بازار ارز با افزایش نرخ در ماههای اخیر بویژه در یک ماه گذشته مواجه شده است. عبور نرخ دلار آمریکا از مرز 20 هزار تومان باعث تشدید نگرانی بسیاری از مردم شده، چرا که کمتر کسی است که از همبستگی بالای نرخ ارز و سطح عمومی قیمتها بیخبر باشد. بانک مرکزی تاکنون در مواجهه با افزایش نرخ ارز، سیاست مدارا را در پیش گرفته است، هر چند عبدالناصر همتی، رئیسکل بانک مرکزی اخیرا اعلام کرد اگر این روند ادامهدار باشد، در بازار ارز مداخله خواهد کرد. با این حال نوع مواجهه بانک مرکزی نسبت به تحولات بازار ارز با انتقادهایی از سوی برخی کارشناسان روبهرو شده است.
ادبیات «ارزپاشی» التهاب بازار ارز را تشدید کرد
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با «وطن امروز»، به عبارت «ارزپاشی» رئیسکل بانک مرکزی واکنش نشان داد و گفت: بنده از اصطلاح «ارزپاشی» که آقای همتی بیان کردند بسیار تعجب کردم. این واژه چگونه و بر چه اساسی ساخته شده و چرا در این موقعیت بیان شد؟ متاسفانه به نظر میرسد ادبیات آقای همتی نیز کمکم به ادبیات دولتمردان نزدیک شده و او هم مانند دولتمردان برای آرام کردن فضای اقتصادی تلاش نمیکند، بلکه با به کار بردن واژههای اینچنینی خود عامل افزایش نرخها و هیجانات روانی در بازارهای مختلف میشود.
وی با طرح چند سوال از دولت ادامه داد: دولت باید به این سوال جواب دهد که وضعیت اکنون ما با زمان شهادت حاجقاسم سلیمانی یا زدن پهپاد آمریکایی چقدر فرق کرده است؟ آیا آن زمان تحت تحریمهای آمریکا نبودیم؟ چرا آن زمان قیمت ارز نهتنها افزایش نیافت، بلکه با کاهش رو به رو شد؟ شاید جواب این سوالها را در همان اصطلاح جدید رئیس بانک مرکزی یعنی «ارزپاشی» بتوان دریافت.
استاد اقتصاد تصریح کرد: آقای همتی با این واژه به روشنی عنوان کرد بانک مرکزی آن زمانها ارز به بازار تزریق میکرده اما در واقع مدیریتی در کار نبوده، بلکه «ارزپاشی» بوده است. در حالی که مدیریت بازار ارز با «ارزپاشی» ممکن نیست و این دو، مقولههایی متفاوت از هم هستند.
آلبرت بغزیان با موشکافی نوسانات نرخ ارز در سالهای گذشته بیان داشت: با اینکه آن زمان نرخ ارز بین 11 تا 12 هزار تومان بود و به رغم تنشهای سیاسی که به بازار وارد میشد، در حالی که نرخ طلا، خودرو و مسکن افزایش مییافت اما ارز ارزان شد. این موضوع نشان میدهد یک جای کار میلنگد! این لنگیدن همان «ارزپاشی» مورد نظر آقای همتی است. اکنون با این اصطلاح آقای همتی، بازار این پیام را دریافت میکند که بانک مرکزی توانایی ارزپاشی را ندارد و هیجانات بازار افزایش مییابد و نرخ ارز بالاتر میرود.
وی با بیان اینکه خیلیها از بازار ارز و تنشهای آن به نان و آبی رسیدند، اظهار داشت: آن روزها آنهایی که میدانستند بانک مرکزی در حال «ارزپاشی» است و زمان کوتاهی طول نمیکشد که بانک مرکزی دیگر توانایی تزریق ارز به بازار را ندارد، داراییهای خود را فروختند و ارز خریدند تا در این بحران با سودهای چند برابری بفروشند، لذا با قطع کردن «ارزپاشی» بانک مرکزی، افزایش نرخ ارز اتفاق افتاده است.
