printlogo


کد خبر: 217855تاریخ: 1399/1/16 00:00
رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی خود خطاب به ملت ایران لازمه اجرای احکام اسلامی را قدرت سیاسی عنوان کردند
منشور قدرت سیاسی اسلامی

حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال نو و عید مبعث پیامبر اعظم(ص) روز سوم فروردین سخنانی را خطاب به ملت ایران مطرح کردند. متن کامل بیانات ایشان به این شرح است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد (صلّی الله علیه و آله) و علی اهل بیته الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّه‌الله فی الارضین. اللهمّ صلّ علی علیّ بن موسی الرّضا ولیّک عدد ما فی علمک صلاه دائمه بدوام ملکک و سلطانک. اللهمّ سلّم علی ولیّک علیّ بن موسی الرّضا عدد ما فی علمک سلاماً دائماً بدوام ملکک و سلطانک و جبروتک.
 ما هر سال مراسم اول سال را در زیر سایه‌ حریم حضرت علی بن موسی الرضا (سلام‌الله‌علیه) برگزار می‌کردیم در خدمت مردم عزیز مشهد و زوار عزیزی که از سراسر کشور در مشهد حضور داشتند؛ نوروزمان با این دیدار مزین می‌شد، امسال محرومیم.
گرچه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم
بعد منزل نبود در سفر روحانی
به نظرم بهتر این است که هر کدام هر جا هستیم، از راه دور صلوات مخصوصه را عرض کنیم: اَللَهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ عَلیِّ‌ بنِ‌ موسَی‌ الرِّضَا المُرتَضَی الاِمامِ التَّقیِّ النَّقیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلی مَن فَوقَ الاَرضِ وَ مَن تَحتَ الثَّرَی الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاهً کَثیرَهً نامیَهً زاکیَهً مُتَواصِلَهً مُتَواتِرَهً مُتَرادِفَهً کَاَفضَلِ ما صَلَّیتَ عَلی اَحَدٍ مِن اَولِیائِک
عید سعید مبعث را تبریک عرض می‌کنم؛ امروز جزو بزرگ‌ترین اعیاد اسلامی ما است. همچنین مجدداً عید نوروز و حلول بهار را به همه‌ ملت عزیزمان تبریک عرض می‌کنم.
مبعث روز بسیار باعظمتی است؛ اهمیت مبعث را باید بفهمیم، بدانیم. مبعث پیغمبر اسلام حادثه‌ و واقعه‌ای است که خداوند متعال از پیغمبران دیگر نسبت به این واقعه میثاق گرفته است، تعهد گرفته است. وَ اِذ اَخَذَ اللهُ‌ میثاقَ‌ النَّبِیّینَ لَما ءاتَیتُکُم مِن ‌کِتبٍ‌ وَ حِکمَهٍ ثُمَّ جاءَکُم رَسولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُم ‌لَتُؤمِنُنَّ بِه وَ لَتَنصُرُنَّه؛ [طبق] این آیه‌ شریفه، خدای متعال از پیامبران بزرگ طول تاریخ تعهد گرفته است که به پیغمبر اسلام که مثل امروزی مبعوث می‌شود، هم ایمان بیاورند، هم او را یاری کنند. خب! ایمان که معلوم است. یاری به معنای این است که او را به کسان خودشان، به امت خودشان، به پیروان خودشان معرفی کنند و از آنها بخواهند که به او بگروند و ایمان بیاورند؛ حداقل نصرت پیغمبران این است؛ خداوند این را از اینها پیمان گرفته. لذا شما ملاحظه می‌کنید در یک آیه‌ای از قرآن [می‌فرماید]: اَلَّذی یَجِدونَه مَکتوبًا عِندَهُم فِی التَّوراه وَ الاِنجیل؛ یعنی نام و نشان و خصوصیات پیغمبر ما، در تورات و انجیل تحریف‌نشده وجود داشته است. یا در یک آیه‌ دیگر، خداوند از قول حضرت عیسی می‌فرماید: وَ اِذ قالَ عیسَی ابنُ مَریَمَ یا بَنی اِسرائیلَ اِنّی رَسولُ اللهِ اِلَیکُم مُصَدِّقًا لِما بَینَ یَدَیَّ مِنَ التَّوراه وَ مُبَشِّرًا بِرَسولٍ یَأتی مِن بَعدِی اسمُه اَحمَد؛ حضرت عیسی اسم این بزرگوار را هم بیان می‌کنند. این بنابراین یک حادثه‌ این چنینی است که در نهج‌البلاغه هم به همین اشاره شده، که حضرت می‌فرمایند: اِلی اَن بَعَثَ اللَهُ مُحَمَّداً رَسُولَ اللَهِ صلّی الله علیه و آله لِاِنجازِ عِدَتِه وَ تَمامِ نُبُوَّتِه مَأخُوذاً عَلَی النَّبیّینَ مِیثاقُه؛‌ یعنی از پیغمبران خدای متعال میثاق گرفته است، تعهد گرفته است که با او این‌گونه رفتار کنند.
