عبدالباری عطوان: سال ۱۹۹۳ نیروهای وابسته به «محمد فرح عیدید» رهبر شورشیان سومالی توانستند یک بالگرد آمریکایی را سرنگون کنند و اجساد ۱۷ نظامی را که در این بالگرد بودند مثله کردند؛ مسالهای که باعث شد فرماندهی مرکزی آمریکا همه نیروهای خود را از سومالی خارج کند و شکست خورده از این کشور فرار کند. دولت آمریکا آن زمان به صورت دوپهلو ایران را به دست داشتن در این حادثه متهم و تلاش کرد کشورهای خلیج فارس و در راس آنها امارات را علیه این کشور تحریک کند. شیخ زاید بنسلطان، حاکم ابوظبی و بنیانگذار امارات، قاطعانه با هرگونه رویارویی سیاسی، نظامی یا رسانهای در این زمینه مخالفت کرد و به فرستاده آمریکا که در این باره با او (شیخ زاید) صحبت کرده بود، گفت به آمریکاییها اعتماد ندارد، به همین سبب وارد هیچ گونه درگیری با ایران نمیشود، زیرا همانگونه که آمریکا 2 بار از سومالی فرار کرد، شاید از خلیج فارس هم فرار کند و در آن صورت کشورهای خلیج فارس در برابر ایرانی قوی و در یک جنگ ویرانگر خود را تنها میبینند. در سایه تنشهای فزاینده کنونی در منطقه و تلاشهای آمریکا برای وارد کردن عربستان و امارات به جنگ نفتکشها که ممکن است به جنگی تمام عیار تبدیل شود که نخستین قربانیان آن کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند، موضع حکیمانه شیخ زاید را به یاد آوردم. اگر شیخ زاید اکنون زنده بود، برای جنگ با یمن وارد ائتلاف عربستان و آمریکا نمیشد؛ جنگی که حدود 5 سال است ادامه دارد و عنوان اصلی آن نیز مبارزه با نفوذ ایران است. طی این 5 سال نهتنها دامنه جنگ یمن کوچک نشده، بلکه گستردهتر هم شده است، به همین سبب معتقدم اگر گزارشهای خبری درباره خروج تدریجی نیروهای اماراتی از یمن درست باشد، نشاندهنده این است که امارات میخواهد خسارتهای خود را کم کند، هرچند که این کار دیرهنگام باشد. آنچه برخی جوانب این بازآرایی راهبردی را نشان میدهد، این است که امارات مستقیما ایران را به دست داشتن در انفجار 6 نفتکش متهم نکرد و علاوه بر این اعلام کرد نفتکشی که سپاه ایران آن را توقیف کرده، متعلق به امارات نیست. از میزان دقت گزارشها درباره خروج نیروهای اماراتی از یمن اطلاعی نداریم، زیرا محمد الحوثی، رئیس کمیته عالی انقلاب یمن در گفتوگوی تلفنی با ما گفت نیروهای اماراتی همچنان در یمن هستند و آنچه رخ داده بازآرایی نیروها و تغییر ساختار آنهاست. در صورتی که منابع غربی تاکید کردند خروج نیروهای اماراتی از یمن عملا و به شکل تدریجی شروع شده است، زیرا امارات میخواهد بر جنوب متمرکز باشد؛ جایی که بیش از ۹۰ هزار نظامی را آموزش داده و مسلح کرده است و دیگر نمیخواهد در رویارویی با حوثیها (جنبش انصارالله) در شمال هیچگونه نقشی ایفا کند. موشکهای بالستیک و پهپادهای متعلق به انصارالله اگر نگوییم همه، اکثر فرودگاههای عربستان در جنوب را هدف قرار داد و حملونقل هوایی را در جنوب عربستان تعطیل کرد. این مساله نقش مهمی در تصمیم امارات برای عقبنشینی از جنگ یمن ایفا کرد و کفه ترازوی جناح مخالف جنگ را در صحنه سیاسی امارات سنگین کرد. به گفته یک منبع بلندپایه اماراتی این جناح مخالف باجرأتتر و صدایش بلندتر شده، بویژه در امارتهایی مانند دوبی، شارجه و رأسالخمیه. این منبع به نقل از منابع نزدیک به شیخ محمد بن راشد، حاکم دوبی و نخستوزیر امارات گفت دوبی نمیتواند حتی سقوط یک موشک در فرودگاه خود را تحمل کند، بویژه در این برهه از زمان که اقتصاد آن از رکودی آشکار رنج میبرد و سود شرکت هواپیمایی دوبی در مقایسه با سال گذشته ۶۰ درصد کاهش یافته و شاید در سال آینده هیچ سودی نداشته باشد و سود بخش مسکن هم دستکم بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است. این منبع به نقل از شیخ بن راشد که با هرگونه رویارویی نظامی یا تنشزایی با ایران درباره جزایر سهگانه مخالف است، گفت: عاقلانه نیست برای بازپسگیری ۱۳ کیلومتر جزایر صخرهای وارد رویارویی شویم و همه این دستاوردهای اقتصادی و عمرانی گسترده را قربانی کنیم. منبع اماراتی مذکور به نقل از منابع نزدیک به شیخ بن راشد افزود: آمریکاییها شاید در رویارویی احتمالی با ایران پیروز شوند اما ابوظبی و دوبی کاملا ویران خواهند شد. خالد بنسلمان، معاون وزیر دفاع عربستان، 2 روز پیش در دیدار با «مارتین گریفیتس» فرستاده سازمان ملل به یمن، تاکید کرد درباره بحران یمن، اولویت با راهحل سیاسی است اما او به شرطهای این راهحل و نحوه دستیابی به آن و خروج از باتلاق یمن اشاره نکرد. مساله قابل توجه این است که دیدارهای فرماندهان سعودی و اماراتی در هفتههای اخیر کم شده است.