گروه سیاسی: جنایت محمدعلی نجفی در قتل همسر دومش میترا استاد، به معنای واقعی کلمه شلیک به قلب اصلاحات بود. معاون رئیس دولت اصلاحات، شهردار اصلاحات و عضو اصلاحطلب شورای سوم شهر تهران مرتکب جنایتی بیسابقه شده و با شلیک 5 گلوله از اسلحهای که به صورت غیرقانونی در اختیار داشته، همسر دومش را به قتل رسانده است. تاثیرپذیری جریان متبوع نجفی از این فاجعه، بدیهی و بینیاز از استدلال است؛ چه اینکه غلامحسین کرباسچی، دبیرکل یکی از احزاب اصلی اصلاحات در همان ساعات اولیه پس از وقوع قتل، این حادثه را چاهویلی برای اصلاحطلبان توصیف کرد و اخیرا نیز در گفتوگویی با یک روزنامه اصلاحطلب به صراحت گفت: «نمیتوان افراد را از جریاناتی که به آن منتسب هستند جدا کرد. اگر کسی در پست و مسؤولیتی موفق باشد به پای مجموعهاش نوشته میشود و برعکس؛ عدم موفقیت ایشان یا اعضای شورای شهر یا شهرداری یا هر منصب دیگری به پای مجموعه اصلاحات نوشته میشود. مگر میتوان این 2 را از هم جدا کرد؟ هر جریان سیاسی وقتی یک مسؤولی را روی کار میآورد، خواه ناخواه عملکرد او هم به پای آن جریان نوشته میشود».
به گزارش «وطنامروز»، با همه اینها اصلاحطلبان تصمیم گرفتند به جای مواجهه صادقانه با واقعیت پیشآمده، نجفی و بالطبع جریان اصلاحات را تبرئه و همچنین زن قربانی این ماجرا را بار دیگر قربانی کنند! در این راستا از سویی سیل اتهامات غیراخلاقی روانه مقتول و خانواده او شد و از سوی دیگر هجمه گسترده به نهادهای امنیتی و اطلاعاتی در دستور کار قرار گرفت؛ هرچند در ابتدای این پروژه سران اصلاحات سکوت کرده و عملیات غیراخلاقی مذکور را به پادوهای خبرنگار خود واگذار کردند.
در ادامه این رویکرد اما خود اصلاحطلبان به میدان آمده و از علی مطهری تا محمود صادقی و محسن آرمین با موجسواری روی فضای ایجادشده توسط خبرنگاران اصلاحطلب، از هیچ تهمتی به میترا استاد و همچنین نهادهای امنیتی دریغ نکردند؛ موضوعی که نشان داد این رفتارهای غیراخلاقی صرفا محدود به یکی، دو نفر از خبرنگاران اصلاحطلب نبوده و اتفاقا در دستور کار کلیت این جریان قرار داشته است. این جریان در این مسیر حتی تا انکار قتل میترا استاد به دست نجفی هم پیش رفت، در حالی که نجفی همان عصر 7 خرداد به قتل همسر دومش اقرار کرده بود!
نکته قابل توجه درباره مواجهه غیراخلاقی اصلاحطلبان با جنایت نجفی، سکوت زنان مشهور این طیف سیاسی چون ابتکار، مولاوردی و جنیدی بود؛ چهرههایی که در طول سالهای گذشته از هیچ دستاویزی ولو شایعات و اخبار دروغ برای بهرهبرداریهای سیاسی در موضوع زنان دریغ نکرده بودند. مثلا شهیندخت مولاوردی، معاون رئیسجمهور در امور بانوان در دولت یازدهم یکبار مدعی اعدام تمام مردهای یک روستا در سیستانوبلوچستان و بیسرپرست شدن زنهای آن روستا شده بود! ادعایی که البته به سرعت تکذیب و حتی به اعلام جرم علیه مولاوردی در دستگاه قضایی منتهی شد. در ماجرای اخیر نوع مواجهه اصلاحطلبان با «یک زن قربانی خشونت» نیز تاملبرانگیز بود. بهرغم شعارها و ادعاهای چندده ساله این طیف در حمایت از حقوق زنان، قومیتها، اقلیتها و... اما دریغ از یک اظهارنظر در حمایت از میترا استاد و محکوم کردن جنایت همحزبیشان. در این موضوع نهتنها زنان شناختهشده اصلاحطلب که حتی اعضای زن فراکسیون امید مجلس نیز موضعی در حمایت از مقتول نگرفتند. تاسفآورتر از همه اینکه علی مطهری که تا چند هفته پیش عضو فراکسیون امید و نایبرئیس اصلاحطلب مجلس هم بود، طی یادداشتی درباره قتل میترا استاد به همه موضوعات با ربط و بیربط این پرونده اشاره کرد الا دفاع از حقوق قربانی.
