printlogo


کد خبر: 217963تاریخ: 1399/1/18 00:00
درباره شعار سال و ماسک‌دزدی غربی‌ها

حسن رضایی: کرونا واقعیت جهان امروز و میزان اعتبار همکاری‌های بین‌المللی را بخوبی پیش چشم همگان نهاده است. دولت‌های غربی که پیمان‌های متعدد نظامی، سیاسی و اقتصادی باهم دارند، علنا به سرقت لوازم بهداشتی از هم روی آورده‌اند. برخی گمان خواهند کرد این یک وضعیت استثنایی است، واقعیت اما این است که دولت‌های نجیب(!) اروپایی و آمریکا همین اخیرا دزد نشده‌اند، بلکه کرونا تنها باعث عیان‌تر شدن این دزدی‌ها شده است. در دنیایی که اصالت با کسب سود و قدرت بیشتر است و چندصد سال تفکر فلسفی هم، چنین اهدافی را تئوریزه کرده، تحت عنوان علم به مردم ارائه داده است، موقعیت‌ها ممکن است متفاوت باشد ولی اهداف هرگز تغییر نخواهد کرد. بر این اساس، همین آمریکایی که امروز ماسک‌های آلمان را دزدیده، زمانی که پس از جنگ دوم جهانی و طی «طرح مارشال» به اروپایی‌ها کمک مالی ارائه می‌کرد هم دزدی شبیه امروز بود. دزدی با جیب‌های ورقلمبیده!

دزد آن روز البته باهوش‌تر بود. «سندهیل مولاینیتن» و «الدار شفیر» سال 2013 در کتاب «کمیابی» بر این نکته تاکید می‌کنند که فقر به نوعی هوش انسان را کاهش داده، او را وادار به اتخاذ تصمیمات اشتباه می‌کند. درباره آمریکا تا اینجای کار این ادعا درست بوده و دزد پولدار سابق، تدریجا که بدهکارتر شده، احمق‌تر هم شده است. آمریکا طی طرح مارشال در قامت یک باجگیر پولدار، نه‌تنها بازاری قدرتمند برای محصولات آمریکایی ساخت؛ که بر ارکان مختلف سیاست، فرهنگ و اقتصاد اروپا تا همین اکنون سوار شد. سال 2017 تمام شرکت‌های حاضر در بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا از ترس این دزد پرسابقه، توان سوخت‌رسانی به هواپیمای یکی از میهمانان عالی‌رتبه کنفرانس امنیتی مونیخ را نداشتند. میهمان مهم، کسی جز محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نبود! تمام اقتصاد آلمان اما توان پر کردن باک یک هواپیما را نداشت، دلیل واضح بود؛ قدرت آنها 70 سال قبل توسط دزدی که اخیرا ماسک‌های‌شان را دزدیده، سرقت شده بود!
در این میان البته تفاوتی بین اروپا و آمریکا نیست و به حیث تاریخی، اروپا حتی دست درازتری در دزدی و غارت دیگران دارد. لازمه حیات در چنین دنیایی طبعا چیزی جز قوی شدن و روی پای خود ایستادن نیست، چرا که در این جنگل بی‌رحم، ضعیف‌ها انتخابی جز نابود شدن ندارند. چنین سرنوشت تلخی ممکن است دیر و زود داشته باشد، ولی سوخت و سوز نخواهد داشت. وضعیت امروز ایتالیا و دیروز یونان، مثال‌های خوبی برای این مدعاست. واقعیات عریان این روزهای غرب چیزی جز روابط عادی بین این کشورها در تعاملات اقتصادی‌شان نیست. تعاملاتی تنش‌آلود که در سال‌های اخیر، اتحادیه اروپایی را به سمت واگرایی برده، انگلیس را از آن جدا کرده است. ماهیت خشن و غیرانسانی این تعاملات اما در شرایط عادی، عموما تحت لعاب‌های دیپلماتیک پوشانده می‌شود. 
ما اما در ایران می‌توانیم به این واقعیت مفتخر باشیم که رهبران انقلاب اسلامی از روز نخست، شناخت دقیقی از ماسک دزدی‌های امروز غربی‌ها از یکدیگر داشته‌اند. 
حضرت امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار انقلاب، شناخت عمیقی از ماهیت دنیای مدرن داشتند و از همان روز نخست در قامت طراح اصلی سیاست خودکفایی کشور در تمام ابعاد، تئوری‌پردازی و عمل کردند. امروز سراسر صحیفه را اگر جست‌وجو کنید در غالب سخنرانی‌ها حرف از خودکفایی و استقلال کشور در تمام ابعاد آن هست؛ گفتمانی دقیق و عمیق که در سخنان رهبر حکیم انقلاب حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای هم همواره برجسته بوده و در سال‌های اخیر تحت عنوان «استحکام ساخت درونی قدرت» مکرر تکرار شده است. نامگذاری سال جاری با عنوان «جهش تولید» به نوعی تاکید بر همان حرف نخست و درست انقلاب است. ظرفیت‌های متعدد کشوری به گستردگی ایران در صورت شکوفا شدن می‌تواند ما را به عنوان قطب تولید صنعتی، کشاورزی، فرآورده‌های نفتی، مواد معدنی فرآوری‌شده و بسیاری حوزه‌های دیگر در منطقه غرب آسیا معرفی کند.
ما به حیث ظرفیت‌های طبیعی و انسانی حتما در این حوزه کمبودی نداریم. لازمه تحقق این مهم اما بیش از آنکه این موارد باشد، برطرف کردن یک جمود فکری خطرناک در میان برخی مدیران کشور است؛ جمودی که نمی‌فهمد انسان غربی با 30 سال حضور در صنعت خودروی ایران اگر عزم انتقال فناوری به ما را داشت، ما هنوز پراید تولید نمی‌کردیم! جمودی که خیال می‌کند سرمایه خارجی استخر شیر و عسلی است که باید در هر شرایطی با سر درونش شیرجه زد. جمودی که برای توجیه خودش حاضر است با صدای بلند در صحن جامعه بگوید «ما جز آبگوشت بزباش و قُرمه‌سبزی در هیچ تکنولوژی دیگری برتری نداریم!»، خطر چنین تفکری اگر مساوی بمباران نفوس کشور با بمب اتم نباشد، حتما کمتر نخواهد بود. جهش تولید طبعا زمانی محقق می‌شود که مدیران ما بفهمند نباید بگویند نمی‌توانیم، بلکه بگویند «باید بتوانیم!» حمایت از تولیدکننده ایرانی در راه این توانستن، بخش دیگری از لوازم اصلی تحقق جهش تولید است. بهبود فضای کسب‌وکار با اصلاح قوانین دست‌وپاگیر تکلیف مهمی است که در همین زمینه بر دوش مجلس آینده خواهد بود. 

Page Generated in 0/0052 sec