printlogo


کد خبر: 212500تاریخ: 1398/8/20 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با سیدامیر پروین‌حسینی، رئیس هیأت‌مدیره آیفیک درباره وضعیت شبکه نمایش خانگی
کمتر از 20 تهیه‌کننده حرفه‌ای داریم

احسان سالمی: گفت‌وگو با تهیه‌کننده‌ای مثل سیدامیر پروین‌حسینی کار سختی است، بیشتر از آن جهت که او برخلاف بسیاری از تهیه‌کنندگان سینما و تلویزیون تمایل چندانی به گفت‌وگو ندارد و همین کار را برای ما سخت‌تر می‌کرد؛ با این همه به خاطر آنکه او یکی از اولین تهیه‌کنندگانی بود که وارد عرصه تولید سریال برای شبکه نمایش خانگی شد و البته به‌واسطه مسؤولیتش به عنوان رئیس هیات‌مدیره انجمن صنفی شرکت‌ها و موسسات فیلمسازی ایران (آیفیک)، سراغش رفتیم تا در ارتباط با شبکه نمایش خانگی و فراز و نشیب‌های آن طی این سال‌ها گفت‌وگو کنیم.
***
* شبکه نمایش خانگی و سامانه‌های VOD تا چند سال پیش در میان مخاطبان چندان جدی تلقی نمی‌شد اما به مرور با افزایش تولیدات این شبکه و دسترسی گسترده به اینترنت پرسرعت برای استفاده از محصولات این شبکه به شکل غیرفیزیکی، توسعه VODها طبیعی بود. شما هم یکی از اولین تهیه‌کنندگانی بودید که وارد این فضای تازه شدید. بحث نظارت بر تولیدات عرضه شده در این شبکه از چه زمانی آغاز شد و اصلاً چه شد که ضرورت نظارت بر آن احساس شد؟
بحث تولید اثر هنری خارج از ضوابط صداوسیما از سال‌ها قبل در میان فیلمسازان مطرح بوده است، چرا که وقتی شما برای سازمانی کار می‌کنید به شکل طبیعی باید مطابق سلیقه آن پیش بروید که این ممکن است برای هر کارگردانی قابل قبول نباشد. شبکه نمایش خانگی در واقع پاسخی به این نیاز بود که مرحوم سیدکمال طباطبایی اولین تهیه‌کننده‌ای بودند که وارد این فضا شدند و با «قلب یخی» اولین سریال شبکه نمایش خانگی را کلید زدند. در نتیجه یک بازار جدید برای تولید و عرضه محصولات تصویری به‌وجود آمد که قدم خیلی بزرگی برای مقابله با تهاجم فرهنگی بود، چون شبکه نمایش خانگی توانست بخشی از مخاطبان را که ممکن بود مخاطب برنامه‌های تلویزیون نباشند، با موضوعات و سوژه‌هایی که متعلق به فرهنگ خودمان است، درگیر کند. در کنار آن از منظر اقتصادی هم به عنوان ابزاری که بخش خصوصی می‌تواند همچون سینما در آن سرمایه‌گذاری کند، به چشم فیلمسازان و تولیدکنندگان محصولات نمایشی آمد. 
«ساخت ایران 1» که سومین سریال شبکه نمایش خانگی به شمار می‌آمد، از اساس با همین رویکرد ساخته شد که بتواند سریال‌های تولیدشده توسط شبکه‌های ماهواره‌ای را تحت تاثیر قرار دهد و اساسا سر و شکل سریال هم شبیه سریال‌هایی بود که در آن زمان در شبکه‌های ماهواره‌ای ساخته می‌شد ولی با محتوایی ایرانی که ارزش‌های ما از جمله خانواده را تبلیغ می‌کرد. البته در آن زمان وضعیت بازار نمایش خانگی به‌واسطه ناتمام ماندن سریال‌های دیگر، مناسب نبود که لطمه بزرگی را به این صنعت زده بود. 
ورود شرکت‌های VOD نقطه عطفی برای این صنعت بود که در پی آن حجم تولیدات این شبکه نیز افزایش یافت. البته من در این میان به چند سریال اشاره نکردم، چون بحث آنها اساسا بحثی غیر از مسأله درآمدزایی اقتصادی بود و آماری هم که در ارتباط با سودآوری این سریال‌ها منتشر می‌شد، معمولا آمار درستی نبود. محاسبه آن کار سختی نیست، چرا که وقتی تعداد فروش دی‌وی‌دی‌های آن محصول را با هزینه صرف شده برای تولید آن مقایسه می‌کنید، تعادلی میان آن نمی‌بینید. در حالی که از طرف سازندگان اعلام می‌شد این سریال‌ها محصولات پرسودی هستند! اما در هر صورت ورود سامانه‌های VOD به این عرصه رونق دوباره‌ای به شبکه نمایش خانگی داد و طبیعتا وقتی سرعت تولید اثر بیشتر می‌شود، شما ممکن است تلفات هم بدهید، یعنی مثلا سریالی ساخته می‌شود که از اساس ساخت آن غلط بوده است. 
 
