فرزانه غلامیتبار: با گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، حوزه موسیقی هم مانند سایر حوزههای فرهنگی و هنری کشور دستخوش تغییرات و اتفاقات مختلفی شده است. در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، موسیقی ایران بشدت تحت تاثیر آثار انقلابی و دفاعمقدس با رنگ و بوی حماسی و با محوریت مقاومت قرار گرفت.
***
موسیقی کلاسیک ایرانی که در میان مخاطبان عام بیشتر به عنوان موسیقی اصیل ایرانی شناخته میشود با پیروزی انقلاب اسلامی جان تازهای گرفت. در دهههای 40 و 50 گروهها و هنرمندان شاخص موسیقی اصیل ایرانی به خاطر گسترش بیرویه موسیقیهای کابارهای و مبتذل، تنها در چند برنامه محدود رادیو فرصت عرض اندام پیدا میکردند تا اینکه در سال 57 و به فاصله چند ماه تا پیروزی انقلاب اسلامی هنرمندان مطرح موسیقی اصیل در آن زمان در قالب گروههای شیدا و عارف همکاری خود را با سازمانهای دولتی (مثل رادیو) به دلیل «پخش آهنگهای مبتذل و تشویق به فرهنگ کابارهای» و همچنین در اعتراض به سرکوب مردم انقلابی توسط نظام شاهنشاهی ادامه ندادند. هنرمندان این گروهها در دهه 60 موسیقی اصیل ایرانی را نیز تحت تاثیر دوران انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی قرار دادند. در آن ایام برخی هنرمندان و گروههای شاخص موسیقی سعی میکردند با تولید و انتشار آثاری با مضامین انقلابی و حماسی ادای دینی کرده باشند به رزمندگان جبههها.
حتی برخی هنرمندان شناخته شده فعلی موسیقی اصیل ایرانی همچون محمد گلریز و حسامالدین سراج با حضور در جبههها به اجرای زنده موسیقی برای رزمندگان میپرداختند که البته اجرا با شرایط خاصی همراه بود که از این میان میتوان به حضور نوازندهها پشت چادر مشکی برای نشان ندادن سازها اشاره کرد.
همزمان با آهنگسازان و خوانندهها، ترانهسراهای مطرح در دهه 60 از پرکارترینهای موسیقی انقلابی و حماسی بودند که در این دهه به خلق ترانههای حماسی میپرداختهاند. از آنجا که موسیقی از اولین روزهای آغاز انقلاب با مردم ایران همراه شده بود، شاعران برجسته آن زمان از جمله «حمید سبزواری» و «علی معلم» با درک صحیح زمانه خویش و به دلیل ارتباط قوی با هسته اصلی انقلاب، توانسته بودند مهمترین حرفهای انقلاب را برای تولید سرود و موسیقی روانه بازار کنند که در کنار سرودن ترانههایی با مضامین انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، نیمنگاهی هم به شعرهای حماسی با محوریت فلسطین اشغالی داشتند. اوج این اقدام خلق اثری ماندگار با عنوان «همپای جلودار» بود که این محصول با ترانهای از مرحوم سبزواری، آهنگسازی و خوانندگی حسامالدین سراج و دکلمه مرحوم فرجالله سلحشور در قالب یک آلبوم در همان دهه 60 منتشر شد.
در واقع نگاه متعهدانه هنرمندان در دهه اول انقلاب به موضوع هنر، منجر به تولید شاهکارهای هنری زیادی شد. قطعه موسیقایی «همپای جلودار» از آلبوم «نینوا 1» نمونهای از بروز و ظهور هنر متعهد است که در موسیقی تبلور داشت.
به زعم بسیاری از کارشناسان حوزه موسیقی قطعه «همپای جلودار» اثری ممتاز در حوزه آرمان قدس و فلسطین محسوب میشود که هنوز با گذشت سالها هیچ اثری نتوانسته موفقیتهای این آهنگ را تکرار کند.
در دهه 70 به رغم اینکه برخی هنرمندان حوزه موسیقی همچون محمد گلریز با همکاری مرحوم سبزواری و آهنگسازان مختلف به خلق آثاری با مضامین انقلابی و حماسی ادامه میدادند اما اغلب خوانندههای سرشناس موسیقی ایرانی به همراه گروههای موسیقی خود و آهنگسازان و نوازندگان سرشناس موسیقی بشدت سرگرم برپایی تور کنسرتهای خود در سراسر کشور و کشورهای اروپایی بودند که این هنرمندان همزمان با انتشار دهها نوار کاست، آثارشان به طور متناوب از شبکههای تلویزیونی و رادیویی به گوش مردم میرسید؛ آثاری که دیگر رنگ و بویی از آن حال و هوای حماسی دهه 60 نداشت.
