اقدام اخیر ایران در ارسال 5 نفتکش حامل سوخت به مقصد ونزوئلا با پرچم برافراشته، ابعاد اقتصادی قابل توجهی در خود دارد. اهمیت این اقدام به حدی بود که حتی مقیاس کوچک این تجارت هم نمیتواند مانع درک اهمیت آن شود. اهمیت اقتصادی و سیاسی این موضوع هم بود که باعث شد مقام معظم رهبری به تقدیر از کارکنان این نفتکشها پرداخته و این اقدام را «بزرگ» و کار آنها را «جهادی» خواندند.
مدل «تجارت کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا» به عنوان فرصتی بزرگ برای این کشورها و تهدیدی برای سلطه اقتصادی آمریکا به شمار میرود. در این میان، دلار مهمترین قربانی «تجارت کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا» است. ارز ملی آمریکا طی سالهای گذشته به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای جنگ اقتصادی آمریکا علیه دیگر کشورها ازجمله ایران به کار رفته است. حذف دلار از تجارت میان کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا، ضربه سنگینی به جایگاه دلار خواهد بود.
صادرات اخیر سوخت به ونزوئلا شاخصترین مصداق تجارت ضدتحریم از سال 92 تاکنون است. مقامات کاخ سفید با وجود تهدیدهای مکرر درباره توقیف نفتکشهای ایران، قادر به ایجاد هیچ خللی در تجارت ایران و ونزوئلا نبودند. همراستایی ایران و ونزوئلا در موضوع حفظ استقلال ملی و مقابله با دخالت خارجی موجب همداستانی دو کشور در برابر اقدامات تحریمی آمریکا شده است.
ارسال 5 نفتکش حامل سوخت با پرچم ایران بدون هیچ مخفیکاری، نشاندهنده ضدتحریم بودن این نوع تجارت است. از آنجا که هر 2 کشور طرف تجارت، مشمول تحریمهای آمریکا هستند، ابزار تحریم برای ترساندن طرفین از تجارت با یکدیگر بلاموضوع میشود. تجارت کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا حاوی چند دستاورد است که در صورت تداوم و توسعه این مدل از تجارت، میتواند موضوعیت تحریم را تا حدود زیادی از بین ببرد.
اولین دستاورد تجارت کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا، شکلگیری باشگاه کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکاست. غیر از ایران و ونزوئلا، کشورهای دیگری هم تحت فشار سیاستهای خصمانه ایالات متحده آمریکا به شکل تحریم یا روشهای دیگر هستند.
چین در جنگ تجاری با این کشور است، روسیه، سوریه، کرهشمالی، سودان، کوبا و لیبی هم به طور مستقیم توسط آمریکا تحریم شدهاند. با بزرگ شدن هر چه بیشتر دایره این کشورها رویای ایجاد باشگاه تحریمیها به واقعیت نزدیکتر میشود؛ کشورهایی که با دست به دست هم دادن میتوانند از نظر نیروی انسانی، توان سیاسی و منابع طبیعی یک قطب قدرتی جدید در جهان تشکیل دهند. این کشورها میتوانند سبد وارداتی یکدیگر را تامین کنند و در عوض با بهرهگیری از فلزات گرانبها یا ارزهای مشترک و در نهایت پیمانهای پولی دوجانبه مازاد صادراتی یکدیگر را تسویه کنند.
صادرات بنزین ایران به ونزوئلا در ازای طلا یک مدل مناسب برای روش اجرایی باشگاه تحریمیهاست. «اتحاد کشورهای تحریمشده» سیاستی است که اجرای آن اکنون بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. کشورهای تحریمشده اکنون در شرایطی به سر میبرند که بیسابقهترین اتحاد میان همپیمانان آمریکا برای اعمال فشار اقتصادی به آنها ایجاد شده است. در چنین شرایطی آنچه لازم است، اتحاد این کشورها برای شکستن حلقه محاصره اقتصادی است.
از همین رو گسترش همکاری میان کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا تنها راهکار این کشورها برای کاهش اثر تحریم است. از همین منظر، گسترش و علنیشدن همکاریهای اقتصادی میان ایران و ونزوئلا به دلیل ناگزیر بودن آن چندان جای شگفتی ندارد.
دیگر دستاورد تجارت کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا با یکدیگر، حذف دلار از مناسبات تجاری است. تسویهحساب محمولههای بنزین با طلا در تجارت اخیر ایران و ونزوئلا یکی از پیش پا افتادهترین و البته جذابترین روشهای تسویه بدون نیاز به دلار و روشهای مالی مرسوم مانند سوئیفت بود. هرچند استفاده از طلا به دلیل مشکلات حملونقل و محدودیت ذخایر، امکان استفاده حداکثری ندارد اما به عنوان یکی از روشهای تسویه در شرایط تحریم، کارساز است. علاوه بر این روش در چند سال گذشته اغلب کشورها برای فرار از وابستگی اقتصاد خود به دلار به سمت تبادل پایاپای یا تسویه با پول مشترک رو آوردهاند.
سردمداران این روش کرهجنوبی و چین هستند. هماکنون حتی پیشنهادی مبنی بر ایجاد رمزارز منطقهای برای تجارت کشورهای درگیر با تحریمهای مالی مطرح شده است که جدیترین آن با سفر حسن روحانی به مالزی رخ داد که البته تاکنون به دلیل تعلل ایران به نتیجه نرسیده است.
همچنین رو آوردن کشورهای تحریمشده به اجرای پیمانهای چندجانبه ارزی میتواند راهکار مناسبی برای بیاثر کردن تحریمهای بانکی باشد. با اشاعه این ادبیات دیگر نیازی به پذیرفتن لوایح استعماری مانند FATF نیست و اقتصاد کشورمان با استفاده از چنین روشهایی میتواند براحتی به مسیر خود ادامه دهد بدون اینکه بخواهد ضوابط و مقررات ایالاتمتحده آمریکا را در مسائل مالی بپذیرد.
از دیگر دستاوردهای گسترش تجارت بین کشورهای طرف جنگ اقتصادی با آمریکا، کاهش وابستگی اقتصاد این کشورها به غرب است. از زمانی که زمزمههای برجام در کشورمان طنینانداز شد، مسؤولان وزارت نفت تمام ارتباطهای نفتی حاصلشده با کشورهای همسو مانند بولیوی، ونزوئلا و عراق را بیحاصل و بینتیجه خواندند و با امید واهی به غرب، قراردادهایی برای صادرات گاز به اروپا و کشورهای شرق آسیا منعقد کردند. نتیجه این تفکر این شد که سال 93 دفاتر نفتی ایران در بولیوی و ونزوئلا به کلی تعطیل شد. توسعه تجارت با کشورهای همسو با ایران، باعث کاهش مسائلی از این دست میشود.