۱۴۰ سال پیش، یعنی ۲۹ اردیبهشت ۱۲۵۸، میرزا محمدخان مصدقالسلطنه یا همان محمد مصدق خودمان دیده به جهان سیاست گشود. از همان ابتدا وارد سیاست شد و تا انتها بیرون نیامد.
وی با وجود مسؤولیتهای مختلف در زمان قاجار، از آنها مأیوس شده بود ولی به رضاشاه پهلوی که زاده انگلیس بود هم انتقاد داشت. رضاشاه که دیکتاتوری در خونش معلق میزد، وی را به زندان انداخته و سپس تبعید کرد.
مصدق سال ۱۳۲۸ با سرنگونی دیکتاتور اعظم، رفیق رفقا را دور هم جمع کرد و جبهه ملی ایران را تشکیل داد. او برای دستگرمی، با هدف سعادت ملت ایران، ملی شدن صنعت نفت را مطرح کرد.
با ملی شدن صنعت نفت، انگلیس نفتخوار که لجش در آمده بود، هی چوب لای چرخ مصدق کرد. مصدق که دکترای حقوق داشت و مرغش برای دفاع از حقوق ملت یک پا داشت، بقیه راه را پیاده رفت و برنامه ریاضت اقتصادی با محوریت عدم اتکا به درآمدهای نفتی و تلاش برای مصرف نفت خام در داخل کشور را اجرایی کرد. اما چون حرف کسی را قبول نداشت و تنها ماند، یک دفعه باتری خالی کرد، زورش به انگلیس نرسید و دست به دامن آمریکا شد.
آمریکا هم که هیچوقت نامردی نمیکند و همیشه چهره واقعیاش را نشان میدهد، دست در دست خود انگلیس، آش کودتای ۲۸ مرداد را پخت و یک وجب روغن از نفتی که قبلا چپاول کرده بودند، رویش گذاشت. مصدق، زندانی و سپس تبعید شد و در چنین روزهایی در سال ۱۳۴۵ خودم کردم- خودم کردمگویان دیده از جهان فروبست.