printlogo


کد خبر: 211463تاریخ: 1398/4/23 00:00
جوابیه دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی به یک گزارش و توضیحات دانشجوی بورسیه‌

گروه سیاسی: روز پنجشنبه 30 خردادماه گذشته گزارشی با عنوان «چشم بازرسی وزارت علوم روشن!» در صفحه 2 «وطن‌امروز» منتشر شد که طی آن آقای حمیدرضا پیرایش، یکی از دانشجویان بورسیه که قربانی عملیات سیاسی دولت روحانی علیه نخبگان کشور شده بود، به تشریح استنکاف عجیب دولتی‌ها از اجرای رأی دیوان عدالت اداری پرداخته بود. در پی انتشار این گزارش، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی جوابیه‌ای صادر کرد که بخشی از این جوابیه را به همراه بخشی از توضیحات مجدد آقای پیرایش در ادامه می‌خوانید.
برادر ارجمند، جناب آقای محمد آخوندی
مدیرمسؤول محترم روزنامه «وطن‌امروز»
با سلام و احترام
بازگشت به درج خبری تحت عنوان «چشم‌ بازرسی وزارت علوم روشن!» در صفحه سیاسی روزنامه «وطن‌امروز» به تاریخ 30/3/98، به شرح زیر جوابیه این دانشگاه برای استحضار و درج در همان صفحه تقدیم حضور می‌گردد. 
ضمن آنکه ادعای آقای حمیدرضا پیرایش در خبر آن رسانه محترم تکذیب می‌گردد به اطلاع می‌رساند که موضوع بورسیه‌ها در سال 1393 به صورت موضوعی جنجالی با عنوان بورسیه سه هزار نفر در رسانه‌ها و اذهان عمومی مطرح شد و با واکنش‌های مختلف و بعضا متناقض مواجه گردید. بورسیه‌های یاد شده عموما دانش‌آموختگان دوره‌های کارشناسی ارشد، پذیرفته شده بورس اعزام به خارج و متقاضی تبدیل به داخل بودند که براساس دستورالعمل شماره 99/410/1/44 مورخ 27/7/90 وزارت علوم، تحقیقات و فناوری پذیرفته شده و با رعایت بخشنامه شماره 68259/2 مورخ 11/10/89 معاون محترم آموزشی آن وزارتخانه، به منظور ادامه تحصیل در دوره‌های دکتری تخصصی دانشگاه‌های داخل کشور و نیز جایابی و جذب و استخدام در کادر هیات علمی دانشگاه‌ها از طرف سازمان امور دانشجویان معرفی می‌شدند. مشکل عمده و اصلی این افراد، جایابی در دانشگاه و موسسات آموزش عالی و به کارگیری آنان بعد از فراغت از تحصیل در قالب هیات علمی بوده است. حال آنکه آقای حمیدرضا پیرایش، پذیرفته شده آزمون دوره‌های دکتری سال 1390 سازمان سنجش آموزش کشور می‌باشد که از طریق شرکت در فراخوان بهمن‌ماه سال 1390 جذب اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان بورسیه دانشگاه صنعتی خاتم‌الانبیا(ص) بهبهان پذیرفته شده تا پس از فراغت از تحصیل به عنوان عضو هیات علمی آن دانشگاه جذب شود که اساساً با موضوع بورسیه‌های جنجالی کاملاً متفاوت است. لازم به ذکر است حکم بورس مشارالیه به عنوان بورسیه دانشگاه صنعتی خاتم‌الانبیا(ص) بهبهان از تاریخ 1/1/93 صادر گردیده است و نامبرده پس از فراغت از تحصیل در مقطع دکتری، از نیمسال اول سال تحصیلی 95-94 به عنوان هیات علمی در دانشگاه صنعتی خاتم‌الانبیا(ص) بهبهان استخدام می‌شوند. بنا بر مستندات موجود، هیات اجرایی جذب اعضای هیات علمی دانشگاه مذکور، با توجه به سوءرفتار و عدم رضایت از عملکرد ایشان، عدم نیاز خود را به خدمات و ادامه فعالیت نامبرده علی‌رغم اینکه بورسیه آن دانشگاه بوده است در جلسه مورخ 22/2/95 مصوب و اعلام می‌نماید. علیهذا وضعیت نامبرده از حیث نحوه پذیرش در