printlogo


کد خبر: 214308تاریخ: 1398/10/3 00:00
محمود سریع‌القلم هم خواستار چندجانبه‌گرایی در روابط بین‌الملل شد
اعترافات تئوریسین دولت‌
* ورود به صحنه جهانی به معنای آمریکا نیست، بلکه همکاری با کشورهایی مثل برزیل، آفریقای جنوبی، هند، ترکیه و کره‌جنوبی است

گروه سیاسی: درست در روزهایی که اجماع پیرامون بن‌بست نظری و شکست ایده‌های اجرایی دولتمردان حتی صدای حامیان سیاسی رئیس‌جمهور را نیز درآورده و رسانه‌های حامی دولت را مجبور به «بیچاره» خواندن نئولیبرالیسم به‌عنوان ایده مورد انتقاد این روزها کرده است، سخنرانی انتقادی محمود سریع‌القلم که در خیلی از محافل از او به‌عنوان رهبر فکری دولت یازدهم و دوازدهم یاد می‌شود، می‌توانست قابل پیش‌بینی‌ترین اعتراف سیاسی و نظری باشد. محمود سریع‌القلم که عصر یکشنبه در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در نشست تحولات نوین بین‌المللی و آینده ایران به سخنرانی پرداخت، هرچند تمرکز اصلی مباحث خود را به لزوم پیوستن بیش از پیش به اقتصاد جهانی و همچنین قبول تعهدات مالی معطوف کرد اما در سخنانش با چرخشی آشکار رو به تبیین مسائلی آورد که در فضای علمی و دانشگاهی ایران خود نمادی از آنها به شمار می‌رفته است.
سریع‌القلم که از مهم‌ترین حامیان دانشگاهی سیاست خارجه دولت یازدهم و دوازدهم بود، این بار با روایتی طعنه‌آمیز دستگاه دیپلماسی دولت را ناتوان از فهم 10 درصد اقتصاد جهانی برشمرد و سخن از جهانی سه‌قطبی گفت که در آن چین و روسیه نیز پا به پای ایالات متحده رشد کرده‌اند و حتی وجود این دو قدرت را به‌عنوان ظرفیتی برای تنوع بخشیدن به اقتصادهای ملی دانست. سریع‌القلم با اشاره به تحولات نظام جهانی در آینده در زمینه‌های اقتصادی، دانش، انرژی، مسائل زیست‌محیطی، تولید ثروت و مسائل پزشکی، گفت: با شناخت صحیح از تحولات نظام جهانی می‌توان برای آینده کشور برنامه‌ریزی کرد. حدود ۶ ماه است دستگاه دیپلماسی به اروپا می‌گوید چرا آنها وظایف خود در برجام را انجام نمی‌دهند، ولی اگر دستگاه دیپلماسی ما ۱۰ درصد اقتصاد جهانی را می‌فهمید، این را نمی‌گفت. رابطه تجاری بین اتحادیه اروپایی و آمریکا یک تریلیون و 400 میلیون دلار است. آمریکا در آلمان ۲۸۷ پایگاه نظامی دارد. در طول یک روز  ۷ هزار آمریکایی به آلمان می‌روند. هر ۲۴ ساعت تجارت کانادا و آمریکا 2 میلیارد دلار است. این ارقام مهم است، زیرا حوزه سیاست حوزه رقم است. در حالی‌که ما انتظار داریم اروپا روابط تجاری خود با آمریکا را رها کند.
سریع‌القلم خاطرنشان کرد: جهان امروز با حضور چین، روسیه و آمریکا سه‌قطبی شده و فرصت برای کشورهایی که دنبال تنوع‌سازی در اقتصاد ملی هستند، فراهم است. اگر حاکمیت انسجام و تمرکز داشته باشد، می‌تواند خیلی کارهای بزرگی انجام دهد؛ در حالی‌که مسؤولان در کشور ما از طریق تریبون با هم حرف می‌زنند. اما حکمرانی باید بر اساس فکر باشد و تیم‌ها در حاکمیت با هم کار کنند. برای کشورهای در حال توسعه، انسجام فکری، سیاست‌گذاری و فهم جهان مهم‌تر از دموکراسی است.
وی با طرح این پرسش که «چرا ایران راحت تحریم می‌شود؟» گفت: اگر ما با بانک‌های جهانی و شرکت‌های جهانی همکاری کرده و کشوری بین‌المللی بودیم، راحت تحریم نمی‌شدیم. ترامپ چند نفر را در ترکیه تحریم کرد و در مقابل اردوغان اعلام کرد مانع فعالیت چند شرکت و بانک آمریکایی می‌شود و ترامپ مجبور شد پس از 3 روز، تحریم را پس بگیرد. هرچقدر ایران بیشتر با دنیا کار کند فساد هم کمتر می‌شود. مبارزه با فساد به همایش و سخنرانی نیاز ندارد. اگر سیستم بانکی ما جهانی و شفاف شود، فساد ریشه‌کن می‌شود.
