12 آبانماه سال جاری محمدجواد ظریف به مجلس دعوت شد تا درباره موضع خود درباره لوایح مرتبط با FATF پاسخگوی سوال نمایندگان باشد. ظریف در اظهارات خود در مجلس اما به نکته قابل تاملی اشاره کرد. وزیر امور خارجه گفت که در مجامع بینالمللی و در مذاکرات خود با نمایندگان دیگر کشورها درباره لوایح مرتبط با پولشویی، مخالفان تصویب FATF در ایران را گروه فشاری عنوان میکند که از عدم تصویب این لوایح منفعت مادی دارند. ظریف در اظهارات خود در مجلس در اینباره گفته بود: اتهامی که به جمهوری اسلامی میبندند آن است که نمیخواهد به این کنوانسیونها بپیوندد، چون نمیخواهد با پولشویی و تروریسم مقابله کند. من در پاسخ گفتهام که «گروههای فشاری» هستند که منافع شخصی دارند. این موضوع را به وضوح میتوانید در دادگاه سلطان سکه و سایر دادگاهها ببینید که چه چیزی درباره پولشویی گفتهاند. وی ادامه داد: چرا صحبتی که در دفاع از جمهوری اسلامی و رد اتهامات بیگانگان و منافقان شده را تبدیل به صحبت علیه نظام کردیم؟ آیا من علیه منافع نظام صحبت میکنم یا آنهایی که از صحبتهای دلسوزانهام بهخاطر منافع جناحی سوءاستفاده میکنند؟
20 آبانماه سال گذشته محمدجواد ظریف در گفتوگو با یک سایت حامی دولت، منتقدان تصویب 2 لایحه پالرمو و سیافتی را طرفداران پولشویی و فساد اقتصادی در کشور نامید. او حتی یک قلم پولشویی 30 هزار میلیارد تومانی را هم به نام منتقدان خود فاکتور کرده بود!
محمدجواد ظریف جمعه 23 آذرماه سال گذشته در چهارمین نشست حزب ندای ایران، از احزاب اصلاحطلب حضور یافت و به سخنرانی پرداخت. ظریف در اظهارات خود در این مراسم بدون توجه به ماهیت جایگاه وزارت امور خارجه، باز هم شخصیت ملی وزیر امور خارجه را نادیده گرفت و علیه کسانی که او «دلواپس» نامید اظهارنظر کرد تا نشان دهد پس از قریب به 6 سال حضور در مسند وزارت امور خارجه، هنوز از پختگی لازم برای مراعات اصل بیطرفی وزیر امور خارجه در مناسبات حزبی داخلی برخوردار نیست. همین موضوع یعنی بیتوجهی ظریف به ملاحظات جایگاه وزارت امور خارجه البته با انتقاداتی همراه بود. غیر از استفاده او از عبارت «دلواپسان» که کلیدواژه جریان اصلاحات و دولت حسن روحانی در برهههای انتخاباتی بوده است، حضور او در همایش یک تشکل اصلاحطلب نیز برای وی دردسرساز شد. در این میان حتی برخی رسانههای اصلاحطلب از ظریف بهخاطر بیتوجهی به مبانی و ملاحظات دستگاه دیپلماسی ایران در تاکید بر ملی بودن جایگاه وزیر امور خارجه و نه حزبی بودن آن، انتقاد کردند و از او خواستند کمتر در برنامههای اصلاحطلبان آفتابی شود.
