت کاغذ ما را هم لای منگنه گذاشته...
با خنده می‌گوید: بعضی‌ها را هم زیر گیوتین فرستاده! خب شما بهتر حرفم را می‌فهمید. قیمت‌‌ لوازم‌التحریر چند برابر شده و من قدرت خرید و جایگزین کردن ندارم، اهل گران کردن جنسی که ارزان خریدم هم نیستم. قیمت روی کالا می‌فروشم! هر چه دارم را با قیمت قبلی‌ام گذاشتم برای فروش؛ همه را که فروختم، مغازه را اجاره می‌دهم و در خانه می‌نشینم. شاید هم روزها رفتم پارک سر خیابان... (خنده تلخی می‌کند!)
 می‌گویم اجازه دارم عکسی بگیرم و گزارشی از همین مکالمه چند دقیقه‌ای تهیه کنم؟!
بگیر و بنویس اما چه فایده؟! همه بدبخت شدیم!
عکسم را گرفتم و همانجا مکالمه کوتاه را یادداشت کردم و بیرون آمدم اما تا خانه به این فکر می‌کردم که چند نفر دیگر مثل این فروشنده باید مغازه‌شان را جمع کنند؟! چند روزنامه دیگر تعدیل نیرو خواهند داشت و تعداد صفحات‌شان آب می‌رود، چه تعداد مشاغل از دست می‌رود و....
سال گذشته همه مشاغل به تنگناهای مختلف خوردند اما آنها که سر و کارشان با کاغذ بوده، بیش از دیگران آسیب دیده‌اند. وضعیت به‌قدری اسفناک شده که امسال «نمایشگاه کتاب» به معنای واقعی تنها «نمایشگاه» بود و هزینه آنقدر بالا بود که نشود خریدی کرد!
در بازار نشر ایران یکی از پرمصرف‌ترین کاغذ‌ها در انتشار کتاب، کاغذ تحریر اندونزی 70 گرمی با ابعاد 60 در 90 است که مناسب انتشار کتاب در قطع رقعی است. این نوع کاغذ آذرماه سال گذشته با قیمت‌‌‌بندی 81 هزار تومان به‌ دست مصرف‌کننده که همان ناشر است، می‌رسید اما این رقم امسال تقریبا به 400 هزار تومان رسیده، به عبارت دیگر 5 برابر شده است. از سوی دیگر با توجه به جداول آماری که خانه کتاب به‌عنوان تنها نهاد رسمی تولید آمار در حوزه کتاب به‌صورت ماهانه منتشر می‌کند، هر صفحه کتاب در 3 ماه انتهایی سال گذشته حدود 27 درصد افزایش قیمت داشته است. بر اساس فرم‌های استاندارد و مرسوم، هر کتاب در قطع رقعی در فرم‌های 16 صفحه‌ای چاپ می‌شود. حالا اگر میانگین تعداد صفحات کتاب را 208 صفحه در نظر بگیریم (این رقم در دی‌ماه 210 صفحه ثبت شده است)، هر کتاب به 13 فرم کاغذ نیاز دارد. حالا اگر شمارگان هزار نسخه‌ای را لحاظ کنیم، برای چاپ چنین کتابی به 13 هزار برگ کاغذ 60 در 90 نیاز است که برابر با 13 بند کاغذ است. با این حساب چنین کتابی با قیمت امروز به 4 میلیون و 290 هزار تومان کاغذ نیاز دارد. در چنین شرایطی، تنها 2 روز مانده به شروع نمایشگاه کتاب، قیمت کاغذ رشد 20 درصدی داشت! هنوز معلوم نیست ارز 4200 تومانی‌ای که برای کاغذ اختصاص یافته، چه شده و چرا از مجموع ۳۴ میلیون یورو ارز دولتی برای واردات کاغذ 2 نفر مجهول‌الهویه 23 میلیون یورو را دریافت کرده‌اند؟ همچنان در پی یافتن پاسخ این سوالات هستیم.


Page Generated in 0/0143 sec