مقطع دکتری، نوع بورس، موضوع جایابی برای جذب و استخدام در کادر هیات علمی، با موضوع بورسیه‌های صدرالذکر که در رسانه‌ها و مراجع قضایی مطرح شده است تفاوت آشکار دارد و قیاس این دو، نوعی سوءاستفاده از موضوع است. این در حالی است که آقای حمیدرضا پیرایش با انتصاب خود به بورسیه‌های یادشده، سعی نموده است در صفحه سیاسی مورخ 30/3/98 روزنامه «وطن‌امروز»، ضمن تحریف واقعیات و ایراد مطالب خلاف واقع و سوگیرانه و القای اتهامات ناصوابی از قبیل تمرد دانشگاه از اجرای حکم دیوان عدالت اداری، وجود 36 مورد جعل باطل و تحریف حق و تدلیس و تقطیع و تناقض در لوایح تقدیمی دانشگاه، فرافکنی و جعل سند و... بدون ارائه سند و مدرک قابل قبول برای اثبات ادعای خود، با اغوا و تهییج احساسات عمومی جامعه که در حال حاضر به موضوع بورسیه‌ها و مشکلات آنها حساس شده است از این موضوع برای تخریب وجهه دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی که مسؤولیت تربیت معلمان نظام تعلیم و تربیت کشور را بر عهده دارد استفاده ابزاری نماید. بدیهی است هرگونه ایراد اتهام به اشخاص حقیقی یا حقوقی بدون ارائه دلیل و سند و مدرک قابل قبول، فاقد وجاهت قانونی و نوعی اتهام نارواست که در جای خود قابل پیگیری است. بدیهی است این دانشگاه حق اقامه دعوی در محاکم قضایی را علیه نامبرده به دلیل نشر اکاذیب و اتهامات ناصواب برای خود محفوظ می‌دارد. به منظور پرهیز از اطاله کلام و تطویل مطالب، صرفا «به یک مورد از تناقضات آشکار در مطالب چاپ‌شده در روزنامه فوق‌الذکر اشاره می‌نماید.
مشارالیه در دادخواست تقدیمی به دیوان عدالت اداری، خواسته خود را در دو بخش به آن مرجع محترم قضایی اعلام نموده است: 1) استخدام در دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی. 2) پرداخت حقوق و مزایا از تاریخ شرکت در فراخوان جذب (حقوق و مزایای معوقه). همان‌گونه که در رای بدوی صادره از شعبه 44 دیوان عدالت اداری که تصویر آن در روزنامه فوق‌الذکر نیز چاپ شده است مشاهده می‌شود قاضی محترم پرونده، خواسته شاکی را مبنی بر درخواست پرداخت حقوق و مزایای معوقه به دلیل اینکه نامبرده رابطه استخدامی با دانشگاه نداشته و مصدر خدمت نبوده غیروارد تشخیص داده و حکم به رد شکایت صادر کرده است و شعبه تجدیدنظر نیز رای بدوی را تایید و ابرام نموده است.
 حال این سوال مطرح می‌شود نامبرده، موضوع عدم پرداخت حقوق و مزایا بابت دو سال را با چه هدف و انگیزه‌ای در بند 3 مطالب مندرج در نشریه مذکور مطرح نموده است؟ آیا تناقض آشکار بین مطالب درج‌شده و مستندات (احکام دیوان عدالت اداری) و نیز تلاش در جهت مظلوم‌نمایی و القای تخلف و تخریب وجهه دانشگاه از این موضوع قابل استنباط نمی‌باشد؟
بنابراین ضمن آنکه اعلام می‌داریم، صلاحیت ایشان برای عضویت هیات علمی این دانشگاه به تایید مراجع ذی‌صلاح نرسیده است، و این دانشگاه در حال طی مراحل قانونی برای پایان ادعای ایشان است اما حسب قانون و به صورت موقت، حکم دیوان عدالت اداری را اجرا نموده‌ایم و جای بسی تاسف است که این فرد به جای انجام وظایف خود مطابق حکم صادره دیوان، کماکان در حال فرافکنی و حاشیه‌سازی است که به دور از شأن یک استاد دانشگاه است و آن هم دانشگاهی که قرار است معلم تربیت کند.