خب! این بعثت محتوای عظیمی داشت. من راجع به این محتوای بعثت مختصری می‌گویم و این مسأله را متصل می‌کنم، مرتبط می‌کنم با وضع خودمان و امروز خودمان که برای ما از لحاظ عملی و کاربردی هم دارای تأثیر است، صرف اعتقاد نیست.
بعثت و وحی الهی، حقایقی را برای مردم روشن کرد؛ برای بشریت حقایقی را روشن کرد. این حقایق به نحوی است که اگر آحاد بشر و جوامع گوناگون بشری به این حقایق ایمان بیاورند و عملاً ملتزم بشوند، حیات طیبه به اینها خواهد رسید. حیات طیبه یعنی چه؟ یعنی زندگی شیرین و پرفایده و مطلوب، حیات پاکیزه؛ پاکیزه بودنش به این است که مطلوب باشد، شیرین باشد، انسان را در صراط کمال کمک کند به حرکت و برخوردار از همه‌ زیبایی‌ها و نیکویی‌ها باشد، هم در دنیا و هم در آخرت. این حیات طیبه است. اگر دل‌ها به این معارف، به این حقایق آشنا شوند، به آن بگروند و بر لوازم آن پایبند باشند، حیات طیبه قطعاً در انتظار آنهاست.
خب! یک بخش این حقایق عبارتند از منظومه‌ معرفتی اسلام که منظومه‌ معرفتی اسلام یعنی نظر اسلام درباره هستی، درباره‌ انسان، درباره‌ نقش انسان در عالم، درباره‌ ذات اقدس پروردگار، درباره‌ صفات و اسمای الهی که در دعای کمیل می‌خوانیم: مَلَأَت اَرکانَ کُلِّ شَیء، یا در دعای ماه رجب می‌خوانیم: بِهِم مَلَأتَ سَمائَکَ وَ اَرضَک، که درباره‌ مسیر انسان در دنیا و پس از مرگ و امثال اینها حقایق بسیار مهمی هست و اینها سلسله‌ معرفتی اسلام، منظومه‌ معرفتی اسلام هستند؛ اینها را به بشریت تعلیم می‌دهد و انسان‌ها را هشیار و بیدار می‌کند.
یک بخش دیگر از این حقایق، منظومه‌ ارزشی اسلام است؛ ارزش‌هایی که اسلام آنها را تثبیت کرده است، یعنی به عنوان ارزش آنها را شناخته است؛ که آحاد مردم و جوامع مردمی موظفند خودشان را به این ارزش‌ها نزدیک کنند [و به سمت آنها] پیش ببرند؛ سعادت‌شان در این است. از مثل خلقیات فردی که انسان دارای صبر باشد، دارای حلم باشد، دارای گذشت باشد و امثال اینها که صفات فردی انسان‌هاست، تا مفاهیم عمومی و زندگی‌ساز مثل آزادی، مثل عدالت اجتماعی، مثل کرامت انسانی، مثل سبک زندگی؛ اینها جزو آن سلسله‌ ارزش‌های اسلامی است که در اسلام بیان شده و تفهیم شده به ما. یک عده‌ای به خطا تصور می‌کنند این مفاهیم رایج مثل عدالت اجتماعی و آزادی و مانند اینها از غرب به عالم اسلام آمده است، یا متفکران اسلامی اینها را از غربی‌ها یاد گرفته‌اند؛ این کاملاً اشتباه است. غرب 4-3 قرن بیشتر نیست که با این مفاهیم آشنا شده؛ از بعد از رنسانس با این مفاهیم آشنا شده است، در حالی که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل از این، این مفاهیم را به طور روشن در قرآن بیان کرده است؛ با این تفاوت که غربی‌ها که اینها را مطرح کرده‌اند، هیچ وقت صادقانه به آن عمل نکرده‌اند- نه به آزادی عمل کردند، نه به عدالت اجتماعی عمل کردند- [آنها] گفتند و عمل نکردند؛ [این مفاهیم] در اسلام بود و در زمان پیغمبر عمل شد. این عبارت «اُمِرتُ لِاَعدِلَ بَینَکُم»، مال قرآن است دیگر؛ دستور پیغمبر این است که اجرای عدالت کند؛ این همان عدالت اجتماعی و عدالت همه‌جانبه است؛ یا [می‌فرماید]: لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکـِتبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛ یعنی اصل بعثت همه‌ انبیا و ارسال رسل و کتب برای این بوده است که قسط- یعنی همین عدل اجتماعی، عدل اقتصادی- در بین مردم برقرار باشد؛ بنابراین اینها مفاهیم قدیمی اسلامی است.
