printlogo


کد خبر: 215676تاریخ: 1398/11/5 00:00
کدام ندا بلندتر است؟

سمیرا کریمشاهی: ترور شهید سلیمانی، مختل‌کننده یک خواب جهانی است که سال‌ها با لالایی قدرت‌های مستکبر، چشم دولت/ ملت‌ها گرم آن شده است. واکنش‌پذیری این واقعه در هر سطح و نوع آن که بررسی شود اگر با عینک واقع‌بینی باشد، نمی‌تواند منکر گرد آمدن گروه‌های مردمی حول نقاط ‌مشترک ارزشی و اخلاقی‌ای باشد که گویی تا قبل از این حادثه حلقه مفقوده یا فراموش‌شده‌ زیست بشری بوده است. در سطح ملی، مردم با کارگزارانی مواجه هستند که قاطبه‌ آنها عملکردشان روز‌به‌روز ناامیدی از حل مشکلات معیشتی و اقتصادی را القا می‌کند. حوادث آبان۹۸ شکاف‌های موجود در جامعه را به حاد‌ترین حالت خود در سال‌های اخیر رساند. هرچند مردم ذیل پدیده «داعش» به مجاهدت‌های شهید سلیمانی و یارانش آگاه بودند اما فضیلت خدمت در قامت گمنامی و خمول که مجاهدان امنیت کشور دلبسته‌ آنند، سبب شده بود آنچه می‌توانست ظرفیت تبدیل شدن به ریسمان وحدت را داشته باشد، در بحبوحه حوادث فراموش شود. ترور شهید سلیمانی به دست آمریکا، بار دیگر به ملت ایران یادآوری کرد که با وجود تمام کاستی‌ها و کم‌کاری‌های داخلی، همه‌ ما مورد هدف ظلم و طاغوت خارجی هستیم که در دوران قحط‌الرجالی، سرمایه‌‌ای چون حاج قاسم سلیمانی را از ما می‌گیرد. گرد ‌آمدن زیر پرچم استکبارستیزی و تکثیر حس غرور و افتخار مشترک در جامعه به سبب برخورداری از شخصیتی چون حاج قاسم سلیمانی، جان تازه‌ای به «ما»بودگی ملی بخشید. سردار سلیمانی پشت‌گرمی ناپیدایی برای کشور بود که اجازه نمی‌داد ریشه امید مردم به آینده کشور، سرمازدگی را به خود ببیند و اکنون این شهید سلیمانی است که با جوشش و گرمای خونش این مأموریت را انجام می‌دهد. در سطح وحدت دوجانبه، روابط دوستانه و برادرانه 2 ملت ایران و عراق در راستای اجرای قانون «تفرقه بینداز و حکومت کن» توسط قدرت‌های مستکبر حاضر در غرب آسیا، همیشه مورد هجمه واقع بوده است. شهادت حاج قاسم سلیمانی به همراه ابو‌مهدی المهندس، فرمانده مجاهد عراقی، به همراه دیگر یاران ایرانی و عراقی خود، برهم‌زننده سال‌ها تلاش شبانه‌روزی قدرت‌های مستکبر برای انفصال 2 ملت بود، بویژه اینکه در حاشیه اعتراضات اخیر در عراق سرویس‌های خارجی با تحریک مزدوران خود سعی در القای مقصر دانستن ایران در کاستی‌های ساختار سیاسی عراق داشتند که نمونه‌ این تلاش‌ها آتش زدن کنسولگری ایران بود. اما حذف مجاهدانی که به طور مشترک برای 2 ملت قهرمان محسوب می‌شوند، بار دیگر وحدت ناگسستنی مردم ایران و عراق را محکم‌تر کرد. احزاب، جناح‌ها، گروه‌های قومی و طایفه‌ای که تا همین ایام اخیر بر سر تشکیل دولت جدید عراق به اتفاق نظر نمی‌رسیدند و همچنان دچار چالشند، اکنون ذیل شر دانستن حضور آمریکا در کشورشان به حداکثر وحدت پیرامون این مسأله در دهه‌های اخیر رسیده‌اند که نماد آن از تشییع پیکر شهدای ترور و طرح تصویبی مجلس عراق برای خروج نظامیان آمریکایی تا تظاهرات میلیونی روز جمعه در بغداد قابل مشاهده است. در سطح وحدت محور مقاومت، باید گفت از نظر اتحاد، هماهنگی و همکاری این محور همیشه مثال‌زدنی بوده اما ریخته شدن خون حاج قاسم و ابومهدی المهندس، انگیزه‌ای تازه و شتاب‌دهنده را در کل محور مقاومت برانگیخت. طرح اخراج سراسری نیروهای آمریکایی از منطقه به عنوان خط اولویت‌بخش مجاهدان مقاومت تعریف شده است که به سرانجام رساندن آن دور تازه‌ای از همکاری‌های بدون مرز را به همراه خواهد داشت.  خونخواهی حاج قاسم و یاران شهیدش تحرک‌های انفرادی گروه‌های مقاومت را هم به همراه داشته است؛ حزب‌الله لبنان می‌گوید بعد از ترور سردار سلیمانی با موجی از درخواست‌ها برای عملیات استشهادی مواجه شده، گروه‌های مقاومت مردمی عراق بارها تهدید کرده‌اند اگر خروج نظامیان آمریکایی از عراق با راه‌های سیاسی جواب ندهد با عملیات‌‌های نظامی این امر را به انجام می‌رسانند. در یمن شاهد موج جدید عملیات‌های انصارالله علیه جبهه ائتلاف سعودی هستیم تا بار دیگر عجز این جبهه در مقابل مقاومت یمن به رخ کشیده شود. همچنین در سطح وحدت و اشتراک بین‌المللی، از اروپای غربی گرفته تا شرق آسیا و تا قاره‌ آمریکا، گروه‌های مردمی آزادیخواه و صلح‌طلب با راهپیمایی‌های اعتراض‌آمیز خود ترور شهیدسلیمانی را سند خشونت‌طلبی و تروریسم‌پروری دولت آمریکا عنوان کردند. خروش مردمی در سطح بین‌الملل پدیده‌ای بود که کاخ‌سفید کمترین حد تصور را از بروز آن در واکنش به ترور شهید سلیمانی داشت و مهم‌ترین دلیل عدم این پیش‌بینی، عاجز بودن ابزارهای حسی و عقلانی تحلیل آنهاست که نمی‌توانند مسائل شهودی و متافیزیکی همچون معجزات شهادت را هضم و تجزیه‌و‌تحلیل کنند. ندای خون مظلوم همیشه بلندتر از لالایی‌‌های طاغوت‌های زمانه بوده است؛ یکی مردم را بیدار می‌کند، دیگری خواب.


Page Generated in 0/0067 sec