با توجه به موارد ذکرشده تقاضا دارد در اسرع وقت و در همان صفحه نسبت به درج و انتشار جوابیه این دانشگاه اقدام فرمایید.
حمیدرضا عظمتی، رئیس دانشگاه
جوابیه حمیدرضا پیرایش به جوابیه دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
به رغم مطرح کردن ۱۲ سوال و ۲۲ ادعا و ده‌ها شائبه در نامه قبلی بنده به «وطن‌امروز»، محکوم‌علیه ضمن طفره رفتن از پاسخگویی به آنها، با ارسال بخش‌هایی از لایحه تجدید نظر مردود خود به عنوان جوابیه که مملو از مطالب ضد و نقیض بوده و چیزی جز کلی‌گویی و اظهارات واهی نیست سعی در تطهیر و موجه جلوه دادن خود کرده است. اکنون بعد از گذشت ۱۴ ماه از قطعی شدن رای دیوان عدالت، به عنوان عالی‌ترین مرجع قضایی کشور، مبنی بر «استخدام اینجانب در دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی‌(ره) به عنوان عضو هیات علمی و صدور حکم استخدام پیمانی از تاریخ 25/۶/95»، زمان اجرای حکم و تمکین از قانون است نه زمان توجیه و فرافکنی؛ با این حال، جهت احترام به مخاطبان حقیقت‌جوی «وطن‌امروز» و ادای دین به مسؤولان زحمتکش این روزنامه نکاتی را عرض می‌نمایم. آنچه باعث شده است محکوم‌علیه در مقام پاسخ و ارسال جوابیه برآید به احتمال قریب به یقین عدم وضوح مستندات چاپ‌شده در نامه قبلی بنده است وگرنه رای متقن دیوان در کنار عقل سلیم و سواد رسانه‌ای بالای مخاطبان براحتی امکان درک حقایق و تشخیص سره از ناسره را داشته و نیازی به داستان تعریف کردن و تحمیل عقاید و نظرات شخصی از سوی طرفین دعوا ندارد؛ انتظار می‌رفت محکوم‌علیه بابت ادعای ۳۶ مورد جعل باطل و تحریف حق، تدلیس، تقطیع و تناقض آشتی‌ناپذیر به افکار عمومی پاسخ می‌داد یا حداقل از محکوم‌له درخواست ارائه سند و مدرک می‌کرد، انتظار داشتیم محکوم‌علیه در جوابیه خود رسما بابت توهین صورت گرفته به قضات زحمتکش دیوان عدالت معذرت‌خواهی کرده و با اجرای کامل رای و ضمیمه کردن آن به جوابیه خود اثبات می‌کرد به اشتباه خود واقف بوده و در مقابل قوانین هرگز قصد گردن کشی ندارد و...
درباره جوابیه این دانشگاه ذکر نکاتی چند ضروری است.
