printlogo


کد خبر: 219641تاریخ: 1399/2/28 00:00
بازگشت دنیا به دوران همکاری‌های بین‌المللی بعیدتر از همیشه است
ترامپ و کرونا چه بر سر پروسه جهانی‌شدن آوردند؟

ثمانه اکوان: ویروس کرونا جهان را برای همیشه تغییر داده است. شاید تا پیش ‌از این گفته می‌شد بعد از مدتی با بازگشت شرایط به قبل از شیوع این ویروس، دنیا هم به شرایط قبلی خود بازمی‌گردد اما این روزها اندیشمندان علوم سیاسی و روابط بین‌الملل هر روز بیشتر از روز قبل بر این باورند جهان دیگر به آنچه تا پیش ‌از این بوده است بازنمی‌گردد. شاید بسیاری از روندها در عرصه جهانی با شیوع کرونا دچار تغییر و تحول شده باشد یا مسیری معکوس به خود گرفته باشد اما برخی هم همچنان به راه خود رفته و گسترش ویروس در جهان و به جان هم افتادن‌های کشورهای قدرتمند دنیا، تنها به تسریع این روندها کمک کرده است.
یکی از این روندها که گمان می‌رفت بخوبی در حال پیشرفت است، روند جهانی‌شدن یا پروژه جهانی‌سازی بود که توسط کشورهای غربی با گسترش تکنولوژی در کل دنیا به راه افتاده بود. بسیاری بر این عقیده بودند روند جهانی‌سازی تا قبل از کرونا روند خوب و یکنواختی مطابق با پیش‌بینی‌ها بوده است اما نگاهی به آخرین پرونده‌های مهم جهانی قبل از این پاندمی بزرگ نشان می‌دهد جهانی‌سازی آنطور هم که تصور می‌شد روند غالب در عرصه سیاست و اقتصاد جهانی نبوده است. نبردهای تجاری آمریکا با چین، کشورهای اروپایی و حتی کشورهای هم‌مرزش مانند کانادا و مکزیک و استفاده بی‌رویه این کشور از ابزار تحریم در روابط بین‌الملل، روند جهانی‌سازی را مدت‌ها قبل از اینکه بیماری «کووید-19» بخواهد آن را با فروپاشی مواجه کند، در حال سقوط و وارونگی قرار داده بود. گسترش جنبش‌های راست افراطی در سراسر اروپا، ملی‌گرایی در مناطق دیگر جهان از جمله آسیای غربی و روند مرزکشی و انزوای بین‌المللی آمریکا و جنگ‌های تجاری‌اش با کل دنیا نشان داد جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی دیگر پدیده‌ای رو به رشد در جهان، حتی قبل از بحران کرونا نبوده است. تنها کاری که ویروس کرونا انجام داد، تسریع در روند فروپاشی این پروسه در کل جهان بود. حالا کشورها بشدت به خودیاری در روابط بین‌الملل اعتقاد پیدا کرده‌اند و کمک‌ها و همکاری‌های بین‌المللی به پایین‌ترین میزان خود رسیده است. اقتصاد جهانی با بحران مواجه شده و هر کشور برای برون‌رفت از این بحران، سعی دارد کشورهای اقتصادی رقیب را به سیاه‌چاله رکود و بحران‌های اقتصادی بکشاند بلکه خود بتواند نجات پیدا کند. کشورهای مختلف سعی دارند زمینه را برای بازگشایی اقتصادشان هر چه سریع‌تر فراهم کنند اما دیگر دنیا به آن اقتصاد آزاد جهانی که تا پیش ‌از این تجربه کرده بود، باز نخواهد گشت.
 
