مهدی خدادادی: حسن قاسمیدانا که با اسم مستعار به سوریه رفته بود، اولین ایرانی بود که از مشهد به سوریه اعزام میشد و اولین شخص مشهدی بود که در جنگ با تکفیریها به شهادت رسید. آن موقع در تهران شهید زیاد داشتیم. شهدایی که البته سپاهی بودند و از طریق سپاه به سوریه رفته بودند. شهادت او تاثیر بسیاری بر جوانان مشهد گذاشت، حسن سپاهی نبود یک شاطر بود مثل پدرش ولی در نهادهای بسیاری رفتوآمد داشت از سپاه گرفته تا بسیج و خیلی جاهای دیگر. اعتقاد داشت شغل دولتی دست و پای انسان را میبندد. دوست داشت همهجا فعالیت کند و متعلق به یک جای خاص نباشد. از 17 سالگی مربی آموزش نظامی شده بود و در حوزه مالکاشتر که آخر 20 متری طلاب بود، حوزه حمزه سیدالشهدا در خیابان لادن بلوار وکیلآباد و حوزه سلمان واقع در چهارراه دانشجو همزمان فعالیت داشت. یک سال بعد از شهادت حسن، شهیدان مصطفی و مجتبی بختی که 2 تا برادر بودند، از مشهد با هم به سوریه رفتند و شهید شدند. بعد شهید کوهساری، شهید سخندان، شهید محمدی و... .
مریم عرفانیان نویسنده کتاب «سروها ایستاده میمانند» در اثرش ما را پای صحبت سرکار خانم مریم طربی، مادر شهید مینشاند و تمام مقاطع زندگی شهید حسن قاسمیدانا را براساس مشاهدات و شنیدههای این مادر برای مخاطبان بازگو میکند. در این اثر انتخاب زبان مناسب روایت و سادگی جملات در انتقال احساسات نقش خود را بخوبی ایفا مینماید و مخاطب با مادر شهید بخوبی ارتباط برقرار میکند. مادر شهید در این کتاب از کودکی فرزندش و حساسیتهای مادرانهاش نسبت به مراقبت از او برای مخاطب سخن میگوید، از آرزوی قلبیاش برای ازدواج فرزندش و اقداماتی که در اینباره انجام میدهد و به نتیجه نمیرسد. از تغییر حالات روحی شهید قبل از اعزام تا شنیدن خبر شهادت و ارتباطی که هنوز با فرزندش برقرار است. همه این احساسات به مدد نگارش خوب اثر برای مخاطبان ملموس بوده و آنها را متاثر میسازد.
نویسنده در این اثر بخوبی تبعیتپذیری شهید حسن قاسمیدانا از ولایت را به تصویر میکشد. «لباس پلنگی را که رنگهایش سبز و قهوهای و کرم بود برداشت و بر میخی که روی درب کمدش زده بود آویخت. پایین لباسش پوتینهایش، جوراب، کش گتر، یقهبندش و... را با تمام دقت کنار هم چید. همینطور که نگاهش میکردم، پرسیدم: حالا یعنی چی؟ این کاری که کردی و میخ کوبیدی روی در کمدت! در کمدت سوراخ و خراب شد.
پرسید: یعنی نمیدونی؟
- نه والا!
- اینارو آماده کردم که هر وقت آقا حکم جهاد دادن، یه سر سوزن هم معطل نشم».
شهید حسن قاسمیدانا در عملیاتی هشت نفره با نام مبارک علی ابن موسیالرضا(ع) در منطقه حیالزهرا در لیرمون حلب در درگیری مستقیم با نیروهای تکفیری در نبردی نفسگیر در نوزدهم اردیبهشتماه سال 1393 به فیض شهادت نائل آمد و پیکرش پس از بازگشت به وطن و تشییعی با شکوه در گلزار شهدای آرامگاه خواجهربیع در مشهد مقدس آرام گرفت.
کتاب «سروها ایستاده میمانند» به قلم مریم عرفانیان سرگذشتنامه اولین شهید مدافع حرم مشهد مقدس شهید حسن قاسمیدانا به روایت سرکار خانم مریم طربی مادر شهید، در 168 صفحه توسط انتشارات روایت فتح در سال 1396 به چاپ رسیده و هماکنون چاپ دوم این اثر در شمارگان 2200 نسخه در بازار نشر در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.