* این غلط بودن تولید را ناظر بر بحث‌های محتوایی آن سریال‌ها می‌گویید یا از نظر اینکه نتوانسته‌اند از‌ لحاظ مالی سودآور باشند؟
از هر دو منظر. سرمایه‌گذاران گاهی با اطلاعات غلطی که به آنها می‌رسد به دنبال ساخت اثر می‌روند؛ مثلا به آنها می‌گویند فلان سریال خیلی فروش کرده، پس شما هم بیایید و روی این پروژه جدید سرمایه‌گذاری کنید. این آمار اشتباه در سینما هم به تهیه‌کننده‌ها داده می‌شود. خود ما وقتی «من سالوادور نیستم» را ساختیم و فروش بالایی کرد، حجم بالایی از پیام‌ها برایم می‌رسید که در آن گفته بودند پول خود را به سینما بیاورید تا ظرف چند ماه 2 برابر شود! خیلی از سرمایه‌ها با نوعی از تبلیغات به سمت سینما سرازیر شد اما واقعیت آن است که در سیستم تولیدی سینمای ما زمان بازگشت سرمایه در بهترین حالت، حداقل بین یک تا دو سال است. شبکه نمایش خانگی نیز به همین شکل است و درگیر یک نوع هجوم سرمایه شد که در نهایت هم برخی که وارد این چرخه شدند، تصوری درست و واقعی از میزان سودآوری این شبکه نداشتند. گاهی اوقات آدم‌های درستی برای این کار انتخاب نشدند و بسیاری تصور کردند چون خودشان سرمایه دارند لزوما می‌توانند تهیه‌کننده هم باشند. در این فضا بود که کم‌کم با همکاری صنوف از جمله آیفیک به ساماندهی این فضا بویژه در حوزه تهیه‌کنندگانی که اقدام به ساخت سریال نمایش خانگی می‌کنند، پرداختیم تا آدم‌هایی در راس این حرفه قرار بگیرند که شغل اصلی آنها تهیه‌کنندگی است و از کارهایی مثل ساختمان‌سازی و آهن‌فروشی و... وارد این فضا نشده‌اند. البته آسیب‌هایی که به‌واسطه ورود افراد غیرمرتبط به حوزه شبکه نمایش خانگی وارد شد، اجتناب‌ناپذیر بود ولی به مرور این فضا نیز اصلاح می‌شود.
 
* شما بحث ورود حرفه‌ای‌ها به حوزه شبکه نمایش خانگی را مطرح کردید ولی ما آدم‌های حرفه‌ای بسیاری را هم داریم که آثارشان در شبکه نمایش خانگی شکست خورده است؛ کارگردان‌های مهمی که سریال‌های‌شان ناقص پخش شد یا اینکه در نهایت به لحاظ مالی با شکست روبه‌رو شدند. پس در این شرایط تکلیف پروژه‌های شکست‌خورده‌ای که آدم‌های حرفه‌ای پای آن آمده‌اند، چه می‌شود؟
اینکه آیا آن سریال‌ها شکست خورده‌اند را باید از تهیه‌کنندگان آنها پرسید، چون ممکن است هر کسی سود و زیانش را در چیزی ببیند و لزوما عدم بازگشت سرمایه برای آن تهیه‌کننده به منزله شکست نباشد اما این ثابت شد که هر کس که در سینما موفق است لزوما در شبکه نمایش خانگی به موفقیت نمی‌رسد و این یک تخصص دیگری است. برای همین هم هست که اخیراً برای دادن مجوز تهیه‌کنندگی در شبکه نمایش خانگی با صنوف مختلف برای این کار مشورت می‌شود. 
 