یا در مورد آزادی؛ این بیان امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در نهج‌البلاغه، هزار سال قبل از طرح مسأله‌ آزادی در کشورهای غربی مثل فرانسه یا جاهای دیگر است که می‌فرماید: لا تَکُن‌ عَبدَ غَیرِکَ‌ وَ قَد جَعَلَکَ اللهُ حُرّا؛ از این روشن‌تر دیگر چه می‌شود؟ یعنی انسان‌ها حُرّند، آزادند؛ آزادی شامل همه‌ انواع آزادی می‌شود. یا آن جمله‌ دیگری که معروف است: استعبدتم النّاس و قد خلقهم الله احرارا؛ این خطاب به بعضی از فرمانداران آن دوره است که «استعبدتم النّاس»؛ شماها می‌خواهید با مردم مثل برده رفتار کنید در حالی که خداوند متعال آنها را آزاد آفریده؟ اینها معارف اسلامی است. از این قبیل، در معارف اسلامی زیاد است؛ در نهج‌البلاغه کلمات متعددی در این زمینه وجود دارد و در بقیه‌ [منابع اسلامی]. بنابراین این سلسله‌ ارزش‌ها و سلسله‌ معارف و منظومه‌ معرفتی و منظومه‌ ارزشی به این صورت است. پشت سر اینها احکام است؛ یعنی «باید» و «نباید»ها، «بکن» و «نکن»ها؛ این احکام اسلامی- چه فردی  و چه اجتماعی- همه‌ برخاسته‌ از آن معارف است و منطبق بر آن ارزش‌هاست؛ یعنی همه‌ این تکالیفی که خدای متعال برای فرد مسلم قرار داده است، نشأت‌گرفته‌ از همان مفاهیم اصلی و معرفتی است و منطبق با مفاهیم ارزشی است و کمک‌کننده‌ به صعود در این راه است. خب! این مجموعه‌ای است که در بعثت در واقع به مردم هدیه شد.
حالا اگر چنانچه بخواهیم اینها تحقق پیدا بکند، اگر بخواهیم این معارف در فضای عقیدتی جامعه به معنای واقعی کلمه تحقق پیدا کند، بخواهیم این ارزش‌ها در عمل مردم، در رفتار مردم خودش را نشان بدهد، بخواهیم این احکام که وسیله‌ پیشرفت و حرکت است، تحقق پیدا کند، احتیاج به قدرت سیاسی دارد؛ اگر قدرت سیاسی نباشد، قلدرها زیر بار نمی‌روند، تنبل‌ها انجام نمی‌دهند، سیاهی‌لشکر قلدرها و مستکبران و پولدارها به دنبال آنها حرکت می‌کنند، یعنی آن مقصود نبوت‌ها حاصل نمی‌شود؛ لذا در قرآن می‌فرماید که «ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ الله». این مربوط به پیغمبر ما فقط نیست، مربوط به همه‌ پیغمبران است؛ اینها باید بیایند در کشور مورد اطاعت قرار بگیرند، مردم از اینها اطاعت بکنند. لذا وقتی که از یثرب آمدند برای اینکه پیغمبر اکرم را دعوت و اصرار کنند که ایشان به مدینه هجرت کنند، همان جا حضرت با اینها بیعت کرد.
