printlogo


کد خبر: 212719تاریخ: 1398/8/25 00:00
بولیوی چه می‌شود؟

محمدمهدی تقوی*: نسل امروز رهبران آمریکای لاتین، پیش از آنکه در عالم سیاست طرح رفاقت ریخته باشند در وادی اندیشه اقتصادی به هم پیوند خورده‌اند. کافی است نطق‌ها و نظرات انتقادی آنها را حول مسائلی چون مناسبات حاکم بر اقتصاد و سیاست بین‌الملل، روابط دولت‌ها و ملت‌ها یا الگوهای توسعه و رشد اقتصادی از نگاه بگذرانیم، آنگاه می‌بینیم این الگوهای یکپارچه و همصدا، نولیبرالیسم و تجلیات آن را در سیاست و اقتصاد به چالش می‌کشند. این الگوها معتقدند این اندیشه از گشودن گره نیازهای مبرم زندگی بشر ناتوان است و در میدان زمامداری، نولیبرالیسم نسخه‌ای ناخوانا برای درمان درد توده‌های نیازمند است.

به همین دلیل است که با آنکه طرف‌های غربی به ظاهر از کودتاچیان بولیوی حمایت نمی‌کنند- حتی ترامپ هم به‌طور تلویحی حاضر شد نظر دهد و شادی‌اش را چندان بروز نداد- اما انگشت اتهام رهبران چپ آمریکای لاتین- مادورو و اورتگا- به سمت ایالات‌متحده نشانه رفته است که طراح همه کودتاهای آمریکای لاتین در قرن اخیر بوده است. این دو، نخستین افرادی بودند که آمریکا را به شرکت در کودتا علیه اوو مورالس، رئیس‌جمهوری مستقر و برگزیده بولیوی و برکناری وی از قدرت متهم کردند. رئیس‌‌جمهوری ونزوئلا بر این باور است اتفاقات کنونی در بولیوی و کودتا علیه دولت این کشور، مشابه کودتاهای دیگر در آمریکای لاتین طی یکصد سال اخیر است.
وقایع ناگوار بولیوی یک پرسش تاریخی را در دل نهفته دارد و آن اینکه آیا عصر حاکمیت نظامیان قابل بازگشت است و آیا ممکن است نظام‌های منتخب و نوپای این منطقه به دست ژنرال‌های راستگرا دستخوش فروپاشی شود؟
شواهد موجود دلالت بر این دارد که عصر نظامی‌گری در این منطقه غیرقابل برگشت است. در وهله اول، افکار عمومی این منطقه چنان که در صحنه انتخابات دیده شد حاضر به تحمل سیستم‌های فردگرا و پلیسی گذشته نیست و در این باره میان توده مردم فقیر و نخبگان تحول‌خواه یک اتفاق نظر جدی وجود دارد.
این قانون طلایی دنیای سیاست به ‌نظر می‌آید در صحنه بولیوی نیز صدق می‌کند که بازگشت نظامیان به صحنه سیاست در صورتی امکان‌پذیر است که علاوه بر مقبولیت داخلی از همراهی جامعه جهانی نیز برخوردار باشند؛ این در حالی است که در قضیه بولیوی حتی نامزد جناح مخالف هم روی خوشی برای به دست‌ گرفتن قدرت از سوی ژنرال «ویلیامز کالیمان» فرمانده نیروهای مسلح بولیوی نشان نداد.
دور از انتظار نیست صحنه سیاسی بولیوی در روزهای آینده شاهد رویارویی 2 طیف یعنی «محافظه‌کاران/ نظامیان» و «جبهه تحول‌خواهان سوسیالیست» باشد و در این رویارویی مشخص است که دولت‌های همفکر دولت چپگرای «اوو» بر آن خواهند شد تا از همه ابزارهای تحت اختیار برای عقب راندن کودتاچیان و آریستوکرات‌ها بهره بگیرند.
 نمونه بارز این امر هم اقدام تاکتیکی آنها در توافق با «جینین آنی‌یز»، رئیس سابق سنا و رئیس دولت به‌اصطلاح موقت برای انتخابات زود‌هنگام و پرهیز از آشفته ‌کردن اوضاع در خیابان‌های «لاپاز» است. نتیجه این امر هم برگزیده ‌شدن «مونیکا اوا کوپا مورگا» از اعضای حزب جنبش سوسیالیسم بولیوی (حزب اوو مورالس) به‌عنوان رئیس جدید سنای این کشور است. 
اوو مورالس ماه گذشته توانست با رای مردم و به صورت قانونی در انتخابات ریاست‌جمهوری برنده شود و افکار عمومی این کشور مورالس یا تفکر همسو با  او را برای دموکراسی، بزودی به بولیوی بازخواهند گرداند.
 
روزنامه‌نگار*

Page Generated in 0/0063 sec