اما با ظهور نسل جدید موسیقی پاپ و کمکاری بسیاری از خوانندههای موسیقی ایرانی در دهه 70، دیگر خبری از آن شور و شعف موسیقی حماسی در دهه 60 نبود و آثاری با مضامین انقلابی و حماسی با 2 روش مختلف به تولید میرسید که هر دو شیوه کمکی به اعتلای موسیقی حماسی نکرد؛ یک روش مربوط به تولید آثار سفارشی برخی نهادهای فرهنگی بود که از آنجا که برای انتخاب عوامل تولید آثار کار کارشناسی عمیقی انجام نمیشد معمولا خروجیها آثار نامطلوبی به همراه داشت. اما شیوه دوم تولید به برخی آثار موسیقی پاپ مربوط میشد و شاهد برخی تکآهنگها در دهه 70 با مضامین انقلابی و حماسی بودیم اما متاسفانه اغلب خوانندگان پاپ اینگونه قطعات با انگیزه سهولت در اعطای مجوز از سوی وزارت ارشاد دست به تولید چنین آثاری میزدند که مسلما اثری که در حوزه موسیقی «دلی» نباشد، چنگی به دل نمیزند.
اما اوضاع در دهه 80 کاملا دگرگون شد؛ با اوجگیری خوانندههای موسیقی پاپ در این دهه، دیگر خبری از خوانندههای فعال موسیقی ایرانی در تولید آثار موسیقایی نبود و شاهد تولید آثار مختلفی با مضامین انقلابی، دفاع مقدس و حماسی از سوی خوانندگان پاپ بودیم. فارغ از انگیزههای مختلف تولید اینگونه آثار از سوی هنرمندان پاپ، باید گفت این خوانندگان در دهه 80 تمام کاستیهای موسیقی ایران در دهه 70 را در حوزه تولید آثار حماسی حداقل به لحاظ تعداد قطعات جبران کردند که میتوان به هنرمندان مطرحی چون محسن چاوشی، امیر تاجیک و حامد زمانی اشاره کرد که از این میان آثار محسن چاوشی و امیر تاجیک بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
بیشک محسن چاوشی یکی از پرطرفدارترین خوانندههای موسیقی پاپ کشورمان است به طوری که تمام آثار این خواننده بشدت مورد توجه اهالی موسیقی قرار میگیرد و از سویی سالهاست از سوی طرفدارانش به آقای خاص موسیقی پاپ ایران شهره شده است. قطعه آهنگ «فلسطین» با صدای محسن چاوشی به آهنگسازی «کوشان حداد» متعلق به آلبوم «متاسفم» سال ۱۳۸۴ تولید و به آهنگی نوستالژیک تبدیل شد. این اثر سالهاست در قالب تیزرهای مختلف تلویزیونی از صدا و سیما پخش میشود و توانسته برای بسیاری از مخاطبان خاطرهانگیز شود.
اما امیر تاجیک، خواننده باسابقه موسیقی پاپ هم سالهای پیش درست زمانی که با آهنگ مشهور «زیر آسمان شهر» به اوج محبوبیت رسیده بود، قطعه «یه مسجد، وسط دو تا مثلث اسیره» را منتشر کرد؛ قطعهای که با توجه به حجم صدای تاجیک و آهنگسازی خاص کار به اثری پرمخاطب و قابل تامل در موسیقی پاپ کشور تبدیل شد.
جز این دو اثر، خوانندگان پاپ در دهههای 80 و 90 آثار مختلفی را با موضوع «روز قدس» و «آرمان فلسطین» منتشر کردهاند اما به واقع این دو اثر از محسن چاوشی و امیر تاجیک بیشتر در ذهن مخاطبان موسیقی ماندگار شده است.
در مجموع باید گفت به رغم همه آثاری که در 3 دهه اخیر در حوزه موسیقی حماسی به تولید رسیده است اما هیچکدام ذرهای از درخشش و اوجگیری این گونه موسیقایی را به لحاظ کیفی در دهه 60 نتوانستهاند تکرار کنند و همچنان جای خالی اثری که ضمن بهرهبرداری از ترانه فاخر و آهنگسازی منحصر به فرد به خلق آهنگ حماسی منجر شود، در موسیقی 3 دهه اخیر ایران بشدت احساس میشود.