* روند صدور مجوز برای ساخت یک سریال نمایش خانگی چگونه است و وزارت ارشاد چقدر در این زمینه سختگیری می‌کند؟
شما برای تولید هر اثری باید پروانه ساخت بگیرید و تولیدات شبکه نمایش خانگی هم از همان ابتدا تحت نظارت یک شورا بود. ما برای هر قسمت به شکل جداگانه پروانه ساخت و پروانه نمایش می‌گرفتیم. از همان ابتدا هم به این شکل نبود که مثلا به یک سریال 22 قسمتی به شکل یکجا مجوز ساخت داده می‌شود، بلکه ابتدا یک موافقت اصولی با ساخت آثار می‌شد و پس از آن قسمت به قسمت، مجوز ساخت آثار صادر می‌شد. تا آنجا که می‌‎دانم در شرایط فعلی ارشاد به شکل یکجا به سریال‌ها مجوز ساخت می‌دهد، البته پس از آنکه کل فیلمنامه اثر را بررسی کرد. 
من هیچ‌وقت نگران گرفتن مجوز از وزارت ارشاد نبودم، چون همیشه معتقد بودم گروهی که عضو شورا هستند، دغدغه بهتر شدن محصول من را دارند. حتما اختلاف سلیقه‌هایی بین ما وجود داشته ولی به نظرم همیشه این اختلاف نظرها، اختلاف‌نظر کارشناسی بوده است.
 
* قبلاً فیلمسازهای سرشناسی مثل محمدحسین لطیفی، حسن فتحی، فریدون جیرانی، مهران مدیری و آدم‌هایی از این دست سراغ سریال‌سازی برای شبکه نمایش خانگی می‌رفتند، چون شنیده می‌شد که سریال‌سازی برای شبکه نمایش خانگی سود مالی بیشتری نسبت به سینما و تلویزیون دارد اما اخیرا انگار روند استقبال چهره‌های جوان هم از این حوزه بیشتر شده است؛ نظر شما درباره این روند چیست؟
برای تیم ما اینگونه نبوده که سود کارگردان‌هایی که با ما برای شبکه نمایش خانگی سریال ساختند، نسبت به سینما بیشتر باشد. در واقع همیشه کارگردان‌ها دستمزدهایی معقول گرفته‌اند. یعنی کارگردانی که با من سریال ساخته اگر به جای آن 3 اثر سینمایی می‌ساخت، سود بیشتری می‌کرد اما به طور کلی این به صلاح‌دید تهیه‌کننده بستگی دارد که بخواهد با چه کارگردانی کار کند؛ ممکن است یک تهیه‌کننده برای کاهش هزینه‌ها با یک کارگردان جوان کار کند و تهیه‌کننده دیگری چنین دغدغه‌ای نداشته باشد و سراغ یک کارگردان باسابقه برود.
 
* اخیراً خبرهایی در ارتباط با صدور 22 مجوز برای تولید اثر در شبکه نمایش خانگی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شده است؛ به نظر شما تولید این تعداد بالا از محصولات برای شبکه نمایش خانگی باعث کاهش پتانسیل سینما و تلویزیون برای تولید نمی‌شود؟
من البته این خبری را که می‌گویید نشنیده‌ام ولی ما باید از تجاربی که در این زمینه در سطح جهان وجود دارد، استفاده کنیم. در همه جای دنیا سریال‌سازی بدون استفاده از ستاره‌ها اتفاق می‌افتد ولی در کشور ما هنوز شرایط آن وجود ندارد. این در حالی است که در همه‌ جای دنیا سریال‌ها در نهایت از یک یا 2 بازیگر چهره و سرشناس استفاده می‌کنند و به جای آن بیشتر به ستاره‌سازی می‌پردازند. کاری که قبلا صداوسیمای ما نیز انجام می‌داد و اغلب ستاره‌های امروز سینما زمانی کار خود را با تلویزیون آغاز کردند اما الان شرایط برعکس شده، یعنی تلویزیون سراغ ستاره‌های سینما می‌رود تا مخاطبانش را بیشتر کند. سریال‌های شبکه نمایش خانگی هم قبلا با همین تصور ساخته می‌شد که ستاره‌ها در موفقیت آنها موثر هستند، در حالی که امروز اغلب تولیدکنندگان به این نتیجه رسیده‌اند که قصه عامل اصلی جذب مخاطبان است. 
 
