printlogo


کد خبر: 217983تاریخ: 1399/1/19 00:00
سرمایه‌داری صدای انقلاب کرونا را شنیده است!

علی آران: حدود 2 ماه پیش بود که در نخستین روزهای افشای واگیر کرونا در ینگه دنیا، یانکی کاخ سفید که هنوز به دنبال پرده‌پوشی بود و تمایلی برای به رسمیت شناختن بحران جدید نداشت، 2 جمله فراموش نشدنی به زبان آورد که می‌توان آنها را به عنوان سند تاریخی حماقت رئیس‌جمهور ایالات متحده به ثبت رساند.  دونالد ترامپ ابتدا گفت جای نگرانی نیست، چرا که این بیماری جدید همانطور که خودش آمده، خودش هم خواهد رفت. چند روز بعد وقتی همان آمارهای رسمی اولیه و سانسور شده سی‌دی‌سی(مرکز مبارزه با بیماری‌های واگیر ایالات متحده) رشد قابل ملاحظه‌ مبتلایان به کرونا در آمریکا را نشان داد، او دوباره افاضه کرد این ویروس بزودی تحت کنترل درخواهد آمد و با گرم شدن هوا در ماه آوریل (ماه جاری) ریشه‌کن خواهد شد. نشان به آن نشان که آمریکا امروز کانون اصلی شیوع کرونا در جهان شناخته شده و این در حالی است که طبق اعتراف اخیر ترامپ- به شرطی که هنوز اعتباری برای حرف‌های او قائل باشیم- اوج بحران در ماه آتی خواهد بود.

