printlogo


کد خبر: 220568تاریخ: 1399/3/24 00:00
چرا حفظ، ثبت و انتشار آثار مرحوم استاد حمید سبزواری، شاعر انقلاب ارزشمند است
چهار جلد محترم
* گفت‌و‌گو با مصطفی محدثی خراسانی به بهانه سالگرد درگذشت حمید سبزواری

محمد‌رضا کردلو:  داشتم مجموعه آثار حمید سبزواری را مرور می‌کردم که به این بیت از مطلع یک غزل رسیدم:
«گرگ نباید که حافظ گله باشد
دزد نباید رفیق قافله باشد»
دیدم عجب مناسب ماجرای رفیق‌بازی این روزهاست. بعد در میان دفتر اشعار باز چرخی زدم و بیشتر این را دریافتم که شعر حمید سبزواری چقدر زنده است و در عین پایبندی به سنت شعری قدمای ادبیات فارسی، روبنایی نو دارد و قابل استفاده برای همه دوران‌هاست. شعر حمید سبزواری ویژگی‌های قابل ذکر فراوانی دارد؛ مواردی که در نوشته‌ها و یادداشت‌های دیگر به آنها اشاره شده است. مثلا آیت‌الله خامنه‌ای در مقدمه دفتر شعر حمید سبزواری در سال 67 می‌نویسند: «زبان فاخر در شعر حمید با مضمون انقلابی و مکتبی، آمیزه‌ای مطلوب و ارزنده پدید آورده و مجموعه شعر او در دیوان معاصر فارسی، فصل رغبت‌انگیز و شایسته‌ای گشوده است».
در مقدمه مجموعه آثار نیز که به قلم 3 تن از شعرای معاصر آقایان رضا اسماعیلی، حسین اسرافیلی و مصطفی محدثی‌خراسانی امضا شده، این‌چنین آمده است: او بر بوم شعرهای خویش حماسه مقاومت و پایمردی انسان در برابر ظلم، تجاوز، تبعیض و بی‌عدالتی را آنگونه زیبا و گویا به تصویر کشیده است که همه مردم جهان می‌توانند با اسطوره‌ها و نمادهای شعری او احساس پیوستگی و همذات‌پنداری کنند. 
واقعیت هم همین است. شعر حمید سبزواری صدای عدالت است. در واقع استثنایی در میان شاعران انقلاب است. در میان شاعران و اندیشه‌وران حوزه انقلاب شاید کمتر کسی مشابه آقای حمید در ارادت و اعتقاد به اصل و اساس شعارها و آرمان‌های انقلابی سراغ داشته باشیم، چرا که شعر حمید برآمده از روزگار پس از انقلاب نیست، بلکه خود با اشعار و سروده‌هایش یکی از معاصران موثر بر نهضت است. در واقع آقای حمید از «مجاهدان شنبه» نیست که پس از پیروزی با انقلاب وصلت کرده باشد. قابل تامل آنکه او به اندازه کسری از طلبکاری مجاهدان شنبه از انقلاب حس طلبکاری بروز نداد و آنچنان که در اشعارش دارد و در نوشته‌هایش، خود را مدیون و مرهون امام می‌داند. غرض آنکه حمید سبزواری در عین نزدیکی به این آرمان‌ها و شعارها و حتی نزدیکی به بزرگان انقلاب، هیچگاه شاعری حکومتی شناخته نشد، چرا که همواره با زبان شعر میان شرایط موجود با شرایط مطلوب تفکیک قائل می‌شود. مثلا من فیلمی از او دیدم که در اوایل دهه 70 از «حقوق نجومی» برخی مدیران به زبان شعر نقد می‌کند. در واقع همان که انتظارش را داریم؛ فهم شاعر از این گزاره که عدالت امری مقطعی نیست و باید مطالبه‌ای همیشگی باشد. یعنی در همین دیوان اشعار و 4 جلد مجموعه آثار استاد سبزواری که تامل و توقفی کنیم، متوجه می‌شویم ظلم‌ستیزی و عدالتخواهی موضوعی دامنه‌دار در اشعار او است و تقریبا در همه سال‌های زندگی‌اش، ظهور و بروزی از این گزاره به چشم می‌خورد. مثلا شعری در سال 63 سروده و سال‌ها بعد دوباره در یادداشت کوتاهی آن را مناسب احوال روز دانسته است. حالا به متن و ابیاتی از شعر دقت کنید:
رشته‌ بازار چون پیوست با ارباب میز
رهزنی‌ها در لباس شرع و قانون می‌شود
این که بر رنگ و ریا سرپوش قانون می‌نهی
روزی آخر کاسه تزویر وارون می‌شود
بیش از این ما را تحمل بر فساد و فتنه نیست
دست‌ها از آستین چاره بیرون می‌شود
صبر ما هرچند از رطل گران سنگین‌تر است
بشکند خم چون که جوش باده افزون می‌شود
گر نباشد حرمت خون شهیدان فرض عین
خشم خائن‌سوز محرومان شبیخون می‌شود
این چند بیت به تنهایی شاهدی بر این مدعاست که حمید سبزواری بیش و پیش از هر عنوان و لقب دیگری، شاعر «عدالت»، آن هم از نوع انقلابی‌اش است. و البته همین ابیات به وضوح حاکی از این است که یک شاعر انقلابی، چگونه یک شاعر معترض نیز هست و چقدر حمید سبزواری این ظرافت‌ها را خوب بلد بود. شمشیر شعر او علیه تبعیض آنقدر تیز است که من احتمال می‌دهم بخشی از این اشعار و ابیات که در بالا آوردم، ممکن است در حین پخش از تلویزیون با سانسور مواجه شود. حالا بگذریم از اینکه همان بیت «رشته بازار چون پیوست با ارباب میز/ رهزنی‌ها در لباس شرع و قانون می‌شود» چقدر مناسب اخبار این روزهای برخی از دادگاه‌های در حال برگزاری است. 