* ما مدتی پیش گفت‌وگویی با آقای حامد عنقا درباره شبکه نمایش خانگی داشتیم. ایشان اولین کسی بود که برای شبکه نمایش خانگی فیلمنامه نوشت. ایشان در آن گفت‌وگو معتقد بود دلیل ورود برخی آدم‌های غیرمرتبط به فضای شبکه نمایش خانگی این است که بتوانند برای خود وجاهت ایجاد کنند و اساسا به دنبال کسب سود مالی نیستند. نظر شما در این‌باره چیست؟
این یک واقعیت است که لزوما ربطی به شبکه نمایش خانگی ندارد و از قدیم در سینمای ما هم وجود داشته است. افرادی هستند که در عمل شغل مشخصی ندارند، مثلا فردی دلال ارز است. شاید به لحاظ مالی وضع و زندگی خوبی داشته باشند ولی به دنبال رسیدن به یک جایگاه اجتماعی هستند. ما در سینمای خودمان کسانی را داریم که به این دلیل به دنبال تهیه‌کنندگی یا سرمایه‌گذاری در سینما می‌آیند که بگویند کار فرهنگی می‌کنم! یعنی آن طرف نمی‌تواند به فرزندش بگوید دلال ارز هستم یا مثلا رانت زمین داشتم؛ به جای آن می‌تواند خود را به عنوان سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده سینما معرفی کند.پیش از این هم قانون سینما ایراداتی داشت که باعث ورود بیشتر چنین افرادی به این حوزه می‌شد؛ برای نمونه کسی که در 3 فیلم سرمایه‌گذاری می‌کرد، مجوز تهیه‌کنندگی می‌گرفت؛ تصمیمی که اشتباه بود و البته اخیرا اصلاح شده است اما به طور کلی آدم‌هایی که به این روش وارد سینما می‌شوند به یک‌باره هم حذف می‌شوند، چون تهیه‌کنندگی یک کار حرفه‌ای است. شما حتی می‌بینید در یک مقطع زمانی، رسانه‌ها پر می‌شد از اخباری در ارتباط با آدم‌هایی که به این طریق وارد سینما شده‌اند و برخی از آنها به عنوان نماینده تهیه‌کنندگان کشور در برنامه‌های تلویزیونی هم حضور پیدا می‌کردند! این به دلیل همان نکته‌ای است که قبلا به آن اشاره کردم، یعنی وقتی سرعت و حجم کار بالا می‌رود، خواه ناخواه خطاهایی هم رخ می‌دهد ولی این مسأله هم به مرور در حال کمتر شدن است.
 
 
* درست است به مرور این روند اصلاح می‌شود ولی حضور این افراد در شبکه نمایش خانگی تبعاتی داشته که یکی از آنها کاهش اعتماد مخاطب به محصولات شبکه نمایش خانگی و دیگری برهم زدن نظام مالی تهیه‌کنندگی در سینما و شبکه نمایش خانگی بوده است. نمونه این موضوع هم گلایه‌های تهیه‌کنندگان از دستمزدهای بالای بازیگران است؛ برای تبعات ناشی از این اتفاق چه فکری می‌شود کرد؟
به تعداد تهیه‌کنندگان کشور، سلیقه‌ وجود دارد. ما در حال حاضر کمتر از ۲۰ تهیه‌کننده فعال و حرفه‌ای داریم که کار اصلی آنها تهیه‌کنندگی است.
بازیگران و عوامل از یک جایی به بعد خودشان انتخاب می‌کنند که با چه تهیه‌کننده‌ای همکاری کنند و به شکل طبیعی برای همکاری با آن تهیه‌کننده ممکن است که دستمزد بالایی طلب نکنند.
برای خود من هیچ‌وقت پیش نیامده که بازیگری به دفتر ما بیاید و رقمی بالاتر از آنچه عرف پرداخت به آن بازیگر است، طلب کند.
 