بیعت یعنی اینکه شما تحت امر ما هستید، ما می‌آییم آنجا به این شرط؛ بعد هم که پیغمبر اکرم وارد شد به مدینه، اول کاری که کرد، تشکیل قدرت سیاسی و اجتماعی بود؛ یعنی تشکیل حکومت داد؛ این بنابراین یکی از لوازم کار نبوت است. البته پیغمبران دشمنان زیادی دارند: وَ کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الاِنسِ وَ الجِنّ، وقتی که حکومت تشکیل می‌دهند، دشمن خارجی هم به اینها اضافه می‌شود؛ با تشکیل حکومت، غیر از دشمنان داخلی، دشمن خارجی هم اضافه می‌شود؛ این معلوم است؛ برای خاطر اینکه دشمن خارجی اگر چنانچه عالم سیاست نباشد و قدرت سیاسی وجود نداشته باشد، خیلی اهمیت نمی‌دهد؛ هر حرفی که کسی بزند، خیلی دنبالش نمی‌رود؛ وقتی به قدرت سیاسی رسید، آن وقت دشمن خارجی، آن کسی که مخالف با عدالت است، آن کسی که مخالف با آزادی است، آن کسی که مخالف با حق هر انسانی برای خوب زندگی کردن و مستقل زندگی کردن است، طبعاً مخالفت می‌کند.
خب! حرف امروز من این است: من می‌خواهم عرض بکنم این همان نسخه‌ای است که امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) به این نسخه عمل کرد؛ عیناً نسخه‌ بعثت پیغمبر است؛ معارف همان معارفی است که پیغمبر آنها را از جانب خدای متعال به مردم ابلاغ کردند؛ ارزش‌ها همان‌هاست؛ احکام هم همان‌هاست؛ و حرکت به سمت تحقّق این احکام، احتیاج داشت به یک ایمان قوی، به یک همت بلند، به یک دلِ «متوکل علی الله»؛ همه‌ اینها در امام جمع بود و ایشان اقدام کرد، خدای متعال هم کمک کرد و این حرکت انجام گرفت. البته امام می‌دانستند که ایمان اسلامی در اعماق جان و ارتکاز ملت ایران خیلی رسوخ دارد، مردم مؤمنی هستند؛ که حالا خود این، بحث جداگانه‌ای دارد و کاملاً اثبات‌شده است که مردم ایران، هم آن روز و هم امروز، به‌رغم برخی از ظواهر، قدرت ایمانی‌شان و رسوخ ایمان در دل‌های‌شان خیلی زیاد است؛ یکی از خصوصیات ملت ما بحمدالله این است.
امام این را می‌دانستند و لذا مسأله‌ اسلام را، حکومت اسلامی را، نظام اسلامی را مطرح کردند و زمینه‌اش هم فراهم بود و امام این زمینه را هم شناخت؛ زمینه‌اش عبارت بود از ظلم گسترده و فساد بی‌پایان رژیم پهلوی که هم وابسته بودند، هم فاسد بودند، هم ظالم بودند، هم معرفت حقیقی انسانی در اینها نبود، و این سرریز می‌شد به مردم، همه می‌دیدند وضع آن رژیم فاسد و ظالم را؛ این هم زمینه‌ خوبی بود، از این زمینه امام بزرگوار استفاده کردند و معجزه‌ انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به وقوع پیوست. حقیقتاً تحقق انقلاب اسلامی و تحقق جمهوری اسلامی مثل یک معجزه بود که اتفاق افتاد؛ این به برکت همین حرکت عظیم بود.
جامعه‌ نخستین اسلامی- یعنی آن جامعه‌ای که پیغمبر در مدینه به وجود آورد از چند هزار نفر مردم مدینه؛ مردمی که در مدینه زندگی می‌کردند، شاید هفت، هشت، ده هزار نفر مثلاً از اولی که تشکیل شد بیشتر نبودند- به برکت ارشاد پیغمبر، به برکت احکام پیغمبر و معارفی که پیغمبر هدیه کرده بود، با وجود اینکه در این خلال بعد از پیغمبر یک اشکالات اساسی‌ای هم به وجود آمد اما در عین حال آنچنان این حرکت، حرکت ریشه‌دار و مستحکمی بود که روز‌به‌روز به طرف قوت پیش رفت، روز‌به‌روز قوی‌تر شد. به طوری که- آنطوری که این در تاریخ جزو مسلمات است- در قرن چهارم هجری، یعنی 300 سال بعد از بعثت پیغمبر و پس از ظهور جامعه‌ اسلامی، جامعه‌ اسلامی از لحاظ سیاسی وسیع‌ترین جامعه در دنیا بود؛ از لحاظ نظامی قوی‌ترین ارتش دنیا را داشت؛ از لحاظ دانش و فرهنگ پیشرفته‌ترین سطح علمی و فرهنگی را داشت در همه‌ دنیا؛ یعنی 3 قرن بعد از بعثت، این جامعه‌ اسلامی این جور حرکتی کرد که از لحاظ نظامی، از لحاظ سیاسی، از لحاظ علمی و فرهنگی به این رتبه رسید. این تازه مربوط به زمانی است که خلفای ناباب و فاسدی مثل بنی‌امیه و بنی‌عباس سر کار بودند. اگر چنانچه به جای اینها ائمه‌ هدایت سر کار می‌بودند یا کسان منصوب آنها سر کار می‌بودند، قطعاً پیشرفت‌ها ده‌ها برابر آن چیزی می‌شد که اتفاق افتاد. حرکت اسلام این است؛ طبیعت این حرکت، طبیعت پیشرفت کردن و قوی شدن است.
