آرش میراسماعیلی در گفتوگو با «وطن امروز» از بحرانی که ملایی برای جودوی ایران پدید آورد گفت
تا یک سال قبل همه تصور میکردند ستاره ایران در المپیک 2020، سعید ملایی است که با طلای این رشته، نام جودو را به ورزشهایی که برای ما طلا آوردهاند، اضافه می کند اما نهتنها سعید ملایی همه آرزوها را بر باد داد بلکه حالا با تعلیق فدراسیون جودو که او مسبب اصلیاش بود، این رشته شاید جواز حضور در ژاپن را هم پیدا نکند. از سویی وقتی خبر تابعیت ملایی زیر پرچم مغولستان مخابره شد، موجی از شگفتی و حیرت اهالی ورزش را فرا گرفت. به همین بهانه سراغ آرش میراسماعیلی، رئیس فدراسیون جودو رفتیم؛ فردی که 16 سال قبل در وضعیت امروزی ملایی بود. بهعنوان قهرمان جهان پا به آتن گذاشت اما پس از قرعه بد و خوردن به نماینده رژیم اشغالگر قدس، کنار کشید تا نامش برای همیشه ماندگار شود. اینک ملایی درست 180 درجه مقابل او قرار گرفته، علاوه بر این باعث شده جودوی ایران تعلیق جهانی شود.
* بهعنوان سوال اول از آن روز خاص شروع کنیم؛ مسابقه در ژاپن و آن اتفاقات برای سعید ملایی.
من عقیده دارم همه چیز توسط ملایی و بعضی از اطرافیانش از یکی دو سال قبل برنامهریزی شده بود. هر چه بیشتر از این اتفاقات میگذرد به شخصه بیشتر متوجه واقعیتها میشوم. اگر ما قبلا میگفتیم این ورزشکار دنبال رفتن هست کسی باور نمیکرد اما همانطور که اطلاع دارید فدراسیون جهانی حاضر شد چتهای سعید با یکی از اعضای این فدراسیون را منتشر کند. من قبلا این چتها را به رسانهها ارائه دادم و مشخص شد سعید از قبل دنبال خروج از ایران بود و همه تلاشش را هم انجام داد. در هر صورت مسابقات ژاپن قطعه پایانی این پازل بود. از شب قبل مسابقه با تغییر هتل، سعید کلا از ما جدا شد و اتفاقا همه تلاششان را میکردند تا مسابقه ملایی با نماینده رژیم غاصب صهیونیستی برگزار شود اما با باخت سعید سناریوی آنها نقش بر آب شد. بعد از این حادثه هم ملایی حرفهای بیاساسی زد؛ اینکه جان خانوادهام در خطر بود و من عامدانه باختم. هر کسی فیلم مسابقه را ببیند متوجه میشود که سعید همه تلاشش را کرد اما بهصورت کاملا فنی باخت. وقتی برای جودوکار ما محافظ شخصی گذاشتند و او را از کادر خودمان دور کردند معلوم بود برنامههایی در جریان است.
* پس اعتقاد دارید هیچ عمدی در کار نبود؟
بدون شک و تردید. فدراسیون جهانی و ملایی از قبل 2 سناریو را بهصورت همزمان دنبال میکردند. به دنبال صعود ملایی به فینال بودند تا بازی او و نماینده رژیم صهیونیستی را برگزار کنند که با باخت مقابل نماینده بلژیک این سناریو شکست خورد. اما گام بعدی همان مصاحبهها و اتفاقات و خروج ناگهانی ملایی از ژاپن بود بهطوری که برای او محافظ گذاشته بودند و مستقیم وی را به فردوگاه بردند برای بازگشت به آلمان.
* اما برسیم به تعلیق فدراسیون جودو بعد از این اتفاقات.