* خب! این عرف که شما می‌گویید به خاطر همین دستمزدهای بالا تغییر کرده و مثلاً بازیگری که پیش از این برای یک فیلم 50 میلیون تومان دستمزد می‌گرفته الان خواهان دستمزد 200 میلیون تومانی است.
تهیه‌کنندکان حرفه‌ای زیربار چنین رقم‌هایی نمی‌روند. البته من هم اینها را شنیده‌ام ولی مطمئنم برای دفاتر حرفه‌ای تهیه‌کنندگی چنین اتفاقی نمی‌افتد.
دفاتر حرفه‌ای چون معمولا کارشان شناسایی و معرفی آدم‌های جدید برای حضور در این عرصه است، به‌ندرت زیر بار چنین خواسته‌هایی می‌روند.
خود من الان 2 سال است که فیلم نساخته‌ام ولی لزومی ندارد وارد پروژه‌ای شوم که با منطق من هماهنگی ندارد. فکر می‌کنم همه آن  تهیه‌کننده‌هایی که گفتم، به همین شکل هستند. 
متاسفانه تهیه‌کننده در سینمای ما به عنوان مدیر هزینه شناخته می‌شود در حالی که هر چقدر جایگاه تهیه‌کنندگی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد، خروجی آن محصول هنری نیز بهتر خواهد بود. این در حالی است که تهیه‌کنندگی شغلی پشت دوربین است اما شما افرادی را در این حرفه می‌بینید که می‌خواهند همیشه خود را مطرح کنند؛ هر چند که بعضی از آنها امروز در بازداشت هستند! چرا که سلسله مراتب تهیه‌کنندگی را طی نکرده‌اند و نتیجه آن چنین اتفاقاتی است.
 
* مدتی قبل خبرهایی در ارتباط با یکی از بازیگران سرشناس سینمای ایران منتشر شد که قرار است ماهی 700 میلیون تومان بگیرد تا در هیچ پروژه‌ای حضور نداشته باشد و وقتی سریال جدید او در شبکه نمایش خانگی پخش شد با استقبال بیشتری از سوی مخاطبان روبه‌رو شود؛ آیا واقعاً چنین رقم‌هایی در شبکه نمایش خانگی رد و بدل می‌شود؟
در کار اقتصادی فارغ از اینکه شبکه نمایش خانگی باشد یا ساختمان‌سازی، به نظرم هر کاری که سرمایه‌گذار بتواند با آن بدون لطمه زدن به دیگران و زیرپا گذاشتن قانون، سرمایه خود را بیشتر کند، مجاز است.
اینکه استراتژی کسی در ساخت سریال دقیقا چگونه است، جز خود آن فرد شخص دیگری نمی‌داند. چند سال پیش شایعه شد که یکی از بازیگران از پروژه ما 800 میلیون گرفته است. یکی از مدیران وزارت ارشاد به من زنگ زد و درباره صحت این خبر پرسید. من برای او گفتم که این خبر واقعیت ندارد اما هیچ‌وقت هم آن را به شکل رسمی رد نکردم، چون همان شایعه و جنجال رسانه‌ای می‌توانست نوعی تبلیغ برای پروژه ما باشد. ممکن است که سرمایه‌گذار دیگری بخواهد چنین رقم‌هایی را بپردازد، درباره افراد غیرحرفه‌ای قاعده مشخصی وجود ندارد اما به نظرم اینگونه رفتارها هم دوامی نخواهد داشت و در نهایت نمی‌تواند اثری بلندمدت در جریان تولید بگذارد.
 

Page Generated in 0/0070 sec