21 اکتبر 2003 مذاکرات هستهای سعدآباد به ریاست حسن روحانی در دولت اصلاحات برگزار شد. ظریف که در آن زمان یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده بود، تلاش میکرد البرادعی را راضی کند تفسیری مطلوب او از موضوع «تعلیق» ارائه کند. ماجرا اینگونه بود که در مذاکرات سعدآباد، دولت اصلاحات پذیرفت برنامه هستهای ایران تعلیق شود اما مقرر شد آژانس بینالمللی انرژی اتمی تفسیر خود از موضوع «تعلیق» را ارائه کند. ظریف در گوشهای از سالن به شکل غیررسمی وارد مذاکره با البرادعی شد تا دغدغههای خود را با او در میان بگذارد. اما ظریف در مذاکره با البرادعی چه گفت؟ آیا خواستار آن شد که تفسیر متناسب و معقول و محدودی از تعلیق ارائه کند تا حق مسلم مردم ایران در داشتن برنامه صلحآمیز هستهای حفظ شود؟ این ترجمه صحبتهای محمدجواد ظریف در گفتوگو با البرادعی است: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری (انتخابات ریاستجمهوری 1384) از شکست مذاکرات ما سود میبرند. آنها موفقیتی در این گفتوگوها نمیبینند، از طرفی آنها آدمهای پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپاییها و مذاکرهکنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه». آیا ظریف از این اظهاراتی که با البرادعی در میان گذاشت به دنبال احقاق حقوق هستهای مردم ایران بود یا دغدغههای حزبی و سیاسی جریان سیاسی متبوع خود را پیگیری میکرد؟ از قضا همان که ظریف نگرانش بود اتفاق افتاد.
ظریف بار دیگر در شهریورماه 1393 در شورای روابط خارجی آمریکا دغدغههای حزبی خود را مطرح کرد، آن هم در قالب مذاکرات هستهای بر سر حقوق ملت ایران! در این نشست هاله اسفندیاری، مدیر بخش مطالعات خاورمیانه اندیشکده «وودرو ویلسون» و از مهرههای اصلی تئوری براندازی نرم در کشورهای هدف آمریکا، از ظریف پرسید: «لطفا درباره تاثیر گفتوگوها بر مسائل سیاسی داخل ایران توضیح بفرمایید، البته میدانم که این حوزه، مدنظر شما نیست». محمدجواد ظریف نیز به این سؤال اینگونه پاسخ داد: «بیتردید همینطور است، زیرا ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی در ایران برگزار میشود، به این عملکرد ما [با آرای خود] پاسخ دهند. وقتی قبلا در تعامل و مذاکرات درباره توافق هستهای با جامعه بینالمللی در سالهای۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد! البته باید توجه داشت که اتحادیه اروپایی به تنهایی فعالیت نمیکرد و مقامات کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا مانع از هرگونه توافق شدند، همانطور که حالا هم کسانی هستند که نمیخواهند هیچگونه توافقی حاصل شود، قطع نظر از اینکه مفاد آن چه باشد. حالا من بار دیگر زنده شدهام [خنده حضار]. به نظر من، در انتقال پیامی که جامعه بینالمللی بویژه غرب میخواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند. باید دید تعامل از جانب ایران و تلاش ایران برای باز بودن و نگاه به آینده داشتن با پاسخ مثبت مواجه میشود یا اینکه بار دیگر رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران پاسخ خود را در صندوقهای رای نشان خواهند داد».
قبل از حضور در شورای روابط خارجی آمریکا و این پاسخ جنجالی که در ایران به «ظریفگیت» معروف شد، محمدجواد ظریف 2 بار دیگر نیز ماجرای شکست مذاکرات هستهای 2005 و نتیجه آن در تغییر آرایش سیاسی در ایران را برای غربیها بازخوانی کرد. ظریف در قالب مذاکرات هستهای با 1+5 در دولت روحانی 2 بار دیگر هم آداب دیپلماتیک را کنار گذاشت و درباره عواقب شکست مذاکرات بر فضای سیاسی داخل ایران گفت. محمدجواد ظریف بلافاصله پس از شکست مذاکرات وین ۵ در صفحه توئیتر خود نوشت: «دستیابی به توافق جامع هستهای غیرممکن نیست، نیاز است توهمات کنار گذاشته شود، نباید مانند سال ۲۰۰۵ فرصت از دست برود». نگرانی برای از دست رفتن «فرصت» همانند سال ۲۰۰۵ آنقدر واضح بود که شبکه بیبیسی فارسی در تحلیلی در اینباره نوشت: «نگرانی اصلی ظریف برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای نیست، بلکه باخت دوباره تیم روحانی در انتخابات آینده و تکرار تجربه انتخابات ۱۳۸۴ است». ظریف چندی بعد و در آستانه مذاکرات وین ۶، این بار با انتشار یک ویدئو، یک بار دیگر دغدغههای خود از شکست مذاکرات را مطرح کرد! ظریف در این فیلم گفت: «ما میتوانستیم مساله هستهای را در سال ۱۳۸۴ حل و فصل کنیم ولی در آن زمان حرف من را باور نمیکردند، وقتی میگفتم ایرانیها به فشار حساسیت دارند، دولت بوش اصرار داشت ما غنیسازی را به کلی رها کنیم... با نزدیک شدن به ۲۹ تیر من یک بار دیگر احساس نیاز میکنم که هشدار دهم و بگویم بازی شاهین- قمری به امید گرفتن امتیاز در لحظه آخر، نمیتواند نتیجهای بهتر از سال ۱۳۸۴ بدهد».
