ثمانه اکوان: همانطور که از اوایل اسفندماه خبر نخست رسانههای ایران و بحثهای مرتبط با فضای سیاسی کشورمان به سمت ویروس کرونا و خبرهای مرتبط با این بیماری و همچنین واکنش دولت به شیوع و همهگیری آن رفت، این روزها برنامههای تلویزیونی، تیتر یک مطبوعات و بحثهای داغ در فضای مجازی آمریکا نیز با برملا شدن اولین نمونههای این بیماری در خاک این کشور، به همین سمت رفته است.
رسانههای آمریکایی اما همچنان که در جبهه شناساندن این ویروس به مردم، راههای جلوگیری از شیوع آن و راههای فرهنگی مقابله با ایجاد هراس در جامعه آمریکایی میجنگند، باید در جبهه دیگری با دولت این کشور بویژه رئیسجمهورشان نیز بجنگند؛ رئیسجمهوری که هیچ اعتقادی به پذیرفتن نظرات علمی کارشناسان و پزشکان درباره این بیماری ندارد و در عین حال کشته شدن مردمش بر اثر این بیماری نیز برای او اهمیتی ندارد.
در روزهای ابتدایی مطرح شدن همهگیری این بیماری در آمریکا بود که ترامپ در جلسه مطبوعاتیاش از این بیماری به عنوان نوعی آنفلوآنزا یاد کرد. در همان زمان رسانهها عنوان کردند بیماری «کووید-19» که بر اثر ویروس کرونا به وجود میآید، آنفلوآنزا نیست اما او در جای دیگری باز هم اشاره کرد این بیماری شبیه آنفلوآنزاست. ترامپ گمان میکرد با شبیه دانستن این دو بیماری به هم میتواند از اثرات روانی شیوع و همهگیری آن بکاهد و نگذارد بازارهای مالی آمریکا و صنایع این کشور از این اپیدمی گسترده ضرر ببینند. با این حال بالا رفتن آمار مبتلایان نیز نتوانست چشمان رئیسجمهور تاجر آمریکا را به روی خطری که درست پیش چشمش قرار داشت باز کند. او بارها تاکید میکرد دولتش در حال انجام دادن کاری بزرگ و استثنایی درباره کروناست اما عنوان نمیکرد دقیقا چه کاری انجام شده است. در حالی که تعداد مبتلایان به 734 نفر رسیده بود، او مبتلایان را تعدادی انگشتشمار میدانست که وضعیت خوبی دارند و این در شرایطی بود که در همان زمان دستکم 5 نفر با سرعت بالا پس از اینکه دریافته بودند بیمارند، مرده بودند. روزنامه «نیویورکتایمز» نیز در همین باره نوشت بهرغم آنکه اوایل بهمنماه، اولین مورد ابتلا به کرونا در «سیاتل» مشاهده شد، دولت فدرال اجازه تحقیقات بموقع را نداد و تأخیر در تست این ویروس، مانع عکسالعمل مناسب واشنگتن در مقابل کرونا شد.
البته ناچیز نشان دادن مرگ یا عالی نشان دادن شرایط برای حفظ وجهه ریاستجمهوری، آن هم با دروغگویی درست جلوی چشم مردم و در مقابل نمایندگان رسانههای عمومی از جمله اقداماتی است که آقای رئیسجمهور بخوبی در آنها ماهر شده است. این را نمایندگان کنگره نیز میدانند، به همین دلیل بود که در جلسه استماع کنگره بارها به وزیر خارجهاش «مایک پمپئو» گفتند به دولت ترامپ اعتماد ندارند. آنها بیان کردند چطور میشود توقع داشت رئیسجمهوری که ضربه مغزی را سردرد مینامد و اوضاع سربازان آمریکایی مجروح شده در پایگاه عینالاسد را «عالی» میداند، درباره ویروس کرونا و اهمیت مبارزه با آن به مردم آمریکا دروغ نگوید؟
هفته گذشته مرکز کنترل بیماریهای ایالاتمتحده اعلام کرد مردم باید برای محافظت از خود از شرکت در اجتماعات بپرهیزند اما ترامپ اعلام کرده هیچکدام از کمپینهای انتخاباتیاش را لغو نمیکند و دلیلی برای این کار نمیبیند. او برای اینکه نشان دهد هیچ خطری وجود ندارد، در برخی تجمعات محدود شرکت کرده و با تعدادی از مردم دست میدهد و با خنده اعلام میکند: «من مدتهاست به صورتم دست نزدهام! فقط باید به صورتتان دست نزنید!»