پادوهای بیاخلاق
خبرنگاران اصلاحطلب در ماجرای قتل میترا استاد به دست شهردار محبوبشان، مرزهای بیاخلاقی را جابهجا کردند. در این مدت تقریبا اتهامی نبوده که از سوی این جماعت به مقتول نسبت داده نشده باشد؛ از اتهامات غیراخلاقی تا اتهام پرستو بودن و ارتباط وی با نهادهای امنیتی و حتی مهدورالدم دانستن مقتول. یکی از خبرنگاران اصلاحطلب در رشته توئیتی پیرامون میترا استاد نوشت: «گفتوگویی با یکی از دوستان نزدیک میترا داشتم. میترا پرستو بوده، کاش فقط پرستو بود. نجفی رو با حرفهای خیانتآمیز و تحریککننده به جنون میرسونده». «از نجفی و کارش دفاع نمیکنم اما دلیل نداره از طرف دوم ماجرا فرشته بسازیم وقتی نهتنها پرخطا بوده، بلکه اعمال غیراخلاقی و غیرانسانی داشته. پرستو رو فرشته جا نزنیم»!
یکی دیگر از روزنامهنگاران اصلاحطلب نیز در این باره توئیت کرده بود: نجفی بعد از کشتن همسر دومش و در ساعاتی که خبری از او نبود، به قم رفته بود، برخی اخبار هم حکایت از آن دارد که نجفی اعلام کرده همسرش را به دلیل ارتباط با مردی دیگر مهدورالدم (کسی که خونش باطل است) میدانسته. با این مقدمه حالا «قتل نفس به اعتقاد مهدورالدم بودن مقتول» را جستوجو کنید».
جالبتر از همه پست اینستاگرامی مطهره شفیعی، خبرنگار روزنامه اصلاحطلب آرمان بود که ضمن ستایش نجفی ذیل تصویری از او نوشته بود: «چشمهات پر از غروره و اطمینان از مسیری که انتخاب کردی. فدای کشتن میترا نشدی، بلکه با بزرگواری خودت را فدای آگاهسازی جامعه از نقش بیهویتهایی کردی که با ورود به زندگی افراد معتبر مثل خودت ماموریت نابودی دارند. احسنت به تو اما کاش جز کشتن انتخاب بهتری داشتی».
آخرین تلاشها برای نجات اصلاحات از چاه ویل
چند روز پس از فضاسازیهای مسموم خبرنگاران اصلاحطلب، نوبت چهرههای ارشد این جریان سیاسی بود تا با هدف تخفیف جنایت نجفی، اتهامزنی به مقتول و همچنین دستگاههای امنیتی را در پیش بگیرند با این امید که جریان اصلاحات را از چاهویل حادثه پیش آمده بیرون بکشند. این افراد چنانکه انتظار میرفت با پرستو نامیدن میترا استاد، نجفی را حداکثر قربانی یک عملیات امنیتی معرفی کردند. علی مطهری، عضو فراکسیون امید در این باره در اینستاگرام خود نوشت: «از اخبار رسیده(!) و خصوصا سخنان خود آقای نجفی معلوم شد افرادی در کشور پرستوهایی دارند که گاهی بر گرد سیاسیونی که منتقد یا مخالف به شمار میروند به پرواز درمیآیند و آنگاه فیلم و عکس تهیه میکنند برای بستن دهان او و حذف وی از عرصه سیاست، غافل از اینکه اگر این روشها در دنیا رایج و مرسوم است و مجاز شمرده میشود، برای یک مسلمان مجاز نیست، بلکه حرام است. تجسس در امور داخلی زندگی مردم از نظر اسلام مجاز نیست حتی برای یک هدف مقدس. امیدوارم ماجرای آقای نجفی نقطه شروعی برای ترک این روشها باشد».