یکی دیگر از وجوه شعری حمید اخلاص و احسان بی‌منت او در خرج ذوق و قریحه‌اش در خدمت اهداف و آرمان‌های انقلابی است. شاید خیلی‌ها باور نکنند مثلا لفظ «جانباز» و مصطلح شدنش برای مجروحان انقلاب و جنگ، محصول ذوق شعری حمید سبزواری در سرودن قطعه «جانباز» باشد که محمد گلریز خواند (نقل از حمیـد شاهنگیــان در بزرگداشت حمید سبزواری). از میان وقایع و اتفاقات انقلاب نیز کمتر حادثه‌ای است که حمید برای آن ترانه یا شعری نسروده باشد. به عبارت دیگر او تاریخ ادبی انقلاب اسلامی است. یعنی با مطالعه مجموعه اشعار و آثار آقای حمید، تاریخ انقلاب هم مرور می‌شود. مجموعه آثاری که در اقدامی تحسین‌برانگیز حالا در دسترس قرار گرفته است. ثبت و انتشار مجموعه آثار استاد حمید سبزواری در 4 جلد، البته اصلی‌ترین بهانه این نوشته است، چرا که یکی از نابلدی‌های مدیریت فرهنگی در همه این سال‌ها عدم تثبیت داشته‌های خود است؛ کاری که اتفاقا دیگران و دشمنان بیش از مدیران فرهنگی ما بلدند، آنقدر که از نظرگاه حمید سبزواری هم دور نمانده است. او در پایان مقدمه‌ای که بر اشعار خود در سال 67 می‌نویسد از برخی کجروی‌ها در فهم مناسبات فرهنگ انقلابی می‌نویسد: «با دریغ احساس می‌کنم دست‌هایی برای تاریک وانمودن چهره تابناک انقلاب در کار است. اینان را به عبرت گرفتن از دو‌چهرگانی که امروز نامی و نشانی از آنان نیست توصیه می‌کنم. در خاتمه، خواندن این جلد از اشعار را به آنها که منکر هنر انقلاب‌اند سفارش می‌نمایم، شاید انصاف را فریب عناوین دانشگاهی خود نخورند و خون شهیدان انقلاب را پاس دارند. شگفتا «سیاهکل» ادبیات دارد و انقلاب اسلامی ادبیات ندارد؟!»
حالا اما به همت بسیج هنرمندان و البته یاری شهرستان ادب و وزارت ارشاد، مجموعه 4 جلدی اشعار و آثار استاد حمید سبزواری به چاپ رسیده که از جهات متعدد فرصتی مغتنم برای مطالعه گران سیر شعر انقلاب اسلامی است. چه آنکه به نظرم بسیاری از سروده‌ها و ترانه‌ها امکان بازآفرینی و خوانده شدن و استفاده برای تنظیم سرودهای تاثیرگذار را نیز دارد. «این بانگ آزادی؛ مجموعه آثار حمید سبزواری» در 4 جلد به کوشش رضا اسماعیلی، مصطفی محدثی خراسانی و حسین اسرافیلی در انتشارات سیمرغ هنر به چاپ رسیده است. در جلد اول این مجموعه غزل‌ها، در جلد دوم قصیده‌ها و در جلد سوم مثنوی‌ها، قطعات، قالب‌های ترکیبی، رباعی و دوبیتی‌های حمید سبزواری منتشر شده است. جلد چهارم این مجموعه نیز به اشعار نیمایی، شعرهای آزاد و سرودهای انقلابی این شاعر معاصر اختصاص پیدا کرده است. 
***
گفت‌و‌گوی «وطن‌امروز» با مصطفی محدثی‌خراسانی به بهانه سالگرد درگذشت حمید سبزواری
انقلابی معترض
عباس اسماعیل‌گل: همان‌طور که در گزارش بالا آمده است، مجموعه آثار استاد حمید سبزواری که به کوشش مصطفی محدثی‌خراسانی و 2 شاعر مطرح دیگر منتشر شده است یکی از کامل‌ترین و بی‌نقص‌ترین مجموعه‌های شعر مرحوم سبزواری به شمار می‌رود. به بهانه ایام سالگرد درگذشت استاد حمید سبزواری با مصطفی محدثی‌خراسانی درباره برخی اظهارنظرهای جنجالی زنده‌یاد سبزواری در مقدمه مجموعه شعرش گفت‌وگو کرده‌ایم.
***
* مرحوم سبزواری در دوران حیات خود از برخی شاعران انقلابی گلایه‌هایی داشت که حتی در مقدمه مجموعه شعرش هم به این موضوع اشاره‌ای دارد، در این باره توضیح می‌دهید؟
حمید سبزواری به معنای واقعی از شور انقلابی برخوردار بود به طوری که سراسر زندگی خود را وقف انقلاب اسلامی کرد. ایشان به همین خاطر توقع داشت همه شاعرانی که ادعای انقلابی‌گری دارند و عنوان «شاعر انقلابی» را یدک می‌کشند با تمام وجود به میدان بیایند. 
به عنوان مثال، یکی از انتقادهایی که استاد سبزواری از شاعران مختلف داشت این مسأله بود که توقع نداشت برخی شاعران انقلابی با حضور در انجمن‌های مختلف مواردی را مطرح کنند که مؤلفه‌های انقلاب اسلامی را زیر سوال ببرند. 
 