از حربههای ابتدایی رئیسجمهور آمریکا برای آرام کردن فضای ترس به وجود آمده در افکار عمومی این کشور که باعث شده بود آنها به فروشگاهها ریخته و تمام محصولات ضدعفونیکننده، دستمال کاغذی، دستمال توالت و غذاهای کنسروی را غارت کنند، این بود که از همه این وسایل به میزان بسیار زیاد وجود دارد و هیچ جای نگرانی وجود ندارد. او پا را از این هم فراتر گذاشته و بیان کرده بود همه مردم آمریکا میتوانند هر چند بار که بخواهند آزمایش کرونا انجام دهند و در این باره هیچ محدودیت و کمبودی وجود ندارد و این در حالی است که رئیس مرکز کنترل بیماریهای آمریکا در جلسه استماع کنگره بیان کرده است فاصلهای بسیار زیاد بین تعداد کیتهای آزمایشگاهی مورد نیاز برای بیماران مشکوک به کرونا و تعداد کیتهای موجود در آمریکا وجود دارد، چه رسد به اینکه هر آمریکایی چند بار بخواهد آزمایش دهد. این مسأله البته جدا از این است که افراد برای هر آزمایش به دلیل وجود نداشتن بیمه درمانی باید بین 2500 تا 3500 دلار بپردازند.
آخرین حربه دونالد ترامپ برای کم اهمیت نشان دادن مسأله کرونا اما بیان این مسأله است که دولت ایالاتمتحده با سرعت در حال تهیه واکسن کروناست و این واکسن بزودی به دست مردم میرسد. باز هم در این باره رئیس مرکز کنترل بیماریهای آمریکا اعلام کرد حداقل فاصلهای 18 ماهه بین بروز بیماری و کشف و تولید واکسن وجود دارد و هیچ کس نمیتواند ادعا کند در کمتر از این مدت زمان میتواند واکسنی برای این بیماری تولید کند و تمام شایعات در این باره دروغ است.
* چرا ترامپ دروغ میگوید؟
اما همه این دست و پا زدنها و تقلاها یک سؤال را به وجود میآورد: آیا تلاش ترامپ برای ناچیز و بیاهمیت نشان دادن شیوع کرونا در آمریکا به دلیل مسائل انتخاباتی است یا دلیل دیگری دارد و سؤال مهمتر اینکه: چرا جان انسانها برای او اهمیتی ندارد؟
نشانههای زیادی وجود دارد که بیان میکند ترس اصلی رئیسجمهور آمریکا جدا از مسائل امنیتی و اقتصادی که میتواند ترس از یک ویروس و بیماری همهگیر در آمریکا ایجاد کند، مسائل مرتبط با انتخابات، عملکرد او به عنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور ایالاتمتحده و همچنین تلاش او برای فوقالعاده نشان دادن وضعیت فعلی آمریکا در جهان است که باعث میشود او رفتارهای اینچنینی از خود نشان دهد. او میداند فروریختن بازارهای سهام، تعطیل شدن عمومی کارخانهها از ترس بیماری و ایجاد شرایط بحرانی در وضعیت اقتصادی آمریکا اولین چیزی را که در این کشور نشانه میرود، شخص او به عنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده و فردی است که تنها عملکردش در کاخ سفید بهتر کردن نسبی شاخصهای اقتصادی بوده است.
ترامپ البته سعی کرده است ضمن کم اهمیت نشان دادن مسأله کرونا از آن به بهترین وجه استفاده کرده و خواستههای خود را نیز به پیش ببرد، به همین دلیل در توئیتر خود اعلام کرده است به بودجه ایجاد دیوار در مرزهای جنوبی بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند است. روزنامه گاردین در این باره نوشته است ترامپ غیر از این مورد، سعی دارد از کرونا برای اجرایی کردن دیگر وعدههای انتخاباتیاش که تاکنون موفق به انجام آنها نشده است نیز استفاده کند. افزودن به تعداد کشورهایی که ممنوعیت سفر به آمریکا درباره آنها اعمال میشود، کشیدن دیوار در مرزهای آمریکا، کاستن از میزان مالیاتها و کاهش سود بانکی از دیگر وعدههایی بوده است که او در طول 3 سال گذشته نتوانسته آنها را اجرایی کند.
