printlogo


کد خبر: 218032تاریخ: 1399/1/20 00:00
نقدی بر مجموعه‌شعر «اخبار سکوت» سروده روح‌الله ستایش‌احدی
با غزل‌های خود کوتاه بیا!

الف.م. نیساری: مجموعه‌شعر «اخبار سکوت» از روح‌الله ستایش‌احدی است که در 72 صفحه، توسط انتشارات فصل پنجم منتشر شده است. این مجموعه 38 غزل، 3 چارپاره و یک مثنوی دارد. نکته‌ چشمگیر (ظاهرا!) در این مجموعه‌ کم‌برگ، وزن‌های بلند و ابداعی آن است که تقریبا نیمی از غزل‌ها را شامل می‌شود.
در یادداشت‌ها و نقدهای پیش از این گفتیم که وزن‌های بلند و غیرمتعارف؛ همان وزن‌هایی که در شعر قدیم سابقه ندارند و ابداع شاعران امروز است، حواس شاعران را هنگام سرودن شعر دچار اخلال می‌کنند. چرا؟ برای اینکه این وزن‌ها، وزن‌های مطبوع و روانی نیستند و حتی در مواردی با شنیدن آنها، احساس موزون ‌نبودن و منثور بودن به مخاطب دست می‌دهد. این امر را با یک دقت کوچک نیز می‌توان دریافت. اما وزن‌های بلندی که از وزن‌های معمول گرفته می‌شوند و تبدیل به 2 برابر خود می‌شوند؛ یعنی شبیه وزن‌های دوری هستند که شکل‌هایی از آن در شعر گذشته هم سابقه داشته است. در واقع، ابیات این اوزان دوری را به 4 قسمت مساوی هم می‌توان تقسیم کرد، یعنی هر بیت بشود 2 بیت؛ مثل اوزان دوری قدیم: «مُستَفعَلُن مَفاعیل، مُستَفعَلُن مَفاعیل» و مثل اوزان دوری جدید: «مَفعولُ فاعلاتُ مَفاعیلُن، مَفعولُ فاعلاتُ مَفاعیلُن».
روح‌الله ستایش‌احدی در مجموعه‌شعر «اخبار سکوت» اما دقیقا از قابلیت‌ها و ظرفیت‌های اوزان کلاسیک به نفع ابداع خود استفاده کرده است، یعنی اول اینکه همه‌ وزن‌های ابداعی‌اش شکل و ظرفیت وزن‌های دوری‌اش را دارند، مثل همه‌ غزل‌های این مجموعه که دارای وزن‌های بلندند، از جمله غزل 1:
مَفعولُ فاعلاتُ مَفاعیلُن، مَفعولُ فاعلاتُ مَفاعیلُن»
«من چشم‌های عاشق مصنوعی در ابتدای عشق شما هستم».
غزل 2:
«فَعَلاتُن مَفاعلُن مَفعول، فَعَلاتُن مَفاعلُن مَفعول»
«رفتنت اتفاق خوبی بود، ماندنت ریشه در نباید داشت».
غزل 8:
«مَفاعلُن فَعَلاتُن فا، مَفاعلُن فَعَلاتُن فا»
«نریز در دل من غم را، نخواه از تو بپرهیزم!»
و وزن‌های دوری دیگر این دفتر. اما دومین استفاده و وام‌گیری از اوزان شعر گذشته برای ابداع اوزان جدید، استفاده از شکل و ماهیت قالب «بحر طویل» است که قالب عصر تجدد نیست و اگر هم بوده، سنتی‌ها بیشتر برای مراثی‌سرایی و اشعار طنز و گاهی نیز در منظومه‌سازی‌ و داستان‌سرایی از آنها استفاده می‌کردند. امروزه از این قالب استفاده‌ چندانی نمی‌شود، مگر گاهی در مراثی و اشعار فکاهی. اما روح‌الله ستایش‌احدی از آن به نوعی در مجموعه‌شعر «اخبار سکوت» بهره برده است، البته فقط یک‌بار و آن هم در غزل 18؛ یعنی ستایش‌احدی به‌جای اینکه مثل بحر طویل، قافیه‌ها و ردیف‌ها را در جاهای معین و نامعین بحر طویل بیاورد، این قافیه‌ها و ردیف‌ها را در جای مشخصی از غزل خود می‌آورد، تنها با این فرق که قافیه‌ها و ردیف‌ها با فاصله‌ 2 برابر معمول از هم می‌آیند. چرا؟ برای اینکه مصراع‌ها این‌بار حتی 2 برابر اوزان بلند ابداعی هستند که سخن‌شان رفت و مثال‌هایی از آنها در بالا آورده شد:
«مرا ببخش اگر میان لحظه‌های بی‌قرار و اولین جوانه‌های سبز عاشقانه‌های گرم و روزهای بانشاط زندگانی قشنگ و پُرگُل تو خانه کرده‌ام».
آنچه در گیومه‌ بالا قرار گرفته، تنها مصراع اول یک غزل است. البته شبیه این کار و حتی متنوع‌تر از این کار را در غزل‌های محمدسعید میرزایی دیده‌ام. حال ابداع‌کننده‌ اول در این کار چه کسی بوده و نیز چه کسانی از این طریق بار غزل‌های‌شان را به سرمنزل مقصود برده‌اند و می‌برند و خواهند برد و دیگر مسایل، من بی‌خبرم.