نسخه‌ امروز هم همین‌جور است. ما امروز اگر چنانچه صادقانه حرکت بکنیم، عمل بکنیم، تنبلی نکنیم، کوته‌بینی به خرج ندهیم، ساده‌نگری نکنیم، می‌توانیم ایران را به همان قله برسانیم. البته رساندن ایران به قله‌ علمی و فرهنگی و صنعتی و نظامی و سیاسی و امثال اینها هدف نزدیک ما است؛ هدف دور، تمدن اسلامی است که آن مطلب دیگری است.
و نباید هم تعجب کنیم از دشمنی‌ها؛ خب! ما دشمن زیاد داریم، تعجب نباید کرد. عرض کردم در قرآن خدای متعال می‌فرماید که «وَ کَذلِکَ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیطینَ الاِنسِ وَ الجِنِّ یوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا»؛ هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم می‌کنند؛ سیستم‌های اطلاعاتی خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری می‌کنند؛ یوحی بَعضُهُم اِلی بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورا. لذا بود که در اول اسلام در جنگ احزاب وقتی که همه‌ نیروهای دشمن پیغمبر از قبایل عرب، از انواع و اقسام قبایلی که در مکه بودند، در طائف بودند، در جاهای دیگر بودند، دور هم جمع شدند، با همدیگر همدست شدند، یهودی‌ها را هم که در نزدیک مدینه بودند دیدند و با خودشان همراه کردند، خب! این خیلی حادثه‌ عجیبی بود برای مسلمان‌ها [اما] مسلمان‌ها تعجب نکردند. قرآن می‌فرماید: وَ لَمّا رَءَا المُؤمِنونَ الاَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللهُ وَ رَسولُه وَ صَدَقَ‌ اللهُ  وَ رَسولُه؛ یعنی وقتی که دیدند دشمنان را که این جور علیه آنها حرکت کردند، گفتند همین وعده را خدای متعال داده بود که شما دشمنانی خواهید داشت و می‌آیند و به شما حمله می‌کنند، حالا آمده‌اند؛ پس این حرکت دشمن موجب شد که اعتقاد ما بیشتر بشود، چون «صَدَقَ اللهُ وَ رَسولُه»؛ این پیشگویی خدای متعال و پیغمبر خدا تحقق پیدا کرد؛ و ما زادَهُم ‌اِلّا ایمانًا وَ تَسلیما.
امروز البته خبیث‌ترین دشمن ما و دشمن جمهوری اسلامی آمریکاست. البته ما دشمن کم نداریم اما آن که از همه خبیث‌تر و عنودتر است، عبارت است از آمریکا. مسؤولان آمریکایی، هم دروغگو هستند، پشت‌هم‌انداز هستند، وقیحند، طماعند، شارلاتانند – حرکت‌های‌شان، حرف‌های‌شان را شما بشنوید، [می‌بینید] شارلاتانی حرف می‌زنند؛ یعنی انواع و اقسام خصوصیات زشت اخلاقی- و هم البته در کنارش ظالمند، سنگدلند، بشدت بی‌رحمند، تروریستند؛ یعنی آنچه خوبان همه دارند، اینها به‌ تنهایی همه را دارند! یعنی این جور دشمنی در مقابل ما امروز وجود دارد.
