printlogo


کد خبر: 214965تاریخ: 1398/10/19 00:00
خلاصه‌ای از آنچه در شب شعر «سردار آسمانی» گذشت
سوگوار تو نیستم

شب شعر «سردار آسمانی» به بهانه شهادت سپهبد شهید قاسم سلیمانی با حضور جمعی از شاعران کشور و اهالی فرهنگ از جمله یوسفعلی میرشکاک، علی انسانی، سیدعلی موسوی گرمارودی، میلاد عرفان‌پور، سعید حدادیان، فاضل نظری، حسنا محمدزاده، احمد بابایی، حسین صیامی و... در حوزه هنری برگزار شد.
به گزارش «وطن امروز»، یوسفعلی میرشکاک، شاعر و پژوهشگر یکی از کسانی بود که در این شب شعر به خواندن تازه‌ترین سروده‌اش پیرامون شهید سپهبد قاسم سلیمانی پرداخت. شعر او که با عنوان «سوگوار تو نیستم» منتشر شده، به این شرح است: «نه/ سوگوار تو نیستم/ بر آسمان می‌گریم که همچنان واژگون مانده است/ بر خورشید می‌گریم که همچنان بیهوده با ابرها مجادله می‌کند/ بر ماه می‌گریم که همچنان شب را به دنبال می‌کشد/ اما بر تو نمی‌گریم/ از کدام سیاره آمده بودی/ که با زمین کنار نمی‌آمدی، مگر آنکه با گام‌هایت همراه باشد؟/ به کدام سیاره برگشته‌ای/ که زمین از همیشه تباه‌تر و بیهوده‌تر به گرد خود می‌گردد؟/ تقدیر درخت به خاک افتادن است/ تقدیر گوسفند قربانی شدن/ تقدیر گرگ گلوله‌خوردن/ و تقدیر آدمی جان سپردن/ تو اما پشت تقدیر را به خاک رساندی/ و ماندی/ اما نه بر زمین/ و نه در آسمان/ بر نطع جاودانگی نام خداوند/ در معراجی بی‌بازگشت/ چگونه می‌توان تو را در سوگواری به پایان رساند؟/ سوگواران ناگزیرانند/ و تو ناگزیری را به پایان رسانده‌ای/ نه، من باری سوگوار تو نیستم/ اما پرسشی با من است/  همچون ترکشی کوچک/ خلیده در جگرگاه: چگونه از قطعنامه تحمیلی بیرون ماندی؟/ و کربلای خود را به فرجام رساندی؟/ قطعنامه یکایک ما را حتی از خاطر خود ما برد/ چندان که اربعین ما/ پیاده به کربلا رفتن شد/ و اربعین تو رستاخیزی است که جهان را سراسیمه می‌کند»
سعید بیابانکی دیگر شاعری بود که در این شب شعر به خواندن تازه‌ترین سروده‌اش پرداخت. در این شعر آمده است: «پناهنده شد باور زخمی‌ام/ به مثل نسیمی که در چشم توست// رسیدم پس از واهی شک و اشک/ به عین‌الیقینی که در چشم توست// من از سرزمین شبی روشنم/ همان سرزمینی که در چشم توست// به انگشتر خلوتم جلوه داد/ حضور نگینی که در چشم توست// زلال مبین شبم را شکست/ زلال مبینی که در چشم توست// مرا رهنمون شد به شوقی شگرف/ غم نازنینی که در چشم توست// در این دوزخ پست دستم گرفت/ بهشت برینی که در چشم توست// برایم جهانی نوین آفرید/ جهان‌آفرینی که در چشم توست»
محمدرضا طهماسبی نیز شعر خود را که مضمونی حماسی و پیرامون انتقام سخت از قاتلان سیدالشهدای جبهه مقاومت داشت، در این شب شعر قرائت کرد. در بخشی از این شعر می‌خوانیم: «گرچه چون آتش داغداریم/ گر چه سراپا سوگواریم// بر سینه گرچه می‌نگاریم/ ما از شهیدان شرمساریم// با یکدگر وقتش رسیده/ هم‌داستان هم‌شانه باشیم// پنهان چرا در خانه باشیم؟/ ما تیغ تیز آفتابیم// آماده جنگ و قیامیم/ از پای تا سر انتقامیم...»
حاج علی انسانی نیز در نوبت بعدی به شعرخوانی و نوحه‌خوانی در وصف سردار شهید جهان اسلام پرداخت و در ادامه نفیسه‌سادات موسوی شعرخوانی کرد و گروه سرود به اجرای سرودی پرداختند. در این مراسم همچنین از اثر حسن روح‌الامین که نقشی از سردار قاسم سلیمانی، شهید گرانقدر جبهه مقاومت را به تصویر کشیده است، بازنمایی شد. همچنین غلامرضا صنعتگر در این محفل ادبی به اجرای موسیقی پرداخت.

Page Generated in 0/0057 sec