حال با این وصف، باید سخن را بر اساس دوری‌ شدن اوزان غزل‌های روح‌الله ستایش‌احدی بار دیگر این‌گونه بیان کنیم که از آن رو که این وزن‌ها، وزن‌های آشنا و مطبوعی در شعر قدیم محسوب می‌شده‌اند و در غزل‌های مجموعه‌شعر «اخبار سکوت» تنها دو برابر شده‌اند و برای ملکه‌ شدن در اذهان خوش‌آهنگند، بنابراین آن اتفاق که برای اوزان بلند دیگر می‌افتد اینجا مصداق پیدا نمی‌کند، چون تنها فرقش با اوزان قدیمی در این است که در یک بیت غزل احدی، تنها 2 بار تکرار می‌شوند اما وزن‌های بلند جدید ابداعی در غزل بعضی غزل‌سرایان امروز، اوزان نامطبوعی هستند و به همین دلیل شاعران‌ را هنگام سرودن دچار اختلال ذهنی کرده یا دچار آگاهانه‌ سرودن می‌کنند و این یعنی از مسیر درست هنگام سرودن منحرف شدن و پای کج گذاشتن؛ خاصه وقتی که  احساس وزن از آنها چندان محسوس نیست و گاهی نیز نزدیک به نثر می‌شوند.
حال آیا می‌توان در این اوزان بلند ابداعی، وزنی مطبوع پیدا کرد، باید گفت ممکن است به‌ندرت این اتفاق بیفتد. با همه‌ این اوصاف و با توجه به دلایلی که غزل‌های خود روح‌الله ستایش‌احدی در اختیارمان گذاشته تا مطبوع ‌بودن وزن‌های غزلش را به‌واسطه‌ دوری ‌بودن و آشنا بودن و مطبوع‌ بودن آن وزن‌های دوری، ایجادکننده‌ اخلال هنگام سرودن و آگاهانه‌ سرودن ندانیم، باز نمی‌دانم در کل چرا این غزل‌های ابداعی در وزن‌های بلند، حتی از نوع دوری‌اش، برای من دلچسب نمی‌شود. حال اگر غزل ذیل کمی هم دلچسب است، دو سه دلیل دیگر هم دارد، یکی اینکه غزل دارای حرف و اندیشه است، اگرچه به همین واسطه کمی خشک هم شده؛ دوم اینکه نسبتا وزنش کوتاه‌تر است و سوم اینکه خب، تقریبا غزل خوبی است:
«گاهی احساس می‌کنم باید شعر را از خودم جدا بکنم
بعد از آن در میان دلتنگی، واژه واژه تو را رها بکنم
بروم جای خلوت و دنجی فارغ از ازدحام فلسفه‌ها
ساده با لهجه‌ دهاتی خود بنشینم خدا خدا بکنم
آسمان را کمی نگاه کنم دور از این روزهای سربی شهر
روستایی‌ترین نگاهم را با دل ابر، آشنا بکنم
از کنار رسوم وحشی قرن گم شوم در کمال بیزاری
خانه‌ تازه‌ تمدن را عاشقانه خودم بنا بکنم...».
حالا برسیم به آن غزل‌های مجموعه‌شعر «اخبار سکوت» که در همین وزن‌های مطبوع سروده شده‌اند و یکی از بهترین غزل‌هایش را انتخاب کنیم. اتفاقا غزل‌هایی که وزن‌های معمول و کوتاهی دارند در نسبت با اوزان بلند ابداعی، اغلب غزل‌هایی خواندنی و زیبا بودند و در این میان 2 غزل جانانه و پرشور بود؛ یکی غزل شماره‌ 25 با این ابیات:
«شبیه پسته از حیرت دهانم باز می‌ماند
به تصویری که از چشمان تو بادام می‌گیرد
به شوقت شهریار و مولوی آواز می‌خوانند
و سعدی فال حافظ از می‌خیام می‌گیرد
من از بیت زلیخای نگاهت می‌گریزم زود
ولی پیراهنم را پنجه‌ الهام می‌گیرد».
و دیگری غزل 31 با تمام ابیاتش:
«دَف را «بدَف»، بزن هیجان را بهم بریز
آرامش دروغی‌مان را بهم بریز
دیروزهای بلخ و نیشابور را برقص
امروزهای هر دو جهان را بهم بریز
کوه عسل کنار تو انگشت بر لب است
برگرد و شهرت سبلان را بهم بریز
مضمون تازه‌ای به غزل‌های من ببخش
بازار شاعران جوان را بهم بریز
چادر بگیر صورت خورشید خویش را
این ذره‌های چشم‌چران را بهم بریز
موسیقی روان غزل‌های من، تو باش
چنگی بزن به شعر و روان را بهم بریز».

Page Generated in 0/0070 sec