امروز خیلی از نخبگان آمریکا و جهان دریافته‌اند سرانجام ویروس ترامپ در تنازع با یک ویروس دیگر کم آورده است و دوران پساکرونا مترادف با دوران پساترامپ خواهد بود.
ترامپ که در ابتدای کارزار انتخاباتی 2020 در آخرین ماه‌های 2019، هیچ رقیبی را برای حفظ تاج و تختش در انتخابات امسال متصور نبود، حالا حتی از سوی حامیان سنتی جمهوری‌خواهش هم به ناکارآمدی و شکست در جنگ با دشمن نامرئی متهم می‌شود. شبکه فاکس‌نیوز، مهم‌ترین رسانه حامی او در آخرین نظرسنجی خود سقوط آرای رئیس‌جمهور فعلی به مرز 40 درصد را پیش‌بینی کرده و طیف اکثریت فرماندهان متنفذ پنتاگون که تا قبل از واگیر بزرگ یکی از برگ برنده‌های کارزار ترامپ محسوب می‌شدند، آشکارا در حال نافرمانی از کاخ سفید هستند.
اما بحران کرونا فقط تا مرحله مفتضح کردن تاجر دهان گنده نیویورکی در مقام رئیس‌جمهور آمریکا پیش نرفته و چون بختکی به جان کل آوردگاه سرمایه‌داری در شرق و غرب افتاده است و روزی نیست که یکی از چهره‌ها یا مراکز شاخص کاپیتالیسم اعترافی در رابطه با وقوع  انقلاب یا تغییر قریب‌الوقوع در نظام جهانی مستقر نداشته باشد.
پیش‌بینی‌ها و تقریرات 2 ماه اخیر ناصحین غربی را فراموش کنید؛ از اسلاوی ژیژک، فیلسوف سلبریتی گرفته که کرونا را قاتل نظام سرمایه‌داری و زمینه‌ساز جایگزینی نظام بین‌المللی کمونیسم دانسته بود تا یووال نوح هراری، نظریه‌پرداز اسرائیلی ملحد دگرباش که اگر چه اندیشمند سلبریتی نولیبرال به حساب می‌آید اما چشم‌انداز لیبرالیسم را پس از توفان کرونا تاریک‌تر از هر زمان دیگر خوانده است. 
عفونت چنان تا مغز استخوان سرمایه‌داری نفوذ کرده که حتی دیگر افشاگری امثال نوام چامسکی، زبان‌شناس آمریکایی و منتقد همیشگی غرب و کسی که بحران کرونا را ناشی از خیانت نظام لیبرال آمریکایی- در هر 2 سطح انتشار ویروس و عدم پیشگیری عامدانه-  و آمریکای ترامپ را بر لبه پرتگاه سقوط می‌داند نیز چندان حیاتی تلقی نمی‌شود. یا تشکیک اخیر فرانسیس فوکویاما، مهم‌ترین نظریه‌پرداز معاصر نظام لیبرال دموکراسی در کارایی این نظام در مدیریت بحران‌ها و اعتراف او به اینکه حتی ممکن است نظام‌های مقتدر در صورت برخورداری از رهبرانی که اعتماد مردم را جلب کنند، بهتر از غربی‌های پرمدعا از پس اداره امور برآیند.  
در واقع موقعیت فعلی نظام سلطه و نظام لیبرال‌دموکراسی را باید مشابه لحظه‌ای دانست که شاه معدوم پهلوی زمانی که کار از کار گذشته بود، در واکنش به انقلاب مردم ایران پیام داد: صدای انقلاب شما را شنیدم! این واکنشی بود از سر استیصال و ناتوانی، نه از سر واقع‌نگری به منظور تدبیر امور.
حالا به شکلی روزافزون شاهد پیام‌هایی مشابه از داخل و چه بسا راس ساختار سرمایه‌داری بین‌المللی هستیم که حکایت از شنیده شدن صدای توفان ویرانگر کرونا دارد اما شاید دیگر دیر شده باشد. 
هنری کیسینجر، وزیر پیشین خارجه ایالات متحده هفته پیش در یادداشتی در روزنامه وال‌استریت ژورنال اعتراف کرد: «واقعیت این است که جهان پس از ویروس کرونا هرگز مثل قبل نخواهد بود».
کیسینجر همچنین معتقد است «آمریکا هم نمی‌تواند در اقدامی مستقل بر این ویروس چیره شود» و در این باره هشدار می‌دهد: «کرونا می‌تواند تخریب اقتصاد جهانی را به دنبال داشته باشد و در صورت عدم اتخاذ تدابیر مناسب، تا چندین نسل ادامه یابد». 
البته عجیب نیست این صهیونیست سرشناس 96‌ساله که علاوه بر هدایت دستگاه دیپلماسی واشنگتن در دوران نیکسون، 6 دهه است یکی از نظریه‌پردازان اصلی جهانی‌سازی سرمایه‌داری بر اساس بسط لیبرال ـ دموکراسی به رهبری آمریکا محسوب می‌شده، همین تابستان قبل جزو مدعوان اصلی اجلاس بیلدربرگ 2019 در بخش تصمیم‌گیری درباره «آینده سرمایه‌داری» بوده است.
وقتی وی همچنان از ضرورت دفاع از «نظام جهانی لیبرال» به محوریت آمریکا در دوران پساکرونا دم می‌زند، باید در نظر داشت پای او لب گور است و پیرتر از آن است که بتواند آینده‌ای جایگزین را برای دنیا متصور شود.
اما این امید کور شامل تمام بدنه سرمایه‌داری نمی‌شود و به نظر می‌رسد دیگرانی هستند که صدای مرگ این سیستم را بر اثر همه‌گیری جدید بشری شنیده‌اند، حتی اگر کار از کار گذشته باشد. هر چند در این صورت هم نباید کرونا را عامل اصلی فرو پاشی کاپیتالیسم دانست. همانطور که پزشکان گفته‌‌اند، این خود ویروس جدید «2019- ان کو» نیست که آدم‌ها را از پا در می‌آورد، بلکه ویروس سیستم بدن را طوری مختل می‌کند که باعث می‌شود بیماری‌های زمینه‌ای و محیطی کشنده‌تر از قبل در بدن عمل کنند.
آثار این بیماری زمینه‌ای نظام سرمایه‌داری را مدت‌هاست شاهد بوده‌ایم؛ ویروس‌هایی مثل ترامپ و کرونا فقط باعث سریع‌تر نمایان‌ شدن ناکارآمدی‌ها شدند.
برای همین وقتی روزنامه فایننشال تایمز به عنوان باسابقه‌ترین، پرنفوذترین و نمادین‌ترین روزنامه‌ اقتصادی- سیاسی جهان  از اصول بلامنازع نولیبرالی یعنی عدم دخالت قدرت متمرکز در اقتصاد توبه می‌کند، باید بدانیم این شاید حکم توبه گرگ‌های بورس لندن، دیوار به دیوار این نشریه یا حکم استغفار دیرهنگام امپراتوری صهیونیستی روتشیلدها در طبقات فوقانی دفتر فایننشال تایمز را داشته باشد.
این روزنامه که نماد راست‌ترین طیف سیاسی حاکم بر غرب محسوب می‌شود، در سرمقاله روز یکشنبه خود به قلم «جف رایلی» با عنوان«ویروس، سستی قرارداد اجتماعی را برملا کرد»، به شکلی عجیب و بی‌سابقه، ایده‌هایی را مطرح کرد که تا پیش از بحران کرونا عمدتا برنامه‌های چپ جدید اروپایی تلقی می‌شد؛ همانند مالیات بر ثروت و کنترل سرمایه.
فایننشال تایمز صریحا می‌نویسد نظام سلطه باید از سیاست مداخله‌نکردن دولت در اقتصاد دست برداشته و اصلاحات رادیکال را در دستور کار قرار دهد، در واقع علنا علیه سیاست‌های 4 دهه‌ اخیر یا همان سیاست‌هایی که نام معروف آن «نئولیبرالیسم» است، استغفار می‌کند. 
در این مقاله آمده است: «اصلاحات رادیکال یا معکوس‌کردن جهت‌گیری غالب سیاست‌گذاری در 4 دهه‌ گذشته را باید روی میز بگذاریم. دولت‌ها مجبور خواهند شد نقشی فعالانه‌تر در اقتصاد برعهده بگیرند. دولت‌ها باید خدمات عمومی را به‌دیده‌ سرمایه‌گذاری بنگرند و نه به‌ دیده‌ بدهی و آسیب‌پذیری و به جست‌وجوی راه‌هایی برآیند تا بازارهای کار را کمتر بی‌ثبات و ناامن کنند. بازتوزیع بار دیگر در دستور کار قرار خواهد گرفت و امتیازات سالخوردگان و ثروتمندان مورد بازنگری قرار می‌گیرد».
شگفت‌انگیز است اما گویا نظام لیبرال دموکراسی واقعا صدای انقلاب کرونا را شنیده است.

Page Generated in 0/0073 sec