printlogo


کد خبر: 214967تاریخ: 1398/10/19 00:00
یادداشتی درباره کتاب «رقص با ساز چوپان» که درباره یک ماجرای واقعی است
خواب‌های آشفته، تعبیر ندارند!

محمد حسین‌آبادی: واقعیت‌ها منبع بی‌انتهایی برای خلق قصه‌ها و آثار دراماتیک هستند و قصه‌های امنیتی از جذاب‌ترین واقعیت‌هایی هستند که می‌توان بر اساس آنها اثر هنری خلق کرد؛ از کتاب و داستان گرفته تا فیلم و مستند. هر چند که ژانر قصه‌های امنیتی معمولا در سینما و تلویزیون ما چندان جدی گرفته نمی‌شود اما کتاب‌های مختلفی در این چند سال اخیر در ارتباط با برخی اتفاقات واقعی به رشته تحریر درآمده که سعی داشته‌اند برخی از این اتفاقات را با زبان ادبیات بازگو کنند. «رقص با ساز چوپان» یک از این آثار است؛ اثری در ارتباط با ماجرای سوءاستفاده دستگاه‌های جاسوسی غربی از چند چوپان ساده و تبدیل آنها به جاسوس‌هایی که در راستای منافع غربی‌ها فعالیت می‌کنند؛ خواب آشفته‌ای که دشمنان نظام جمهوری اسلامی برای این مرز و بوم دیده‌اند و البته در نهایت بدون تعبیر باقی می‌ماند. ماجرایی در ظاهر ساده که ابعاد جالب و پیچیده‌ای دارد؛ جاسوسی از طریق جمع‌آوری حیوانات ساکن در مناطق کویری و کوهستانی ایران که پیرامون مناطق محافظت‌شده نظامی و هسته‌ای زندگی می‌کنند و کشف اطلاعات شیمیایی از پوست این جانوران! «رقص با ساز چوپان» که علی آقاغفار آن را نوشته و انتشارات صباح آن را در 180 صفحه منتشر کرده است، با زبانی روان و ساده سعی کرده ابعاد مختلف یک ماجرای پیچیده امنیتی را برای مخاطبانش شرح دهد. این اثر داستانی در واقع 2 روایت دارد که به موازات هم شرح داده می‌شوند؛ یکی ماجرای جاسوسی از طریق چوپان‌ها و دیگری قصه زندگی شخصی کاراکتر اصلی کتاب که اتصال این دو قصه به هم را باید مهم‌ترین نقطه عطف این اثر داستانی به حساب آورد؛ قصه‌ای جذاب و پرافت و خیز که مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌کند.


Page Generated in 0/0059 sec