خداوند برای مقابله‌‌ با دشمنی‌ها به پیغمبر دستورالعمل داد؛ از اول بعثت، خدای متعال پیغمبر را امر به صبر کرد. در سوره‌ مدّثّر که جزو همان سوره‌های اولِ بعثت است، می‌فرماید: وَ لِرَبِّکَ فَاصبِر؛ صبر کن برای خدای خودت. در سوره‌ی مزّمّل که آن هم جزو همان سوره‌های اول قرآن است، می‌فرماید که «وَ اصبِر عَلی ما یَقولون». در جاهای دیگرِ قرآن هم مکررا این معنا هست. در 2 جا [می‌فرماید]: وَ استَقِم کَما اُمِرت؛ استقامت کن؛ هم در سوره‌ هود هست، هم در سوره‌ شورا هست. بنابر‌این دستورالعمل وارد شده.
حالا صبر یعنی چه؟ صبر به معنای نشستن و دست روی دست گذاشتن و انتظار نتایج و حوادث را کشیدن نیست؛ صبر یعنی ایستادگی کردن، مقاومت کردن، محاسبات درست خود را و محاسبات دقیق خود را با خدعه‌گری دشمن تغییر ندادن؛ صبر یعنی پیگیری اهدافی که برای خودمان ترسیم کرده‌ایم؛ صبر یعنی با روحیه حرکت کردن و ادامه دادن؛ این معنای صبر است. اگر چنانچه این ثابت‌قدم بودن و مقاومت کردن، با عقل و تدبیر و مشورت همراه بشود- همچنان که در قرآن هست «اَمرُهُم شوری بَینَهُم»- قطعا پیروزی نصیب خواهد شد. بنده البته با قاطعیت عرض می‌کنم که ملت ایران ملت صبوری است؛ نشان داده‌اند که صبر دارند. ما مسؤولان البته گاهی بی‌صبری کرده‌ایم، ولی ملت نه؛ ملّت کاملا صبور بوده‌اند؛ این 40 سال برای ما نشان این معناست به طور روشن. بعضی روشنفکرنماهای ما هم متأسفانه بی‌صبری از خودشان نشان دادند، بعضی از آنها بی‌صبری را به مرز همکاری و هم‌زبانی با دشمن هم رساندند؛ البته بعضی‌ها این جور بودند. نقطه‌ مقابلش هم جوان‌های مؤمنی هستند که بحمدالله عده‌شان خیلی زیاد است و روزبه‌روز هم ان‌شاءالله زیادتر می‌شود؛ در عرصه‌ فرهنگ، در عرصه‌ علم، در عرصه‌ فناوری، در عرصه‌ سیاست، در فهم بین‌المللی مسائل-یعنی مسائل بین‌المللی را درست درک کنند و فهم کنند- در مقابلش این جور جوان‌ها هم هستند که عرض کردم بحمدالله روزبه‌روز زیاد می‌شوند. پس صبر کردن یعنی تسلیم نشدن، دچار ضعف نشدن، دچار تردید نشدن، با شجاعت و عقل جلوی دشمن را گرفتن و دشمن را مغلوب کردن، که آن وقت در قرآن می‌فرماید: اِن یَکُن‌ مِنکُم‌ عِشرونَ‌ صبِرونَ‌ یَغلِبوا مِائَتَین؛ 10 نفر شما با 100 نفر و 20 نفر شما با 200 نفر از آنها می‌توانید روبه‌رو بشوید و غلبه کنید؛ این در یک شرایطی است؛ در یک شرایطی 10 برابر، در یک شرایطی 2 برابر، می‌توانید شما با آنها مواجه بشوید.