1- در پاسخ به قسمت اول جوابیه، اولا به عنوان بورسیه وزارت علوم با محکم‌ترین رای قطعی ممکن دیوان عدالت اداری (پیوست یک و۲)  در بین تمامی ۷۲ بورسیه محق شناخته‌شده توسط این مرجع، عمیقا معتقدم موضوع بورسیه‌ها و عدم تمکین دانشگاه‌ها بحث سیاسی است که بعد از گذشت ۵ ماه از تاریخ صدور رای دیوان محاسبات کشور مبنی بر احراز حقانیت و بی‌گناهی بورسیه‌ها (به غیر از ۳۶ مورد) و اثبات اینکه الفاظ ناصواب «3 هزار بورسیه»و «بورسیه‌های جنجالی» که لقلقه زبان عده‌ای شد، بافته تراوشات ذهن مشوش برخی از دولتی‌ها بوده، هنوز شما از این الفاظ استفاده می‌کنید که احتمال
می‌دهیم ناشی از «فقر اطلاعات» شما در این باره باشد. سیاسی است چون به اذعان و اقرار خود شما در جوابیه‌تان، فراخوان بورسیه سال ۹۰ هستم و ۹۳ حکم بورس صادر شده است. سیاسی است چون مشکل از نگاه و ایدئولوژی رئیس‌جمهور محترم و برخی اعضای کابینه ایشان نشأت گرفته و تبدیل به معضل شد؛ نگاه و ایدئولوژی‌ای که در آن جوان و جوانان نقش موثر و درخور در اداره مملکت نداشته و عرصه مجددا برای جولان پیران و خستگانی مهیا شد که تمام هنر داشته و نداشته خود را در طول سال‌های متمادی پیاده کرده بودند.
۲- بدیهی است محکوم‌علیه مورد بحث، همانند سایر دانشگاه‌های محکوم‌شده درباره بورسیه‌ها، باید بهانه‌ای (صلاحیت علمی، صلاحیت عمومی، بورسیه شدن با رانت، کبر سن، «عدم صلاح دانشگاه»، کمبود دانشجو و...) را جهت توجیه مقاومت بیهوده خود از اجرای قانون علم کند که خوشبختانه دست روی موضوعی گذاشته است که نه فقط همانطور که در بندهای ۲ ، ۳ و ۴ رای دیوان آمده است مورد تایید قرار گرفته بلکه اتفاقا موضوعی است که در تخصص دیوان عدالت اداری است.
3- اینجانب بورسیه وزارت علوم در دانشگاه بهبهان بوده (بند یک رای دیوان) که به درخواست دانشگاه شهید رجایی مبنی بر انتقال (پیوست۳) از دانشگاه محل بورس عدم نیاز گرفته (پیوست ۴) و توسط محکوم‌علیه به‌کارگیری شده‌ام.
4- بعد از گذشت 5/2 سال از تاریخ اخراج و 5/1 سال از تاریخ قطعی شدن رای دیوان، محکوم‌علیه دنبال سند و مدرک جهت تبرئه خود است؟! آیا این اعتراف و اقرار محکوم‌علیه به قصاص قبل جنایت نیست؟!
5- تنها اقدام عملی محکوم‌علیه بعد از رای قطعی دیوان مبنی بر استخدام، رد علی‌الراس صلاحیت عمومی محکوم‌له و نیز رد مجدد در هیات اجرایی جذب دانشگاه و ارسال پرونده آن هم به صورت فیزیکی! (نه از طریق سامانه نور رضوی) به مرکز جذب وزارت علوم و فشار همه روزه به این مرکز به امید دستاویزی بوده است.
6- بنده نه فقط به دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی مکررا مراجعه داشته‌ام بلکه در چند وقت اخیر چندین جلسه مجزا با مسؤول دفتر نهاد مقام معظم رهبری در این دانشگاه، رئیس دانشگاه، معاون آموزشی و اعضای گروه مربوط و... داشته‌ام و نتیجه‌ای نگرفتم.
7- محکوم‌علیه در کمال تاسف در نامه‌های ارسالی خود به وزارت علوم و نیز در صورت جلسه‌های
هیات اجرایی جذب، اینجانب را «متقاضی جذب» معرفی کرده است نه «محکوم‌له با رای قطعی دیوان». آیا این بی‌تقوایی و فریبکاری از سوی محکوم‌علیه به عنوان مرکز تربیت نیروی انسانی قابل پذیرش است؟
 


Page Generated in 0/0070 sec