بله، متاسفانه 2 حکم علیه فدراسیون ما صادر شد؛ اولی تعلیق موقت بود و دومی هم تعلیق دائمی. البته ما بیکار ننشستیم و 2 شکایت مجزا بابت این موضوع به دادگاه حکمیت ورزش (GAS) بردیم. اعتقاد داریم این تعلیق کاملا جهتدار و غیرقانونی است. از همه ابزارهای سیاسی و دیپلماسی ورزشی استفاده میکنیم تا بتوانیم با شکستن تعلیق، این طرح را با شکست مواجه کنیم. متاسفانه فدراسیون جهانی در حال دخالت سیاست در ورزش است؛ اگر بتوانیم ادله خود را در دادگاه حکمیت ورزش ثابت کنیم به شخصه امید فراوانی نسبت به ابطال تعلیق فدراسیون دارم.
* گویا فدراسیون جهانی جودو شروطی را برای حذف تعلیق ایران گذاشته است؟
آنها از ما ضمانت کتبی خواستند تا در مسابقات، با نمایندگان رژیم اشغالگر قدس روبهرو شویم اما موضوع اصلی خطوط قرمز کشورمان است که قطعا ما اجازه عبور از آن را نخواهیم داشت. این به منزله کوتاه آمدن و تسلیم شدن نیست. شکایت کردیم و سعی داریم با شکستن این حکم تا زمان باقی مانده، در مسابقات انتخابی المپیک دست کم یک سهمیه دیگر کسب بکنیم.
* برسیم به اتفاق عجیبی که هفته قبل رخ داد. رفتن ملایی زیر پرچم کشور مغولستان.
همانطور که گفتم، سعید روز به روز در حال فرو رفتن در باتلاقی است که خودش و دیگران برایش درست کردهاند. کار بسیار بچگانهای انجام داد اما من اسمش را رسما خیانت میگذارم. به راحتی بازیچه دست افرادی شد که قصدشان آسیب زدن به وجهه ورزش کشور ما است. چه ننگی بالاتر از این که یک ورزشکار زیر پرچم یک کشور دیگر برود آن هم کشوری که در گذشته جنایات تاریخی وسیعی را در ایران مرتکب شده است؟ طی چند روز گذشته صدها تماس داشتم که همه درباره مغولستان اظهار تعجب و تاسف کردند. در همین مسابقاتی که چند روز قبل در ژاپن برگزار شد و ملایی باخت، دیدیم که او از لحاظ روحی روانی و همچنین فنی با افت وحشتناکی روبهرو شده است و من مطمئن هستم آینده روشنی را پیش رو ندارد؛ آه 60 هزار جودوکار پشت چنین فردی است. ملایی اگر در ایران میماند و به المپیک میرفت و منتظر قرعه میماند براحتی میتوانست با کسب مدال طلا اسطوره جودوی ما شود اما حالا میبینیم به هر دری میزند تا به هر قیمتی که شده با پرچم هر کشوری فقط در المپیک حاضر شود. طلا به چه قیمتی؟ به کشورت پشت کنی؟ به جامعه جودوی ایران خیانت کنی؟ همه این کارها را انجام بدهی که بخواهی فقط یک طلا آن هم برای مغولستان بگیری؟ اما من میگویم این راه برای او پایان خوشی ندارد. ما پیگیر مسائلی هستیم که فعلا نمیتوانم آن را رسانهای کنم اما بزودی در این باره اتفاقاتی را شاهد خواهیم بود.