سریع‌القلم در حالی بر پیوستن به بانک جهانی و هضم بیشتر در سیاست‌های نئولیبرالی تاکید دارد که خود در بخش‌های دیگر اظهاراتش خواهان چندجانبه‌گرایی در سیاست خارجی و به تبع آن در اقتصاد شده است، این در حالی است که بانک جهانی نماد هضم در سیاست‌های نئولیبرالی تلقی می‌شود و این هموار کردن مسیر دخالت آمریکا در اقتصاد کشور است. 
در راستای همین تناقض، سریع‌القلم از نقش وزارت خزانه‌داری آمریکا در ایجاد مانع در مسیر واردات ایران انتقاد کرد: «افکار موجود، افکار توسعه‌ای نیست، بلکه برای حفظ وضع موجود است. ما باید در کشور بحث کنیم که استقلال به چه معناست؟ به نظر من استقلال به معنای تولید ثروت است نه بستن مرزهای کشور. در حال حاضر هر نوع وارداتی به کشور حتی دارو باید با مجوز وزارت خزانه‌داری آمریکا باشد. اگر شرکتی بخواهد از ایران نفت بخرد باید از وزارت خزانه‌داری آمریکا اجازه بگیرد. در واقع اقتصاد ملی ما در خیابان باب همایون نیست، بلکه در خزانه‌داری آمریکاست. ما از سال ۸۱ درگیر مذاکرات هسته‌ای هستیم. آیا این به‌معنای  گروگان گرفتن اقتصاد کشور نیست؟»
وی با اشاره به متنوع شدن نظام جهانی در سخنانی قابل ملاحظه و با عبور از ایده مساوی بودن ورود به نظام جهانی با هضم شدن در معادلات آمریکا، پای کشورهای غیرمتعهد را نیز به این عرصه باز کرد. سریع‌القلم با بیان اینکه ۱۰ تا ۱۵ سال برای بازبینی در افکار خود برای ورود به صحنه جهانی نیاز داریم، تصریح کرد: این دوره زمانی با آشوب همراه نخواهد بود، زیرا اکثریت جامعه دنبال روش‌های مدنی هستند. ورود به صحنه جهانی به معنای آمریکا نیست بلکه همکاری با کشورهایی مثل برزیل، آفریقای جنوبی، هند، ترکیه و کره‌جنوبی است. نظام جهانی به سمت تنوع می‌رود  و این فرصت خوبی برای ما ایجاد می‌کند.
اشاره سریع‌القلم به ضرورت ارتباط و تعامل با کشورهایی به غیر از آمریکا در حالی است که حسن روحانی که او را دنباله‌رو ایده‌ها و تئوری‌های سریع‌القلم می‌دانند، محور سیاست‌ورزی خود را در تعامل و توافق با «کدخدا» قرار داده است. 
از مباحث سریع‌القلم پیرامون روابط خارجه نیز که بگذریم، او در مواضعی عجیب‌تر از لزوم احیای ایده «عدالت اجتماعی» به‌عنوان مساله‌ای جهانی سخن گفت و عمده شورش‌ها را برخاسته از فقدان سیستم توزیع درآمد ملی دانست. وی با اشاره به اینکه طبق تئوری مازلو، حکومت در ابتدا باید نیازهای اصلی مثل خوراک و مسکن شهروندان را تامین کند، تصریح کرد: در مرحله بعد باید مسائل امنیتی و اجتماعی حل و فصل شوند. در دنیای امروز اقتصاد، امنیت و محیط زیست مبنای برنامه‌ریزی سیاستمداران است. در 40 سال گذشته، تولید ناخالص داخلی با یک شیب بالا در حال افزایش است اما منحنی عدالت اجتماعی رو به پایین است. در حال حاضر در ۱۹ کشور آشوب وجود دارد و به جز هنگ‌کنگ، بی‌عدالتی اجتماعی ریشه آشوب در سایر کشورهاست. در این شریط کشوری مثل زلاندنو اعلام کرده است که دنبال توزیع ثروت ملی است نه افزایش تولید ناخالص داخلی. در آمریکا 70 درصد ثروت در اختیار ۱۰ درصد جمعیت است اما در اسلواکی این ثروت در اختیار 30 درصد جامعه است. در آمریکا تمام مناظره‌های چپ و راست حول موضوع عدالت اجتماعی است. 
گفتنی است این سخنان در حالی طرح شدند که این استاد دانشگاه همواره تن دادن به منطق نظام بازار آزاد را از بایسته‌های توسعه اقتصادی می‌دانسته است و دولت روحانی نیز در 6 سال گذشته اهتمام خود را بر فراگیری و پیاده‌سازی این ایده در سطوح کلان گذاشته بود.
در چنین فضایی از جهاتی می‌توان سخنان سریع‌القلم را که در نوع خود بی‌سابقه و بدیع بوده به‌عنوان اعتراف‌نامه‌ای مبنی بر شکست پیش‌فرض‌های تئوریک دولت روحانی در سال‌های اخیر دانست. عبور از ایده مرکزیت آمریکا در معادلات جهانی و تقبیح خوش‌بینی به تعهدات سیاسی اروپا بدون توجه به معادلات اقتصادی‌اش با آمریکا را می‌توان از برجسته‌ترین و قابل تامل‌ترین مباحث این سخنرانی دانست.

Page Generated in 0/0304 sec