بغزیان با اشاره به اینکه سیاست ارز نپاشیدن آقای همتی، دادن سیگنال گرانی به بازار ارز است، گفت: به هر حال از آقای همتی انتظار نمیرفت این جمله را عنوان کند. او باید با بیان اینکه بازار را رصد یا مدیریت میکنیم، آبی بر آتش بازار میریخت، نه اینکه با بیان این جمله به بازار ارز سیگنال بدهد که بانک مرکزی نمیخواهد یا نمیتواند عرضه ارز را زیاد کند. لذا نباید منتظر کاهش نرخ ارز باشید. به نظر میآید آقای همتی این جمله را برای تشویق صادرکنندگان نیز به کار برد تا آنها برای وارد کردن ارز به کشور و گران فروختن آن خوشحال شوند.
***
حسن حیدری، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با «وطن امروز» با اشاره به دلایل افزایش نرخ ارز گفت: ارز این روزها ترمز بریده است و روند رو به فزونی قیمت را در پیش گرفته است. دلایل متعددی برای افزایش نرخ ارز میتوان برشمرد؛ دلایل زمینهای قیمت ارز را افزایش داده است که با افزایش نقدینگی این زمینهها بشدت عرصه را برای افزایش نرخ ارز فراهم کرده است.
وی در این باره افزود: از سوی دیگر آقای همتی، رئیس بانک مرکزی افزایش نقدینگی سال گذشته را 31 درصد عنوان کرد. این در حالی است که خود پول نزدیک به 50 درصد و سپردههای مدتدار 28 درصد افزایش داشته است. از سوی دیگر سیاست کاهش نرخ بهره بانکی نیز اثرات مستقیمی بر افزایش دلالی و سوداگری در بازار ارز گذاشته، به نحوی که اکثر سپردههای مدتدار قبلی اکنون به سپردههای دیداری تبدیل شده است. کاهش نرخ سود بانکی موجب شد نقدینگیها یا سپردههای بانکی به سمت بازارهایی مایل شود که بازدهی بیشتری به دنبال دارد.
استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: هجوم سرمایهها و سپردههای بانکی به سمت بازارهای ارز، طلا و خودرو ناشی از یک سیاست غلط در این شرایط بد اقتصادی است. از سوی دیگر تحریمها و فشار حداکثری آمریکا و دنیای غرب بر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران و اضافه شدن دردسر بزرگی به نام بیماری کرونا که به صورت مستقیم بر تجارت خارجی همه کشورها تاثیر گذاشته است هم مسیر تحولات بدی را در اقتصاد ایران باز کرد.
حیدری گفت: قطعا دلایل زمینهای را در افزایش نرخ ارز نمیتوان نادیده گرفت. هر چند دلایل کوتاهمدتی مثل قطعنامه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تلاشهای آمریکا برای فشار هر چه بیشتر نهادهای بینالمللی به ایران و تصویب قطعنامههای دیگری علیه ایران نیز میتواند هیجانات روانی را به بازار ارز وارد کند و روند قیمتی ارز را بالا ببرد.
وی درباره تاثیر سیاستگذاریهای دولت بر نرخ ارز اظهار داشت: افزایش بار روانی ناشی از نااطمینانی به اقتصاد کشور موضوعی است که نهتنها بازار ارز را به التهاب کشیده، بلکه بازارهای سرمایهای مثل طلا و خودرو را نیز ملتهب کرده است. کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه کرونا نیز بار اضافی بر اقتصاد شد، خاطرنشان کرد: باز نبودن مرزها به دلیل بیماری کرونا را نمیتوان از لیست دلایل زمینهای افزایش نرخ ارز کنار گذاشت، چرا که بسته بودن طولانیمدت مرزها و کاهش تجارت و باز شدن مرزها بعد از این مدت طولانی موجب شده تجار و صادرکنندگان برای گرفتن حواله فشار زیادی به دولت وارد کنند. همچنین بازنگشتن ارزهای صادراتی نیز در کنار سایر عوامل، باعث سرریز شدن تقاضای حواله در بازار اسکناس شد.