* شیوع حماقت در دنیا
از سوی دیگر اما دلایل دیگری برای این رفتار نیز وجود دارد که رسانههای آمریکایی طی چند روز اخیر بیشتر از روزهای قبل به آن اشاره میکنند و از آن با عنوان «Pandumbic» یاد میکنند؛ یعنی شیوع حماقت.
رسانهها در این باره به جلسهای اشاره میکنند که رئیسجمهور آمریکا با جدیت تمام از یکی از پزشکان میپرسد به نظر میرسد واکسن آنفلوآنزا برای کرونا هم خوب باشد و پزشک که از این حرف تعجب کرده، سعی میکند به صورت محترمانه با او رفتار کند و بیان میکند: «نه؛گمان نمیکنم!» در جای دیگری ترامپ رسانهای شدن مسأله کرونا را کار رسانههای طرفدار حزب دموکرات و آن را «فریب» میداند. او در توئیت دیگری مینویسد: «آمریکا بابت یک آنفلوآنزای ساده 30 هزار مرگومیر دارد و کرونا اهمیتی ندارد!»
نشریه پلیتیکو اما از تغییر سبک زندگی ترامپ بعد از گسترش ویروس کرونا نوشته و بیان کرده است در جلسات اخیری که ترامپ با اهداکنندگان منابع مالی به کمپین انتخاباتیاش داشته و با آنها عکس گرفته و دست داده است، از قبل مایع ضدعفونیکننده دست به میهمانان داده شده و در عین حال هنگام دعوت از آنها خواسته شده اطلاعات دقیقی از سفرهای خارجی خود طی 30 روز گذشته به کاخ سفید ارائه کنند. پلیتیکو بیان کرده است رفتار ترامپ در مقابل دوربین با رفتارش در پشت دوربین به کلی متفاوت است. او از پیش از شیوع کرونا نیز یک جرموفوب (کسی که از میکروب و جرمها ترس دارد و مرتب دستهایش را ضدعفونی میکند) بوده است و هماینک نیز به رفتارهای وسواسی خود ادامه میدهد اما در مقابل دوربین چنین وانمود میکند که کرونا اهمیتی ندارد.
کرونا شاید برای ترامپ اهمیتی نداشته باشد یا آنقدر به جمعآوری پول برای هزینههای انتخاباتی اهمیت بدهد که به جانش هم اهمیت ندهد اما مسلما برای مردم آمریکا اهمیت دارد و به همین دلیل است که آنها به دولتشان اعتماد و اطمینان ندارند و سعی دارند از هر راهی که خود صلاح میدانند، به مبارزه با این ویروس بروند.
این مسأله با این حال تنها به آمریکا و رئیسجمهور این کشور ختم نمیشود؛ در انگلستان نیز اوضاع دست کمی از آمریکا ندارد.
نخستوزیر انگلیس که همیشه به دلیل رفتار خارج از عرفش سوژه رسانههاست، در جریان سیل چند هفته پیش انگلیس غایب بود. در ماجرای شیوع ویروس کرونا نیز بسیار دیر وارد عمل شد و عملا حضور و ورودش هم اثرگذار نبود. او ماه گذشته 9 روز به کلی غایب بود تا جایی که شایعات زیادی درباره او پیچید.
حامیان او از خبر تولد فرزندش استفاده کردند تا غیبت او را توجیه کنند اما اینکه پدری چند ماه پیش از تولد نوزادش به مرخصی زایمان رفته است، نهتنها در عرصه سیاست، بلکه در هر حوزه و شغلی دیگر، بسیار غیرمعمول است. او پس از بازگشت از این مرخصی نیز حاضر نشد با وجود بالا رفتن میزان مرگومیرهای ناشی از کرونا وضعیت اضطراری در این کشور اعلام کند و اعلام کرد همچنان وضعیت را در مرحله «مهار» حفظ میکند و وارد مرحله «تأخیر» نمیشود. در صورتی که انگلستان وارد مرحله تأخیر شود، مدارس و مراسم پرجمعیت تعطیل میشود.
بررسی روند شیوع کرونا در جهان و بررسی نوع مواجهه رهبران هر کشور با آن، جدی گرفتن آن یا عبور از آن با بهانههای ساختگی یا بدتر از همه پنهان کردن واقعیات و پاک کردن صورت مسأله، دید جدیدی از هر کشور و نوع حکمرانیاش به دست میدهد. تا به اینجای کار نشان داده شده است پوپولیستهایی که هست و نیست خود را در فریب مردم و دروغگویی دیدهاند، چارهای جز کم اهمیت نشان دادن این ویروس نداشتهاند.