رضا عدالتیپور*: روز پنجشنبه نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا دستور داد پیشنویس طرح استیضاح دونالدترامپ، رئیسجمهور امریکا تدوین شود.
وی با حضور در نشست مجلس نمایندگان آمریکا گفت: «امروز از رئیس کمیته قضایی میخواهم نگارش طرح استیضاح را آغاز کند. رئیسجمهور هیچ گزینه دیگری را برای ما باقی نگذاشته است، زیرا تلاش میکند یک بار دیگر انتخابات را در راستای منافع خود به فساد بکشاند». این اتفاق نشان از بههمریختگی و سردرگمی در ساختار سیاسی ایالات متحده دارد.
هفته گذشته کمیته اطلاعاتی مجلس نمایندگان آمریکا طی گزارشی 300 صفحهای که پس از 2 ماه تحقیقات و استماع اظهارات علنی و غیرعلنی شهود، شامل دیپلماتهای آمریکایی در اوکراین و اتحادیه اروپایی و کارمندان کاخ سفید تهیه شده، دونالد ترامپ را به سوءاستفاده از قدرت علیه رقیب انتخاباتی خود (جو بایدن) و همچنین ایجاد اخلال در روند رسیدگی به پرونده متهم کرد.
همچنین 3 نفر از اساتید دانشگاههای آمریکا که متخصص قانون اساسی این کشور هستند، با حضور در برابر کمیته قضایی مجلس آمریکا تصریح کردند اقدامات دونالد ترامپ او را مستوجب برکناری از ریاستجمهوری میکند. این 3 استاد گفتهاند تلاش رئیسجمهوری آمریکا برای کمک گرفتن از اوکراین برای امتیازگیری سیاسی، جرم است. کارشناس چهارم که از سوی جمهوریخواهان به این کمیته دعوت شده بود، گفت رئیسجمهوری آمریکا مرتکب تخلف شده اما این تخلف او را مستوجب استیضاح نمیکند.
پس از این تحولات بود که نانسی پلوسی فرمان تدوین طرح استیضاح ترامپ را صادر کرد. بر این اساس تحقیقات برای استیضاح رئیسجمهوری آمریکا وارد مرحله تازهای میشود که طی آن قرار است کمیته قضایی مجلس، مفاد اتهامی رئیسجمهوری برای استیضاح را تدوین کند.
پلوسی پس از آن با حضور در کنفرانس خبری به خبرنگاران گفت: از ترامپ متنفر نیستم اما ترامپ مستحق استیضاح است، چرا که از موقعیت خود سوءاستفاده کرده است. او همچنین به انتقاد از سیاست ترامپ درباره مهاجران و تغییرات آب و هوایی پرداخت و او را یک بزدل معرفی کرد که نتوانست سیاست درستی برای کاهش خشونتهای مسلحانه در آمریکا به کار ببرد.
دموکراتها قصد دارند با پیگیری 2 اتهام اخلال در اجرای عدالت و نافرمانی از کنگره، توسط کمیته قضایی مجلس نمایندگان، استیضاح در مجلس را اجرایی کنند. آنها امیدوارند بتوانند قبل از پایان سال 2019 استیضاح ترامپ را در صحن علنی مجلس به رأی بگذارند، در این صورت ممکن است بخش بعدی استیضاح در سنای آمریکا اوایل ماه ژانویه ۲۰۲۰ انجام شود.
