سیدمهدی موسویحسینی: فرشاد فاطمی، اقتصاددان درباره کنترل تورم روانی ناشی از افزایش قیمت بنزین گفت: من به عنوان اقتصاددان میگویم چیزی به عنوان تورم روانی در بلندمدت نداریم. ممکن است اثرات کوتاهمدت وجود داشته باشد که رفع میشود. همه جای دنیا یاد گرفتهاند تورم پدیدهای پولی است، بنابراین توانستهاند تورمها را کنترل کنند. به هم خوردن قیمت نسبی بین کالاها باعث تورم نمیشود. البته ممکن است در اقتصاد افزایش نقدینگی باشد که منجر به تورم نشود اما به دلیل اتفاقی، جرقه افزایش قیمت رخ بدهد و درپی آن نقدینگی موجب تورم شود.
وی تصریح کرد: در جامعه ما با توجه به نقدینگیهای تجمیع شده و تورمهایی که در سالهای پیش بهوجود آمد، تصور من این است برای کنترل تورم، رفتن سراغ قیمتها و تلاش برای سرکوب آن کار غلطی است. همه جای دنیا تورم را با سیاستگذاری پولی کنترل میکنند، نه با سیاستهای تعزیراتی و کنترلی.
این اقتصاددان افزود: دولت در کنار تلاش برای اصلاح قیمت حاملهای انرژی لازم است اقدامات دیگری هم انجام دهد. مشکل اصلی این است که این سیاست ناقص اجرا میشود. این سیاستگذاری هم مجدداً تکرار تجربههای قبلی در زمینه اصلاح قیمت حاملهای انرژی است که ناموفق بوده و مجدداً ثابت کردن یک رقم اسمی برای قیمت بنزین است.
عضو هیات علمی دانشگاه شریف تصریح کرد: بنابراین دولت باید بگوید به عنوان مثال هدفگذاری این است که میانگین مصرف ماهانه بنزین مثلاً روی 70 میلیون لیتر بایستد. بعد اعلام کند قیمت خود را به گونهای میگذارم که به آن هدف برسم. این قیمت ممکن است در زمانهایی کاهش یا افزایش پیدا کند. یا روش دوم این است ما قیمت بنزین را با قیمت جهانی بنزین متناسب کنیم، چون بنزین یک کالای قابل مبادله است. مشکل اصلی ما این بوده که همواره افزایش ناگهانی در قیمت بنزین دادهایم، کمی قیمتهای نسبی اصلاح میشده، چندین سال این را ثابت نگه داشتهایم اما دوباره قیمتهای نسبی به هم میخورد. قیمتهای نسبی بیانگر نایابی منابع است. البته راهکار دیگر که در چند سال اخیر خیلی محل بحث کارشناسان بوده است، راهحل اعطای سهمیه به افراد به جای اتومبیلها و اجازه خرید و فروش این سهمیهها در قیمتی است که عرضه و تقاضا تعیین میکند.
فاطمی خاطرنشان کرد: وقتی خودروساز یا مصرفکننده باورش بر این باشد که اگر امروز قیمت سوخت افزایش مییابد ولی قرار است در 5-4 سال آینده مرتب ارزان شود، هیچ انگیزهای برای استفاده از تکنولوژیهای جدیدتر در ساخت خودرو، مصرف سوخت و تغییر رفتار مصرفیاش نخواهد داشت، چون باورش این است چند سال دیگر مجدداً بنزین به صورت نسبی ارزان خواهد شد. چیزی که اثر مورد نظر را در رفتار مصرفکننده و همچنین دولت به عنوان تامینکننده حملونقل عمومی میگذارد، این است که قیمتهای نسبی بیانکننده نایابی منابع باشد و در بلندمدت هم چنین باقی بماند. مشکل ما این است هر بار به دلیلی قیمتها افزایش مییابد، مجدد رها میشود که دوباره در طول زمان در مقابل تورم سایر کالاها، بنزین به صورت نسبی ارزان شود.
وی تاکید کرد: اگر ما مکانیسمی داشته باشیم که مکانیسم هدفگذاری قیمت بنزین را به یکی از 2 موردی که اشاره شد وصل کند، در آن صورت قیمت بنزین منعکسکننده نایابی آن میشود و بر رفتار مصرفکننده و تولیدکننده که از تکنولوژیهای انرژیبر استفاده میکند، تأثیر میگذارد. نکته این است ما این اقدام اشتباه را برای چندمینبار در چند دهه گذشته تکرار کردیم که در فضای تورمی میخواهیم قیمت را بالا ببریم و دوباره روی رقم اسمی، آن را ثابت نگه داریم. این در حالی است که همواره به توصیه اقتصاددانها بیتوجهی شده است. این اقتصاددان ادامه داد: من نمیگویم افزایش قیمت فعلی خوب است یا بد. حرف من این است که قیمت قبلی قابل تداوم نبود. اما الان که مجبور بودیم قیمت را اصلاح کنیم، چقدر خوب بود سازوکار قیمتگذاری را اصلاح میکردیم، نه اینکه قیمت اسمی را افزایش دهیم تا دوباره تورم در طول زمان ما را دچار همان مشکل قبلی کند. وی درباره روش هزینهکرد عایدی از افزایش قیمت بنزین گفت: هدفی که سال 89 دنبال میشد، هدفمندی یارانهها بود. برای این کار از یارانههایی که نامتوازن توزیع میشد شروع کردیم. منتها روش فعلی هنوز با هدفمندی فاصله دارد. ما هر چه به سمت هدفمندی برویم بهتر است. یعنی اتفاقی که میافتد این است که ما هر چقدر بتوانیم گروههایی را که نباید از یارانه بهرهمند شوند، حذف کنیم. نکتهای که اینجا باید به آن توجه شود این است که خطکشی بین این دو گروه ساده نیست. مثلاً این بیان که 3 دهک بالا نیازمند نیستند ولی دهکهای یک تا 7 نیازمندند دقیق نیست و حتی در صورت دقت، در عمل قابل اجرا نیست. فاطمی تصریح کرد: اگر دولت یارانه را فقط به 7 دهک پایین بپردازد، به طور حتم تعداد زیادی بین دهک ۷ و ۸ جایشان عوض میشود، چون این گروهها درآمدهایشان به همدیگر نزدیک است. به همین خاطر اگر هدف، هدفمندی است ما باید یارانه را طوری تقسیم کنیم که 2 اتفاق رخ دهد؛ یا کالای عمومی تولید کنیم که آن کالای عمومی چیزی است که همه استفاده میکنند یا اینکه صرفا به گروههای هدف کمک کنیم. حال ممکن است در دورهای بگوییم ما علاقهمندیم این کمک را همهشمول انجام بدهیم ولی این دوره باید گذرا باشد و به سرعت به سمت هدفمند کردن یارانهها برویم. متأسفانه از سال 89 که طرح اجرا شد، عزمی در این جهت نبود و قدمها خیلی کوتاه برداشته شد. فاطمی تاکید کرد: صحبت کردن با عموم جامعه در اینباره با زبان دهکها گمراهکننده است. شما نمیتوانید با عموم جامعه به زبان دهک حرف بزنید. باید با عموم جامعه به زبان نیازهای آنها حرف بزنید. یعنی به کسانی که آنقدر فقیر هستند که در تهیه اقلام روزمره غذاییشان دچار مشکل هستند، به این شکل کمک میشود. برای این کار در بلندمدت نیازمند سیستم شناسایی هستیم تا بتوان افراد نیازمند را شناسایی کرد و کمکهای رفاهی را مستقیم به آنها منتقل کرد.