محسن آرمین، فعال سیاسی اصلاحطلب نیز در یادداشتی مشابه نوشت: «نمیدانم میترا استاد بر اساس طرح برادران امنیتی وارد زندگی نجفی شده است یا نه اما تردید ندارم دستکم از زمانی که وارد زندگی او شده، همچون یک پروژه مدیریت شده است تا در زمان مناسب از او استفاده شود. آنها که پروژه میترا استاد را کلید زدند یا دستکم مدیریت کردند تا به مقاصد زشت خود برسند در فرجام غمبار و عبرتانگیز این ماجرا سهیم هستند و اگر نه امروز، فردا در پیشگاه خداوند باید پاسخگو باشند».
جالبتر از همه موضعگیری محمود صادقی، نماینده پرحاشیه مجلس و عضو فراکسیون امید بود که اساسا قتل میترا استاد توسط نجفی را منکر شد(!) وی طی توئیتی در این خصوص نوشت: «یک وکیل باتجربه این فرضیه را طرح کرده که نجفی مباشر قتل نیست و قتل را به گردن گرفته است. با توجه به شخصیت نجفی و حالات او پس از وقوع قتل و قرائن متعدد دیگر، صحت این فرضیه
بعید به نظر نمیرسد».
سکوت برهها!
در کنار همه اینها اما از واکنشهای عجیب زنان اصلاحطلب و مدعی همیشگی حقوق زنان هم نباید گذشت. چهرههایی چون الهه کولایی، معصومه ابتکار، لعیا جنیدی و شهیندخت مولاوردی در ماجرای جنایت نجفی یا سکوت کردند یا همچون دیگر اصلاحطلبان رویه تهمتزنی به مقتول این حادثه را در پیش گرفتند. به عبارتی جریان اصلاحات که همیشه مدعی حمایت از زنان بود نهتنها در برابر خشونت علیه زنان آن هم در حد یک قتل سکوت اختیار کرد بلکه خود دست به خشونت گسترده و سازمانیافته نسبت به زنان با تهمتپراکنیهای مضاعف علیه همسر مقتول نجفی زد. در این میان الهه کولایی که پیش از این در توئیتی نوشته بود جای حیلهگر خواندن زنان باید برای آموزش مردان سستعنصر اقدام کرد، فردای قتل میترا استاد نوشت: «چرا نجفی پیامدهای چوب نه، که دست در لانه زنبور کردن را فراموش کرد؟»
معصومه ابتکار هم که انتظار میرفت به عنوان معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده از حقوق مقتول زن این حادثه حمایت کند، ترجیح داد در قبال جنایت شهردار اصلاحات سکوت کند.
جالبتر از همه نظر شهیندخت مولاوردی بود که در توئیتی نوشت: «گاهی سکوت از سر رضایت نیست، گاهی سکوت سرشار از ناگفتههاست و شاید سکوت برهها! همه سکوتها از یک جنس نیستند تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...»!
این رویکرد دوگانه زنان اصلاحطلب البته واکنشهایی را هم به دنبال داشت، چنانکه تهمینه میلانی در صفحه شخصی خود نوشت: «قضاوت! یک زن جوان به قتل رسید. یعنی برای همیشه مرد. هیچ یک از مدعیان حافظ کرامت انسانی و وجدانهای بیدار، از این زن و فرزند نوجوان او حرف نمیزنند! هیچکس این پسر نوجوان و خانواده میترا را برای مصیبت پیشآمده، دلداری نمیدهد! بحث بر سر یک مرد سیاسی است که مرتکب قتل عمد شده است و کمی از بقیه سیاستمداران باسوادتر و خوشنامتر است!»