وی در ارزیابی عملکرد بانک مرکزی در بازار ارز گفت: به هر حال به نظر میرسد بانک مرکزی قدرت مدیریت خود را در بازار ارز از دست داده یا امکان مدیریت این بازار را بدرستی ندارد، چرا که روند افزایش نرخ ارز مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه از زمستان سال 98 تاکنون به طور تناوبی نرخ ارز روند افزایشی به خود گرفته که اکنون به حدود 20 هزار تومان رسیده است.
حیدری در واکنش به تعبیر «ارزپاشی» همتی گفت: این روزها آقای همتی از اصطلاحات جدیدی در سخنان خود رونمایی میکند که از زبان او شنیدنی است، چرا که اینگونه اصطلاحات، خاص دولتمردان دولت آقای روحانی است و گوش مردم به این مدل واژهسازیها در این دولت عادت کرده است که تا پیش از این از زبان رئیس بانک مرکزی نشنیده بودیم. «ارزپاشی» جدیدترین اصطلاحی است که رئیس بانک مرکزی در بحبوحه تنشهای ارزی آن را به کار برد، در حالی که در این شرایط انتظار به کار بردن چنین واژهای از او نمیرفت.
استاد اقتصاد تصریح کرد: شواهد نشان میدهد به رغم اینکه بانک مرکزی ادعا میکند «ارزپاشی» را از دستور کار بانک مرکزی حذف کرده است، اما بر اساس اخبار غیررسمی 45 میلیون دلار از طریق بانک مرکزی به بازار تزریق شده است. به هر حال در شرایط محدودیت ارزی، حفظ ذخایر ارزی مهمتر از نرخ ارز است و هیچ کارشناس و متخصص فنی در جنگ اقتصادی با این شدت و این هجمه آن را رد نکرده یا کار غیرمعمولی نمیداند، چرا که از دست دادن منابع ارزی به معنای از دست دادن امنیت کشور یا تحقق خواستههای دشمن به شمار میرود.
وی خاطرنشان کرد: بحثی که بانک مرکزی درباره بازار اسکناس و اینکه 5 درصد کل تجارت ما است را مطرح کرده شاید از نظر عدد و رقم درست باشد اما اکنون در سال 99 شاهد بازگشت به سال 97 و روند صعودی قیمت ارز هستیم. اگر به خاطر داشته باشید آن زمان هم ادعا شد بازار اسکناس کوچک است اما دولتمردان و بانک مرکزی بشدت از اهمیت بازار اسکناس و علامتدهیهای آن به اقتصاد غفلت کردند، لذا نباید از این موضوع مهم غفلت کرد و نمیتوان به خیال اینکه مبنای قیمتگذاری همان 5 درصد است از تجار و واردکننده هم انتظار داشته باشیم 5 درصد به قیمت کالای خود اضافه کند. قطعا واردکنندگان بر اساس نرخ ارز فعلی، کالای خود را به فروش میرسانند. یعنی ملاک عمل و تصمیمگیری آنها در قیمتگذاری، نرخ کنونی ارز است.
عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس در پایان گفت: بانک مرکزی ادعا کرده دیگر تمایلی به دخالت در بازار ارز ندارد و دخالت دولت در بازار ارز و قیمتگذاری آن را هم رد کرده است اما اینکه بانک مرکزی میتواند در این بازار دخالت کند یا نه بسته به میزان اسکناسی است که در اختیار دارد. قطعا نباید انتظار داشت به دلیل افزایش نرخ ارز، کل ذخایر ارزی تخلیه شود اما سوال این است که آیا دولت و بانک مرکزی نمیدانستند با وجود شرایط زمینهای مثل رشد نقدینگی 31درصدی، رشد پولی 50 درصدی و رشد اقتصادی منفی 7 درصد و تبعات ناشی از کرونا و تداوم تحریمها دلار در همان محدوده قیمت باقی نمیماند؟ آیا دولت برای مدیریت بازار از ماههای قبل نباید دست به اقدامی میزد و برای این موضوع راهکاری میاندیشید که با افزایش نرخ ارز، فشار معیشتی و تورم بیشتری به مردم وارد نشود؟