* بعد از تعلیق، وضعیت اداره جودوی ما چگونه شد؟
بعد از این اتفاق حقیقتا ما چندان هم ضرر نکردیم، چرا که 100 ورزشکار را در اردوهای مختلف داریم و سعی میکنیم از داخل جودو را برای آینده بازسازی کنیم. حتی قصد کادرسازی برای جودو در تمام مقاطع را داریم. نوجوانان و جوانان هر کدام با 50 ورزشکار در اردو هستند. سعی داریم از این تهدید یک فرصت بسازیم برای کارهای زیربنایی جودو که در سالهای اخیر نسبت به آن غفلتهایی صورت گرفته بود. بعضیها تصور میکنند بعد از تعلیق، ما آمدیم و جودو را تعطیل کردیم، اتفاقا کاملا برعکس. ما در 2 جبهه بهصورت مجزا در حال پیش بردن کارها هستیم. چون فعلا به علت تعلیق، اعزامی برای مسابقات نداریم اردوهای مختلف را در داخل برگزار میکنیم و از سوی دیگر با عنایت آقایان صالحیامیری و سلطانیفر در تلاشیم با پیش بردن هر 2 شکایتمان در دادگاه « GAS»، حکم تعلیق را بشکنیم. رئیس کمیته ملی المپیک در این باره شخصا با آقای باخ قرار است صحبت کند؛ هم درباره حضور جودوی ایران در المپیک و شکستن حکم، هم درباره ملایی که بیشتر از این نمیتوانم موضوع او را بشکافم. اما بزودی پرونده جدیدی را در کمیته IOC باز میکنیم.
* در روند خروج سعید ملایی افراد دیگری هم نقش داشتند؟
بله! یکی از همین افراد سرمربی سابق تیم ملی جودو (منصوری) است که او هم از این فرصت استفاده کرد و به آلمان پناهنده شد. سوای او، افراد دیگری هم بودند که خیانتهایی را از داخل کشور مرتکب شدند اما این پایان کار نیست. دادستانی در حال پیگیری این پرونده است و پای همه کسانی که به نوعی در این پرونده دست داشتند به دادگاه باز میشود. این پرونده زوایای پنهانی دارد که بعدا مشخص خواهد شد. آقایان هزینه زیادی را برای نظام درست کردند و شبکههای معاند هم تور ماهیگیری خود را در این آب گلآلود پهن کردند.
* یک سوال شخصی. خودت سال 2004 شانس اول مدال طلای المپیک بودی اما به خاطر قرعه بد و رودررویی با ورزشکار اسرائیلی، قید طلا را زدی. سوای موضوع خطوط قرمز که تاکید کردی موظف به رعایتش هستیم، هیچ وقت نشد خودت حسرت نداشتن مدال طلای المپیک را بهعنوان قهرمان وقت جهان، بخوری؟
اصول اعتقادی ورزشکار باید مشخص باشد. ما نماینده یک ملت هستیم. مگر آرش میراسماعیلی با هزینه شخصی خودش قهرمان جهان شد و پا به المپیک گذاشت؟ من با پول بیتالمال از یک ورزشکار کوچک تبدیل به قهرمان جهان شدم. چه کسی است که دلش مدال طلای المپیک را نخواهد؟ بویژه کسی که در آن برهه قهرمان جهان هم شده باشد اما هر طلایی یک قیمتی دارد. من ورزشکاری نبودم که بخواهم به هر قیمتی مدال بگیرم. تابع مقررات کشورم بودم و هستم و شاید تنها ناراحتی من بدشانسی در قرعه بود و اینکه فرصتی پیش نیامد در آتن به سهم خودم دل مردم کشورم را شاد کنم. من از روز اول تا آخر با لباس ایران وارد هر مسابقهای شدم و خوشحالم زیر هیچ پرچمی جز پرچم سه رنگ کشورم مسابقه ندادم. در پایان این را بگویم نه سعید ملایی و نه هیچ یک از ورزشکارانی که به هر دلیلی به کشورشان پشت کردند و برای کشور دیگری مسابقه دادند، عاقبت به خیر نشدند. در این چند دهه به لیست پناهندهها نگاه کنید، فقط یکی دو نفر توانستند طلای المپیک بگیرند (بیگی برای تکواندوی آذربایجان). آینده سعید ملایی که به جامعه جودوی ایران خیانت کرد هم چندان بهتر از آنها نخواهد بود؛ آه هزاران جودو کار را پشت سرش میبیند و قطعا تاوان خیانتش را خواهد داد.