من در صحبت‌های اخیر چند بار تکرار کرده‌ام که کشور بایستی قوی بشود؛ قوی شدن کشور جزو هدف‌های ما است. این هم از خطوط اصلی نسخه‌ بعثت است؛ این هم از بعثت گرفته شده؛ این هم از قرآن گرفته شده. قرآن می‌فرماید که «وَ اَعِدّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّه»؛ هر چه می‌توانید قوت را زیاد کنید. حالا این قوت در وهله‌ اول، در نگاه اول، ممکن است قوت نظامی به نظر برسد، لکن ظاهرا خیلی وسیع‌تر از دامنه‌ قوت نظامی است. ابعاد قوت ابعاد وسیعی است؛ ابعاد اقتصادی دارد، قوت اقتصادی، قوت علمی، قوت فرهنگی، قوت سیاسی -که زمینه‌ساز قوت سیاسی، استقلال سیاسی است- و قوت تبلیغی. با گذشت زمان، عرصه‌های دیگری برای تقویت کشور و ملت به وجود می‌آید. فرض کنید امروز حفظ جمعیت جوان کشور یکی از ابزارهای قوت است؛ اینکه بنده زیاد روی موالید تکیه می‌کنم، به خاطر این است. کشور ما امروز کشور جوانی است؛ اگر چنانچه موالید در این کشور به قدر لازم و به قدر کافی تولید نشوند -که الان به قدر کافی نیست- چند صباح دیگر، چند سال دیگر نسل جوان در کشور کمیاب خواهد شد. آن وقت کشوری که در آن جوان کم است، پیشرفتش [هم] کم است. یکی از ابزارهای قدرت حفظ اکثریت جوان در جامعه است. یا امروز قوت در فضای مجازی حیاتی است؛ امروز فضای مجازی حاکم بر زندگی انسان‌هاست در همه‌ دنیا؛ و یک عده‌ای همه‌ کارهای‌شان را از طریق فضای مجازی پیش می‌برند؛ قوت در این [زمینه] حیاتی است. یا مثلا قوت در زمینه‌ بهداشت و درمان حیاتی است؛ که بحمدالله در این زمینه محققان‌مان و پزشکان‌مان و کسانی که در این راه خبره هستند کار زیادی انجام داده‌اند.
 و «جهش تولید» هم که بنده امسال مطرح کردم، در واقع از ابزارهای قدرت است. تولید [باید] جهش پیدا بکند؛ نه ‌فقط رونق تولید که سال گذشته گفتیم. رونق تولید یعنی در تولید یک حرکتی به وجود بیاید که این انجام گرفته است اما این کافی نیست. ما احتیاج به خیلی بیش از این داریم؛ جهش تولید. البته جهش تولید لوازمی دارد؛ فقط مسأله این نیست که صاحب سرمایه یا صاحب کارگاه همت بکند برای تولید بیشتر؛ این احتیاج دارد به اینکه تمام دستگاه‌های ذی‌ربط کار خودشان را انجام بدهند؛ جلوی قاچاق گرفته بشود، جلوی واردات بی‌رویه گرفته بشود، به تولید‌کننده مشوق‌هایی داده بشود، با کسانی که از کمک‌های مالی دولتی سوء‌استفاده می‌کنند برخورد جدی قضایی شود. امثال اینها کارهای زیادی است که اگر این کارها انجام بگیرد- که ان‌شاء‌الله امسال باید این کارها انجام بگیرد- جهش تولید تحقق پیدا خواهد کرد.
 البته ما این روزها مواجه هستیم با عارضه‌ یک بیماری وسیع همه‌گیر بین‌المللی؛ این ویروس تقریبا در همه‌ کشورهای دنیا مشغول گرفتن تلفات و [در حال] پیشرفت است. حالا بعضی‌ها می‌گویند که چه اتفاقی در کشورشان می‌افتد، بعضی‌ها هم پنهان می‌کنند؛ انسان از بعضی اظهارات می‌فهمد که این اظهاراتی که می‌کنند خیلی مطابق با واقع نیست؛ این ویروس دارد کار می‌کند. این [بیماری] مصداق این آیه‌ شریفه است: وَ لَنَبلُوَنَّکُم بِشَیءٍ مِنَ ‌الخَوفِ وَالجوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الاَموالِ وَ الاَنفُسِ وَ الثَّمَرت؛ هم با خودش خوف می‌آورد و یک عده‌ای واقعا می‌ترسند، هم مسأله‌ مشکل اقتصادی را به وجود می‌آورد، هم نقص اموال و انفس و ثمرات را همراه دارد؛ لکن بعدش خداوند می‌فرماید: وَ بَشِّرِ الصّبِرین؛ اینجا هم صبر لازم است. صبر در اینجا یعنی کار درست انجام دادن، کار عاقلانه انجام دادن؛ که البته افراد مسؤولان محترم ذی‌ربط در این کار دستوراتی داده‌اند، و ان‌شاءالله این دستورات را باید عمل کرد؛ همه باید عمل کنند این دستورات را؛ این برای حفظ جان خودشان و حفظ جان [مردم] کشور و کنترل این بیماری خطرناک است؛ بنابراین همه باید عمل کنند.