* واکنش توئیتی ترامپها
دونالد ترامپ در واکنش به دستور رئیس مجلس نمایندگان آمریکا با انتشار پیامی در توئیتر گفت: اتفاق خوب در حال حاضر این است که جمهوریخواهان هرگز اینقدر اتحاد نداشتهاند؛ ما پیروز خواهیم شد.
ترامپ پس از کنفرانس خبری رئیس نمایندگان مجلس آمریکا نوشت: نانسی پلوسی وضعیت عصبی داشت و از دستاوردهای من در دوره ریاستجمهوریام متنفر است. تحقیقات برای استیضاح یک «حقه بزرگ» است.
او همچنین در توئیتی دیگر خطاب به نمایندگان دموکرات کنگره نوشت: چپهای «رادیکال» دموکرات اعلام کردهاند خواستار پیگیری استیضاح من آن هم بر سر هیچوپوچ هستند.
در همین حال ملانیا ترامپ، همسر رئیسجمهور آمریکا نیز در واکنش به برده شدن نام پسرش در تحقیقات استیضاح با انتشار توئیتی از این کار انتقاد کرد.
در جلسه حضور شاهدان (متخصصان قانون اساسی) پروفسور پاملا کارلان، استاد دانشکده حقوق استنفورد و شاهد تخصصی که توسط کمیته قضایی مجلس نمایندگان مجلس آمریکا فراخوانده شده بود، حین انتقاد از رفتار دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا نام «بارون» را ذکر کرد. بارون، کوچکترین پسر رئیسجمهوری آمریکا و تنها فرزند او از ملانیا ترامپ است.
* آیا ترامپ استیضاح خواهد شد؟
همانطور که عنوان شد قانون اساسی به کنگره این اختیار را داده و این مسأله هیچ ارتباطی به اینکه دونالد ترامپ در سال چندم یا دوره چندم ریاستجمهوری خود است ندارد.
جیمز بوچانان در 1860، اندرو جانسون در 1868، ریچارد نیکسون در 1973 و بیل کلینتون در 1999، 4 رئیسجمهور دیگر آمریکا هستند که به دلایل مختلف درگیر پرونده استیضاح شدند. استیضاح ترامپ در حال حاضر با تمرکز بر موضوع سوءاستفاده از قدرت در حال بررسی است. دموکراتها که اکثریت مجلس نمایندگان را برعهده دارند معتقدند مذاکرات تلفنی ترامپ و رئیسجمهور اوکراین برای تحقیقات درباره «هانتر بایدن» و مشروط کردن کمک آمریکا به اوکراین به این تحقیقات مصداق بارز سوءاستفاده رئیسجمهور از قدرت به نفع خود و دخالت دادن کشورهای بیگانه در انتخابات و امور داخلی آمریکاست. استدلال آنها نیز این است که کمک مالی مصوب کنگره به اوکراین که قرار بوده اوایل سال 2019 در اختیار این کشور قرار گیرد، به دستور آقای ترامپ معطل مانده بوده و تنها بعد از این مکالمه تلفنی به اوکراین پرداخت شده است.
برای استیضاح رئیسجمهور لازم است کنگره آن را تایید کند. از آنجا که کنگره متشکل از مجلس نمایندگان و مجلس سناست، طرح استیضاح پس از تصویب در مجلس نمایندگان باید به تصویب دوسوم اعضای سنا برسد. از آنجا که 233 کرسی از 435 کرسی مجلس در اختیار دموکراتهاست، ترامپ حتما در مجلس استیضاح خواهد شد اما اوضاع در مجلس سنا متفاوت است؛ در حال حاضر از 100 سناتور حاضر 53 نفر جمهوریخواه، 45 نفر دموکرات و 2 نفر مستقل هستند. از آنجا که جمهوریخواهان در مجلس نیز به استیضاح رای ندادند، در سنا نیز هیچ سناتور جمهوریخواهی به استیضاح رای نخواهد داد.
به نظر میرسد هدف دموکراتها از تلاش برای استیضاح ترامپ تضعیف او برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکاست، چرا که در حال حاضر دموکراتها کاندیدای مقتدری را برای مقابله با ترامپ مطرح نکردهاند.