* حتی ایشان انتقادهای صریحی را نسبت به عملکرد برخی رسانه‌های انقلابی مطرح می‌کردند.
بله! ایشان از همان دهه 60 نسبت به عملکرد برخی رسانه‌های انقلابی که با بودجه بیت‌المال اداره می‌شدند گلایه‌های شدیدی را مطرح می‌کرد که چرا این رسانه‌های انقلابی آنطور که باید مروج ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اسلامی نیستند. البته برخی‌ها معتقدند توقعات ایشان از رسانه‌های انقلابی تا حدی زیاد بود که این مسأله از آرمان‌گرایی استاد سبزواری نشات می‌گرفت. 
 
* شاید به ‌خاطر همین ویژگی لقب «پدر شعر انقلاب» برازنده وی بود.
لقب «پدر شعر انقلاب» لقبی هوشمندانه و بحق برای استاد بوده است، زیرا بسیاری از شاعران، مؤلفه‌های شعر انقلاب را با اشعار وی باز‌تعریف می‌کنند. وی نقش مهمی در شکل‌گیری نسل جدیدی از شاعران انقلابی ایفا کرد و اگر شعر انقلاب را به پازل‌های یک تصویر تشبیه کنیم بدون شک مهم‌ترین و اصلی‌ترین بخش این پازل به استاد حمید سبزواری برمی‌گردد که همه وجوه فرمی و محتوایی شعر انقلاب در اشعار عرفانی و حماسی‌اش به چشم می‌خورد. 
به جرأت می‌توان گفت تسلط بر بیان و شور انقلابی تا روزهای آخر عمر استاد هم به وضوح در اشعارش دیده می‌شد. از سوی دیگر در ایام انقلاب اسلامی ما شاعران انقلابی کم نداشتیم اما بحق استاد سبزواری تک‌سوار شاعران انقلابی بود که با شور و شعف تمام شعر انقلابی می‌سرود. 
 
* یکی از نکاتی که بسیاری از اهالی فرهنگ و ادب با طیف‌های مختلف درباره استاد حمید سبزواری می‌گویند، به شخصیت مستقل استاد برمی‌گردد، در این‌ باره توضیح می‌دهید که به‌رغم اینکه ایشان به عنوان پدر شعر انقلاب اسلامی مطرح است چطور در نگاه عموم مخاطبان از شخصیتی مستقل برخوردار است؟
در این باره باید به 2 نکته اصلی اشاره کرد، یکی آنکه مرحوم سبزواری قبل از انقلاب اسلامی هم شاعر تثبیت‌شده‌ای بود و از اواخر دهه 40 با حضور در انجمن‌های شعر و محفل‌های ادبی در جمع بزرگان آن زمان شعر معاصر، اشعار اعتراضی خود را می‌خواند. 
نکته دوم آنکه ایشان در دوران پس از انقلاب تا آخرین روزهای عمر خود بدون هیچ‌گونه مصلحت‌اندیشی به عملکرد ناصحیح دولت‌های مختلف اعتراض می‌کرد و برخی سیاست‌های اشتباه دولت‌ها را به بدون رودربایستی به چالش می‌کشید و به همین خاطر در میان اهالی ادب و هنر به یک شاعر انقلابی معترض مشهور شد که همین روحیات موجب می‌شد هیچ‌گونه انگ وابستگی به ایشان نچسبد.

Page Generated in 0/0236 sec