* بحران ترامپیسم بدتر از بحران کرونا
شاید بتوان به ‌صراحت بیان کرد ضربه‌ای که ترامپ به روند جهانی‌شدن وارد کرد، هیچ‌یک از بحران‌های دیگر جهانی مانند ویروس کرونا به این روند وارد نکرده بود. حالا جهان به‌ غیر از بحران کرونا با بحران ترامپیسم نیز مواجه است و این بحران با توجه به نزدیکی به انتخابات ریاست‌جمهوری و تلاش دولت آمریکا برای شانه خالی کردن از زیر بار مسؤولیت مرگ ده‌ها هزار نفر در این کشور بر اثر ویروس کرونا، هر روز ابعاد تازه‌تری به خود می‌گیرد.
تا قبل از تعطیل شدن جهانی اقتصاد به خاطر شیوع ویروس کرونا، ترامپ مرزهای آمریکا را به روی مهاجران بسته و روند آزاد سفر را که یکی از عوامل جهانی‌شدن بود، با مشکل مواجه کرده بود. او همچنین روند اقتصاد آزاد جهانی را نیز با وضع تعرفه‌های سنگین بر کالاهای چینی یا حتی کالاهای اروپایی با خطر جدی مواجه کرده بود. او از شرکت‌های چندملیتی با ریشه‌های آمریکایی خواسته بود سریعا دفاتر و کارخانه‌های خود را در سایر نقاط جهان بسته و به آمریکا بازگردند. بازی‌های سیاسی او با قیمت نفت برای از بین بردن رقبای نفتی آمریکا از قبل از شیوع کرونا آغاز شده بود و کرونا به او فرصتی داد باقی افکار خودخواهانه «اول آمریکا» را به اجرا بگذارد.
شاید تصور شود این تنها اقتصاد جهان است که از بحران ترامپیسم و کرونا در حال صدمه دیدن است اما صدماتی که ترامپ و کرونا با هم به پروسه مدیریت جهان زدند، در طول همکاری‌های بین‌المللی بعد از جنگ دوم جهانی بی‌سابقه بوده است. ترامپ در حالی قطعنامه برای پایان دادن به جنگ‌های موجود در جهان در زمانه کرونا را رد کرد که هدف اصلی‌اش بالا بردن میزان صادرات سلاح‌های آمریکایی به سراسر جهان بود. او حالا آمریکا را به‌جایی رسانده که رسانه‌های آمریکایی مانند نیویورک‌تایمز درباره کمرنگ شدن نقش آمریکا در مدیریت جهانی ناله می‌کنند و در عین ‌حال کشورهای دنیا برای رسیدن به همکاری بین‌المللی در جهت ساخت واکسن کرونا جلساتی را ترتیب می‌دهند که نماینده آمریکا در آنها حضور ندارد. شاید گفته شود از حالا زود است که پیش‌بینی‌ای راجع به آینده جهانی‌شدن در دنیا داشته باشیم اما نگاهی به کارنامه تقریبا 4ساله دولت ترامپ و تلاش‌هایش برای از بین بردن نظم و همکاری بین‌المللی موجود در جهان تا سال 2016، نشان می‌دهد بحران ترامپیسم بیشتر از بحران کرونا روند جهانی‌شدن را معکوس کرده است.
 
* پایان جهانی‌شدن، آغاز ملی‌گرایی؟
تا پیش از بحران کرونا، تحلیلگران روابط بین‌الملل بر این عقیده بودند پایان جهانی‌شدن یا پروسه فراجهانی‌شدن در نهایت منجر به سوق یافتن کشورها به سمت محلی‌شدن یا محلی‌سازی می‌شود. آنها از واژه Localization در مقابل Globalization می‌گفتند و عقیده داشتند در این صورت اتحادهای محلی در بین کشورهای هم‌سود، مشترک‌المنافع و متحد بیشتر به وجود خواهد آمد و این اتحادها در صورتی ‌که از بعد اقتصادی خارج شده و به سمت نظامی‌گری و مسائل سیاسی پیش برود، شرایط سیاسی جهان تا حد زیادی به قبل از جنگ اول جهانی بازمی‌گردد. ظهور پدیده ترامپ و ترامپیسم این نظریه را رد کرده و روند کنونی را بیشتر به سمت Nationalization یا ملی‌گرایی متمایل می‌داند؛ جهانی که هم از نظر اقتصادی و هم نظامی، کشورها باید به خودکفایی برسند و تنها در راستای منافع ملی خود با قدرت‌های محلی یا جهانی وارد همکاری شوند. هرکدام از این سناریوها که اتفاق بیفتد، بازهم نشان‌دهنده بازگشت دنیا به وضع طبیعی قبلی خود، یعنی نظم پیش از پیدایش تکنولوژی‌های نوین است. جایی که مردم در بعد جهانی با یکدیگر در ارتباط نیستند، چرا که دولت‌های ملی آزادی‌های مردم را تا حد زیادی سرکوب می‌کنند و اجازه ارتباط با دنیای خارج به آنها نمی‌دهند و در عین ‌حال با بسته شدن مرزها و کم شدن روابط اقتصادی، کشورهای قدرتمندتر به فکر استثمار کشورهای ضعیف‌تر برای دستیابی به منابع طبیعی یا نیروی کارشان می‌افتند و کشورهای ضعیف‌تر یا پیرامونی به دلیل عقب ماندن از پروسه پیشرفت کشورهای حوزه مرکز، به ‌جای اینکه به فکر همکاری اقتصادی با کشورهای حوزه مرکز باشند، به فکر نجات خویش از وضعیت بد اقتصادی خواهند بود و این به معنای درگیری بیشتر در کل جهان خواهد بود.

Page Generated in 0/0076 sec