رقابتهای درونحزبی برای معرفی به عنوان کاندیدای حزب دموکرات در حالی پیش میرود که معدل محبوبیت کلی کاندیداهای این حزب در یک ماه گذشته کاهش پیدا کرده و افرادی مثل جو بایدن نیز که از کاندیداهای سرشناس این حزب هستند، به دلیل حواشی پیرامون آن شانس زیادی برای مطرح شدن بهعنوان رئیسجمهور ندارند.
روزنامهنگار*
***
[روند استیضاح در آمریکا چگونه است؟]
قانون اساسی به کنگره اجازه داده است علیه مقامات رسمی این کشور که مرتکب جرائم بزرگ و خائنانه مثل خیانت، دریافت رشوه، جرائم سنگین اجتماعی، ادای شهادت دروغ و هر عملی که مغایر با سوگند مربوط به آن سمت باشد میشوند، اقامه دعوا کرده و در صورت محکوم شدن، آنان را از کار برکنار کند. استیضاح به 2 شکل در آمریکا انجام میشود؛ در یک حالت دیوان عالی فدرال ایالاتمتحده آمریکا علیه یکی از مقامات رسمی آمریکا اعلام جرم میکند و از کنگره میخواهد که فرآیند استیضاح را اجرایی کند. در حالت دوم، خود کنگره مستقیما علیه آن مقام رسمی اعلام جرم میکند. در هر دو حالت، ابتدا باید موضوع استیضاح به تصویب اکثریت مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا برسد. در صورت تصویب استیضاح در مجلس نمایندگان، مجلس سنا با تشکیل دادگاهی متهم را محاکمه خواهد کرد. به این ترتیب مجلس سنا در مقام دادگاه استیضاح را بررسی میکند و هر کدام از سناتورها بهعنوان دادستان ایفای نقش میکنند. ریاست دادگاه نیز بر عهد رئیس دیوان عالی فدرال خواهد بود. مطابق رویه معمول پس از شنیدن اتهامات متهم و دفاع متهم از خود، اتهام به رأی گذاشته میشود و اگر اکثریت سناتورها رأی به مجرمیت بدهند، مقام دولتی از کار برکنار خواهد شد. استیضاح صرفا به رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا یا اعضای کابینه محدود نمیشود و از این شیوه میتوان علیه نمایندگان مجلس، سناتورها، قضات دیوان عالی فدرال و قضات دادگاههای بخش و به عبارتی هر مقام رسمی استفاده کرد و وی را به دادگاه کشاند.
***
دکتر فؤاد ایزدی در گفتوگو با «وطن امروز»:
هدف دموکراتها جلب آرای خاکستری است
صدور فرمان تدوین طرح استیضاح ترامپ از سوی نانسی پلوسی به این معنی است که احتمالاً تا قبل از ژانویه 2020 استیضاح در مجلس نمایندگان کلید خواهد خورد. اینکه روند استیضاح با توجه به قانون اساسی آمریکا و ترکیب مجلس سنا که به نفع جمهوریخواهان است به کجا خواهد کشید و اینکه هدف نهایی دموکراتها از استیضاح چیست، موضوعاتی است که در گفتوگو با دکتر فواد ایزدی به آنها پرداختهایم.
***
- روز پنجشنبه نانسی پلوسی به مجلس نمایندگان دستور داد طرح استیضاح ترامپ در کمیته قضایی تدوین شود؛ آیا این به معنی استیضاح ترامپ خواهد بود؟
استیضاح رئیسجمهور در قانون اساسی آمریکا روندهای مشخص خود را دارد. به این ترتیب که پس از تحقیقات در کمیته اطلاعات و ارائه گزارش این کمیته به مجلس نمایندگان، کمیته قضایی تشکیل جلسه خواهد داد؛ درباره اینکه اتهام مطرح شده به عنوان جرم مورد شناسایی قرار خواهد گرفت یا نه جلسه میگذارد. جلسه کمیته قضایی درباره اتهامات ترامپ هفته گذشته برگزار شد و 3 نفر از 4 کارشناس مدعو به این جلسه اتهامات به ترامپ را وارد دانستند. طرح استیضاح برای رأیگیری در مجلس نمایندگان پس از فرمان پلوسی در حال تدوین است و برای تصویب آن و ارجاع به سنا، دموکراتها نیازمند رای 50 درصد به علاوه یک نفر در مجلس هستند. از آنجا که آنها اکثریت مجلس را در اختیار دارند، استیضاح در مجلس رأی خواهد آورد. پس از این مرحله استیضاح وارد سنا خواهد شد. در سنا اوضاع برای دموکراتها خوب نیست. از 100 کرسی سنا آنها 47 کرسی را در اختیار دارند و برای اینکه به حدنصاب دوسوم مورد نیاز برای استیضاح در سنا برسند باید نظر 20 سناتور جمهوریخواه را با خود همراه کنند اما در حال حاضر با وضعیت پرونده ترامپ، این تعداد سناتور جمهوریخواه که عملکرد ترامپ را مستحق استیضاح بدانند وجود ندارد. مگر اینکه در ادامه بررسیهای مجلس نمایندگان اتهامات جدید کشف شود. اظهارات پلوسی در کنفرانس خبری درباره پرونده روسیه را میتوان در این چارچوب تحلیل کرد، البته موضوعات جدید نیازمند بررسیهای جدید است.