 از جمله‌ موضوعات مربوط به کرونا که بد نیست من این را اینجا بگویم، این است که سران آمریکا چند بار تا حالا گفته‌اند که ما حاضریم از لحاظ درمان و دارو به شما کمک کنیم؛ چند بار تکرار کرده‌اند که فقط شما از ما بخواهید تا به شما از لحاظ دارو و درمان کمک کنیم. این جزو آن حرف‌های بسیار عجیب است که به ما می‌گویند که از آنها درمان بخواهیم و دارو بخواهیم. اولا خودتان دچار کمبودید؛ الان خبرهایی که از آمریکا می‌رسد، یعنی حرف‌هایی که خود آمریکایی‌ها می‌زنند، شهردار فلان شهر، رئیس بهداری فلان نقطه، رئیس بیمارستان فلان ایالت، خودشان دارند صریحا می‌گویند که دچار کمبودهای وحشت‌آوری هستند؛ هم از لحاظ وسایل پیشگیری در بروز بیماری، از ابتلای به بیماری، هم در دارو و مانند اینها. اگر چیزی دارید و دست‌تان باز است صرف خودتان بکنید. ثانیا شما آمریکایی‌ها متهمید به اینکه این ویروس را شما تولید کرده‌اید؛ من نمی‌دانم چقدر این اتهام حقیقی است اما وقتی این اتهام وجود دارد کدام عاقلی به شما اعتماد می‌کند که شما بیایید برای او دارو بیاورید؛ ممکن است داروی شما یک وسیله‌ای باشد برای اینکه این بیماری را بیشتر گسترش بدهد. هیچ اعتباری ندارید؛ به شما اعتمادی نیست. ممکن است یک دارویی را شماها تجویز کنید، یا وارد کشور کنید که این ویروس را ماندگار کند و مانع تمام شدنش شود؛ یعنی اگر چنانچه این تهمت درست باشد و شما این ویروس را به وجود آورده باشید، این کارها از شماها بر می‌آید. یا اگر کسی را به عنوان درمان‌کننده و پزشک بخواهید بفرستید، ممکن است او بخواهد بیاید اینجا، اثر عملی سمی را که تولید کرده‌اند را از نزدیک ببیند؛ چون گفته می‌شود که با استفاده‌ از آشنایی‌های ژنتیک ایرانی که از وسایل مختلفی به دست آورده‌اند، یک بخشی را بالخصوص برای ایران درست کرده‌اند؛ خب! این ممکن است بخواهد بیاید ببیند که اثرش چگونه شد؛ اطلاعات خودشان را تکمیل کنند و دشمنی خودشان را بیشتر کنند؛ بنابراین این حرفی نیست که کسی از ملت ایران این را قبول کند.
آخرین عرض من به ملت عزیزمان این است: عزیزان من! تجربه‌ 40 ‌ساله به ما نشان می‌دهد که کشور ظرفیت مقابله‌ با مسائل و چالش‌ها را در هر سطحی داراست؛ یعنی کشور ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای دارد برای اینکه با همه‌ مسائل و مشکلات و چالش‌هایی که پیش آمده است یا ممکن است پیش بیاید مواجه بشود و بر آنها غلبه کند. ظرفیت کشور خیلی زیاد است؛ مهم این است که این ظرفیت به وسیله‌ مسؤولان شناسایی شود و در همه‌ بخش‌ها افراد مؤمن، جوان‌های باانگیزه به کار گرفته شوند؛ عناصر جوان و باانگیزه و مؤمن و متشرع؛ چون کسی که متشرع است، احتمال خیانت در او خیلی کمتر از کسی است که به دین باور ندارد. این آن چیزی است که ما را به هدف‌مان نزدیک می‌کند.
و من توصیه می‌کنم مجددا که این دستوراتی را که مسؤولان ستاد ملی مبارزه‌ با کرونا پخش کرده‌اند و گفته‌اند و اعلام کرده‌اند، ان‌شاء‌الله همه عمل کنند. حتی اجتماعات دینی را تعطیل کرده‌اند که خب! این در طول تاریخ ما به این شکل بی‌سابقه است که همه جا حتی مثلا حرم‌های مطهر و نمازهای جمعه و جماعت تعطیل شود؛ این بی‌سابقه است ولی خب! چاره‌ای نبوده‌ است؛ این جور مصلحت دانسته‌اند و این جوری عمل کرده‌اند؛ اینها را رعایت کنند تا ان‌شاءالله خدای متعال هر چه زودتر این بلا را از سر ملت ایران و همه‌ ملت‌های مسلمان و همه‌ بشریت کم و کوتاه کند.
والسّلام علیکم و رحمه‌‌الله و برکاته

Page Generated in 0/0160 sec