حمیدرضا شکارسری، شاعر و منتقد ادبی درباره شعرهای ضعیفی که منتشر میشود، گفت: اینکه عنوان دلنوشته را برای نامیدن شعرهای ضعیف انتخاب کنیم درست نیست، چون شعر، نثر و شعرهای خوب هم طبعا دلنوشته هستند. وی افزود: ما نثرهای ادبی یا معمولی را میبینیم که به اسم شعر منتشر میشود؛ چه زمانی چنین چیزی در ادبیات وجود داشته است؟ از وقتی مقولهای به اسم شعر نو در ادبیات بهوجود آمد متنها یا نثرهای ادبی به اسم شعر نو منتشر میشدند. وی افزود: امروز امکان ارائه اثر نسبت به گذشته بیشتر شده است، هر کسی با توجه به فضای مجازی میتواند شعرش را منتشر کند و به همه جهان بگوید شعرم را بخوانید و بیشتر اتفاق میافتد شعرهای ضعیف دیده میشود. وی ادامه داد: اجازه بدهیم آثار ضعیف ۱۰۰ تا ۲۰۰ نسخه بفروشند و آثار قوی بیشتر از آثار ضعیف فروش داشته باشند، چرا که آثار ضعیف نمیتوانند در درازمدت روی آثار قوی تاثیر بگذارند البته آثار قوی هم نمیتوانند آثار ضعیف را ارتقا بدهند. آن هم در روزگار ما که روزگار تکثر است باید آسیبهای این روزگار تکثرگرایی را بپذیریم. طبعا وجود شعرهای ضعیف در ادبیات به معنای بحران نیست. در دهههای ۲۰ و ۳۰ که شعر نو بتازگی پا گرفته بود اثری به اسم شعر نو پذیرفته نمیشد. در آن نسل نقدهایی درباره شعر نو مطرح میشد، قالب شعری را تحقیر میکردند و بحرانهایی برای این قالب شعری ایجاد میشد اما در نهایت عاقبت شعر نو به غربال تاریخ ادبیات دچار میشد و فرمهای ماندگار این قالب شعری ماندگار شدند و فرمهایی که سست بودند از بین رفتند و فراموش شدند.