printlogo


کد خبر: 213003تاریخ: 1398/9/2 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با محمد گلریز درباره وضعیت این روزهای موسیقی
تا زنده‌ام معترضم!
* هنرمند بسیجی بدون چشمداشت کار می‌کند

* جناب گلریز! نخستین پرسش را با یک سؤال کلی درباره هنرمندان بسیجی آغار کنیم؛ به نظر شما یک هنرمند بسیجی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟
بسیجی واقعی، در اصل شهدا و جانبازانی هستند که در دوران دفاع‌مقدس بدون هیچ چشمداشتی جان خود را فدای کشور و  آرمان‌هایش کردند و در اصل این جماعت از جان خود گذشتند تا اسلام زنده بماند و ایران اسلامی سروسامان بگیرد و قرار اصلی این بوده است که با فداکاری‌های این عزیزان، نسل بعدی انقلاب به حال و روز مستضعفین برسند و عدالت اجتماعی را برقرار کنند اما متاسفانه امروز، تحت تاثیر جنگ نرم دشمن و حتی نقص عملکردمان تا حدودی در رسیدن به عدالت اجتماعی عقیم مانده‌ایم.
حال هنرمندی که ادعا می‌کند بسیجی است، در وهله نخست باید همانند الگوهای اصلی بسیجیان، برای رسیدن به آرمان‌های انقلاب اسلامی هیچ چشمداشتی نداشته باشد. این ویژگی نخستین و اصلی‌ترین خصوصیت یک هنرمند بسیجی قلمداد می‌شود و اگر آثار شاخص هنری خلق شده انقلاب اسلامی را مرور کنیم به این نتیجه می‌رسیم که شاخص‌ترین آثار مربوط به هنرمندانی است که به معنای واقعی به اصول یک بسیجی پایبند بوده‌اند.
 
* پس با این اوصاف اگر بخواهیم شاهد تولید یک اثر شاخص انقلابی باشیم، باید منتظر فعالیت یک هنرمندی بسیجی باشیم؟!
اجازه بدهید در این‌باره نکته مهمی را بگویم؛ کلمه «بسیجی» صرفا یک صفت است و به هر هنرمندی که بر اساس آرمان‌های انقلاب اسلامی و با نیت خیرخواهانه دست به تولید اثر بزند، گفته می‌شود. متاسفانه برخی‌ها به اشتباه تصور می‌کنند عنوان «بسیجی» نام یک عده خاص از ارگانی خاص است که همین سوءبرداشت موجب ایجاد شکاف‌هایی میان هنرمندان می‌شود.
 
* شاید این سوءبرداشت از آنجا نشأت می‌گیرد که برخی مواقع به بعضی هنرمندان متعهد انگ هنرمند سفارشی می‌زنند؟!
به هر حالا شما در عرصه هنر هر فعالیتی انجام دهید بالاخره حرف و حدیث‌هایی در پی خواهد داشت که یک هنرمند واقعی به این حواشی اهمیتی نمی‌دهد اما در مجموع بنده هم  معتقدم تولید آثار سفارشی آنچنان که باید همانند آثار هنرمندان متعهد به اثری ماندگار منتج نمی‌شود؛ چه‌بسا هنرمندانی بوده‌اند که بدون نیت قلبی و صرفا با انگیزه‌های شغلی و مادی دست به تولید اثر زده‌اند اما خروجی کار چنگی به دل نزده است. در مجموع می‌توان گفت تولید برخی آثار ضعیف سفارشی بیشترین لطمه را به هنر ارزشی کشور زده است.
 
* کمی از این مباحث کلی فاصله بگیرم و درباره وضعیت موسیقی کشور صحبت کنیم. شما طی این سال‌ها جزو معدود کسانی بوده‌اید که بدون رودربایستی به نقد فضای حاکم بر موسیقی کشور پرداخته اید؛ با توجه به این شرایط، پاشنه آشیل فعلی موسیقی کشور را چه می‌دانید؟
مهم‌ترین نکته منفی فضای کلی موسیقی کشور این است که فرهنگ موسیقایی ما  برآیندی از انقلاب اسلامی نیست و این فضا برای کشوری که عنوان اسلامی را یدک می‌کشد، مایه تاسف است، زیرا فرهنگ موسیقی باید ابزاری برای ترویج  فرهنگ اسلامی و ایرانی باشد.
 