- با این حساب تلاش دموکراتها و اصرار نانسی پلوسی به استیضاح ترامپ برای چیست؟
پرونده استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان به 2 دلیل باز شد؛ خود پلوسی در ابتدا خواستار بازشدن این پرونده نبود چرا که میداند احتمال همراهی سناتورهای جمهوریخواه با این طرح چیزی نزدیک به بعید است اما او تحت فشار اکثریت همحزبیهایش این پرونده را مطرح کرد. اینکه چرا دموکراتها بهرغم آگاهی از این وضعیت به استیضاح اصرار دارند، تحولات و کشفیاتی است که ممکن است در مسیر استیضاح به وقوع بپیوندد. نمونه این امر هم پروندهای است که برای بیل کلینتون در حوزه املاک مطرح شد و سرانجام در ادامه تحقیقات موضوع مونیکا لویسنکی و مسائل غیراخلاقی رئیسجمهور مطرح شد.
ضمن اینکه تحلیل دموکراتها این است که در فاصله یک سال مانده به انتخابات 2020 میتوان با تحت فشار قرار دادن ترامپ و برجسته کردن اتهامات وی، آرای تعیینکننده در برخی ایالتها را به نفع حزب دموکرات تغییر داد.
- در مقابل تلاش دموکراتها، ترامپ همیشه این تحقیقات را آلوده به اهداف سیاسی و حزبی قلمداد کرده و هر کدام از شاهدان پرونده را به نوعی دشمن خود دانسته است؛ رویکرد ترامپ در قبال استیضاح چیست؟
همانطور که گفتید ترامپ همیشه این تحقیقات را جانبدارانه دانسته و عنوان کرده دموکراتها در تلاشند به اصطلاح در برابر موفقیتهای او در آمریکا مشکلآفرینی کنند. او با اتخاذ یک موضع انفعالی خودخواسته و مظلومنمایی در رسانهها در صدد است در مقطع زمانی مطلوب توپ را به زمین دموکراتها بیندازد. به عبارت دیگر او قصد دارد دموکراتها و تحقیقات آنها را به عنوان مانع اصلی در برابر خدمات دولت معرفی کند. البته باید گفت ترامپ این موضع را در شرایطی اتخاذ کرده که مطمئن است سنا این استیضاح را رد خواهد کرد. اگر تحلیلها چیزی جز این بود مطمئنا موضع ترامپ تهاجمی میبود.
- آیا دموکراتها میتوانند چالشی جدی برای ترامپ در انتخابات 2020 باشند؟
طبیعی است که دموکراتها همه تلاش خود را خواهند کرد. به طور قطع این چالش در 2020 برای ترامپ مسألهساز خواهد بود. دموکراتها قصد دارند رای ایالات خاکستری را در برابر ترامپ برای خود به دست آورند، چرا که در حال حاضر بر اساس نظرسنجیها در ایالتهایی که خاکستری هستند فاصله ترامپ با رقبایش زیاد نیست اما هنوز برای اینکه بتوان گفت رقیب ترامپ از سوی حزب دموکرات خواهد توانست در 2020 او را شکست دهد خیلی زود است، چرا که تا پاییز آینده وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم آمریکا چندان مشخص نیست.