printlogo


کد خبر: 220512تاریخ: 1399/3/22 00:00
گزارش
«ما همه رومینا هستیم»

سلام. امروز به میان چند تن از فعالان حقوق زنان رفتیم تا نظر آنها را راجع به قتل رومینا اشرفی جویا شویم. با ما همراه باشید. 
+ سلام! به نظر شما چرا اینقدر قتل رومینا در بین فعالان حقوق زنان صدا کرد اما مواردی مثل قتل میترا استاد با سکوت این فعالان روبه‌رو شد؟
- به دلیل تفاوت ماهیتی این 2 قتل. در قتل میترا، ما با یک دعوای زناشویی روبه‌رو بودیم و در مکاتب روانشناسی پسافرویدی ثابت شده است که زن و شوهر دعوا کنند، ابلهان باور کنند. در واقع با توجه به تئوری‌های نوین جامعه‌شناختی و جرم‌شناختی، 2 روز دیگر آنها باهم آشتی می‌کنند و ما این وسط بده می‌شویم.
+ ممنون از نظرات عالمانه و کارشناسی شما. 
به سراغ عزیز دیگری می‌رویم. سلام، شما خودتان تا به حال شاهد چنین فجایعی بوده‌اید؟
- بله، نمونه‌اش خواهر خود من!
+ واقعا؟ چطور؟
- خواهر خود من، یک همکلاسی دارد که دختر همسایه‌شان تعریف می‌کرده که دخترخاله‌اش گفته دوستش قبلا دختری را می‌شناخته که همسایه بالایی‌شان، خواهرشوهرش قربانی همین غیرت بیجا شده است.
+ واقعا غم‌انگیز است... اما برویم سراغ فعال بعدی، راجع به کمپین «من هم رومینا هستم» توضیح می‌دهید؟
- سلام. من اعتقاد دارم همه ما از مردان به نوعی خشونت دیده‌ایم. 
+ حتی خود شما؟
- شدیدا!
+ تعریف می‌کنید؟
- پدر من با زور و اصرار می‌خواست من با پسربرادرش ازدواج کنم.
+ که حتما آدم به درد بخوری هم نبود؟
- اتفاقا دکتر بود و خیلی وضعش توپ بود.
+ حتما شما قصد ازدواج نداشتید؟
- چرا، داشتم.
+ از ایشان خوش‌تان نمی‌آمد؟
- اتفاقا برعکس!
+ ببخشید من گیج شدم، پس چرا از پدرتان شاکی هستید؟
- پدرم که گناهی نداشت بنده خدا! من از دست پسرعمویم شاکی هستم. مرا نگرفت رفت با یک دختره ایکبیری ازدواج کرد!

Page Generated in 0/0056 sec