* آنطور که از صحبت‌های شما برداشت می‌شود، منظورتان موسیقی پاپ است که نبض اقتصادی موسیقی را در دست گرفته است.
من به هیچ عنوان با آن موسیقی پاپ که ترانه فاخر و موزیک دم دستی ندارد، هیچ مشکلی ندارم. مشکل آنجاست که آنچه امروز به عنوان موسیقی پاپ به  مردم ارائه می‌شود، اصلا «پاپ» نیست، زیرا به جای موسیقی پاپ، کپی دست دوم از موسیقی لس‌آنجلسی داریم که متاسفانه  از طرف نهاد‌های فرهنگی خودمان این موسیقی بشدت مورد حمایت قرار می‌گیرد. موسیقی پاپ اگر بدرستی تعریف و ساخته شود، اتفاقا دربرگیرنده آثار خوبی هم خواهد شد اما موسیقی امروز ما یکسری آهنگ با ترانه‌های سبک و ریتم تکراری و دم‌دستی است که نه‌تنها از شبکه‌های فارسی‌زبان ماهواره، بلکه از سر غفلت از رسانه ملی تبلیغ می‌شود. در مجموع می‌خواهم بگویم تا آن زمان که این شرایط اصلاح نشود، به این جریان نقد دارم اما یک دست که صدا ندارد. هر چند بنده تا نفس دارم صدای اعتراضم به این جریان بلند خواهد بود.
 
* شما تا چه اندازه مسؤولان نهادهای فرهنگی و سیاست‌گذاران را در به‌وجود آمدن این شرایط  مقصر می‌دانید؟
موسیقی که نه محتوا دارد و نه شعر آبرومندی، آن هم با کلی هزینه، جایگزین موسیقی اصیل ایرانی شده و موسیقی فاخر مظلوم واقع شده است. چطور برای این همه کنسرت به ظاهر پاپ بودجه مهیاست اما برای کارهای  اصیل و انقلابی بودجه کم است؟
این مسائل همگی از سیاست‌گذاری‌های غلط مسؤولان فرهنگی نشأت می‌گیرد که با حمایت‌های بی‌جای خود از این جریان، به ترویج آن کمک می‌کنند و دست آخر هم می‌گویند چون این فضا مخاطب دارد ما هم حمایت می‌کنیم، فارغ از اینکه حمایت‌ها و سیاست‌گذاری‌های غلط همین مدیران باعث ترویج این نوع موسیقی در میان مخاطبان شده است. از سوی دیگر سال‌هاست به بهانه جشن پیروزی انقلاب اسلامی، با بودجه دولتی جشنواره موسیقی فجر برگزار می‌شود که متاسفانه این جشنواره فقط نام «انقلاب اسلامی» را یدک می‌کشد و مبدأ سیاست‌گذاری‌های اشتباه در فضای موسیقی کشور از همین جشنواره رقم می‌خورد. در نتیجه نمی‌توانیم با این فضای موسیقایی، منعکس‌کننده فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی باشیم و پیشنهاد می‌کنم لااقل امسال اسم جشنواره موسیقی فجر را عوض کنیم، زیرا این همه خرج و هزینه از بودجه و بیت‌المال انجام می‌شود اما در عمل عایدی برای فرهنگ کشور ندارد.
 
* نقش هنرمندان متعهد در این شرایط بغرنج و مسموم موسیقی کشور چیست؟
متاسفانه یک نگاه  بدبینانه‌ای میان برخی دوستان شکل گرفته که مخاطبانی که اهل مسجد و عبادت هستند، از هنر به دورند و به هیچ عنوان نمی‌توان این عده زیاد را با آثار فاخر موسیقی آشنا کرد. همین برداشت اشتباه موجب شده مسؤولان ما برنامه مدونی برای تولید آثار موسیقایی شاخص برای اغلب مردم نداشته باشند اما بشدت معتقدم اگر اثر موسیقایی فاخر و گوشنواز باشد و ترانه سخیفی هم نداشته باشد، حتی مردمی که مسجدی ثابت هستند هم مخاطب آن خواهند شد.
به عنوان مثال بنده با حضورم در دوران دفاع‌مقدس ثابت کردم موسیقی فاخر همیشه مخاطب دارد، حتی در شرایط سخت.  بخوبی خاطرم است که در مسجد جامع خرمشهر چندین برنامه اجرا کردم و تنها خواننده‌ای هستم که همراه با گروه ارکستر در مساجد برنامه زنده اجرا کردم که مورد استقبال هم قرار گرفت.
 
* به‌عنوان سخن آخر چه راهکار و توصیه‌ای به متولیان و سیاست‌گذاران موسیقی کشور دارید؟
شاید تمام صحبت‌هایم در این مصاحبه به یک جمله ختم شود و آن اینکه اگر مسؤولان فرهنگی کشور شناخت درستی از مردم داشته باشند، مسلما می‌توانند شرایطی رقم بزنند که آثاری به تولید برسد که موجب تعالی روح و روان مردم شود و در نهایت به معنای واقعی موسیقی مردمی شکل بگیرد. همان‌طور که بارها گفته‌ام در به‌وجود آمدن شرایط فعلی موسیقی کشور، حتی خیلی از هنرمندان و فعالان موسیقی پاپ را هم مقصر نمی‌دانم، مقصر اصلی به‌وجود آمدن این شرایط سیاست‌گذاران فرهنگی کشور هستند که باید فکری به حال این شرایط کنند. از سویی دلسوزان فرهنگ کشور باید از مسؤولان مرتبط مطالبه کنند چرا فضای موسیقی کشور به چنین روزی افتاده است.

Page Generated in 0/0070 sec