printlogo


کد خبر: 221038تاریخ: 1399/4/7 00:00
قسمت اول «آقازاده» مخاطب را معطل نگه نداشت
شروع یک قصه امنیتی

مسأله عدالت و مبارزه با فساد یکی از سوژه‌های زنده و به‌روز جامعه ماست که می‌تواند دستمایه فیلمنامه‌های جذاب و مهیج باشد، فیلم‌هایی که مخاطبان نیز با آن همراهی کنند، حال اگر این سوژه در یک ژانر پلیسی- امنیتی نیز ارائه شود مخاطبان آن بیشتر نیز خواهند بود؛ چنانکه تاریخ فیلمسازی در ایران نشان می‌دهد همیشه فیلم‌های جنایی، پلیسی و امنیتی پرمخاطب بوده‌اند. آخرین آن هم «گاندو» بود که از شبکه 3 سیما پخش شد و داستان جاسوسی جیسون رضائیان را به تصویر کشید. حالا اما یک سریال پلیسی- امنیتی با موضوع مبارزه با فساد این بار از طریق شبکه نمایش خانگی عرضه می‌شود. «آقازاده» که محصول سازمان اوج است، با نویسندگی و تهیه‌کنندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی از طریق فیلیمو عرضه شده است. قسمت اول این سریال روز گذشته در دسترس مخاطبان قرار گرفت که با استقبال روبه‌رو شد.

***

* خوش‌ریتم و دلهره‌آور
تا پیش از آنکه قسمت اول فیلم منتشر شود، چند تیزر با یک شعار منتشر شده بود؛ «این قصه با خون تموم می‌شه!» که گل‏واژه همه تیزرها بود اما عنقا در همان 10 دقیقه اول فیلم مخاطب را با انتهای داستان آشنا می‌کند و مخاطب با یک قتل دراماتیک مواجه می‌شود و از اینجا به بعد با فلش‌بک‌ها و فلش فورواردها سعی در بیان قصه و شخصیت‌پردازی داستان دارد. در حقیقت همین قسمت اول که با ضرباهنگی تند به اتفاقات مختلف در طول داستان می‌پردازد، به مخاطب کمک می‌کند تا آنکه به چرایی و چگونگی داستان پی ببرد. فیلم برخلاف عمده سریال‌های این سال توانسته است در همین قسمت اول قلاب خود را بیندازد و مخاطب را نگه دارد. 
 
* چند پرونده اقتصادی و امنیتی در یک سریال
«نیما» آقازاده‌ای است که مرکز ارتباطی چند پرونده فساد است، فرزند یکی از بزرگان سیاست، در برابر او «حامد» تا آنجا که مشخص است نماینده انتظامی و قضایی است که پدرش دوست قدیمی پدر نیما است و آنها از کودکی با هم همبازی بوده‌اند و حالا این دو در برابر یکدیگر قرار گرفته‌اند. نیما اما می‌خواهد به اصطلاح حامد را نیز آلوده نشان دهد تا او دست از سرش بردارد. فساد و زد و بند در «پنجمین حراج خاورمیانه» که شاید استعاره از «حراج بزرگ تهران» باشد، «الکس» شخصیتی که اخیرا دستگیر شده و در حوزه «قاچاق دختران و شبکه‌سازی فساد اخلاقی» کار می‌کرده است، پرونده‌سازی برای مسؤولان و مدیران تا کارهای آقازاده داستان راحت‌تر روی غلتک بیفتد، بخش‌هایی از آن چیزی است که در قسمت اول به مخاطب عرضه می‌شود و این یعنی در ادامه قرار است مخاطب با پرونده‌های امنیتی، ‏سیاسی و اقتصادی‌ای مواجه شود که از آنچه در قسمت اول مشاهده کردیم احتمالا پرونده‌ها نیز واقعی هستند. حامد عنقا اما چند روز پیش نیز گفته بود که «ما «آقازاده» را فقط برای سرگرمی مردم نمی‌سازیم تا تنها در سبد تفریحات و اوقات فراغت آنها قرار بگیرد، حتی سریالی نمی‌سازیم که بتوان بعد از دیدن آن براحتی خوابید، بلکه «آقازاده» را می‌سازیم تا بسیاری را بی‌خواب کنیم و مخاطبان‌مان را درباره جنبه‌های مختلف مسائل مختلف اجتماعی به فکر بیندازیم. طبق گفته مقام معظم رهبری همه در کشور باید با فقر و فساد و تبعیض در این مملکت مبارزه کنند. «آقازاده» هم یک سریال نیست بلکه صدای بلند یک اعتراض است، مطلبی که یک بار باید به شکل خیلی عیان درباره آن سخن گفت. عفونتی که باید یک بار نیشتر بخورد و به شکل درست حتی اگر به درد و خونریزی منجر شود جراحی‌اش کرد». 
 
* یک اتفاق اگزجره
حامد (مامور امنیتی داستان) بیرون حراج بزرگ خاورمیانه منتظر ایستاده تا نیما (آقازاده) را بازداشت کند، نیما می‌آید، دستبند به دستش می‌خورد، سوار پرشیای مشکی چراغ گردون می‌شود؛ پشت سرش یک ماشین امنیتی دیگر راه می‌افتد اما حامد ایستاده است و بعد از رفتن آن 2 ماشین سراغ یک پراید می‌رود و سوار آن می‌شود. اتفاقی که مخاطب پیش خود آن را بسیار گل‏درشت می‌داند، مثل آن اتفاقی که عنقا و توفیقی در سریال «پدر» رقم زدند و حامد آن قصه برای انجام ندادن یک گناه خود را از پنجره کلاس دانشگاه بیرون انداخت. آنجا البته این کار باعث وایرال شدن قسمت اول و جلب توجه داستان شد اما این اتفاق در آقازاده حتی آن کارکرد را هم ندارد. 
 
* تقلید گرافیکی اما بد
تدوین و اتفاقات بصری قسمت اول نشان می‌دهد عنقا و توفیقی تلاش داشته‌اند در طراحی سریال از بعضی سریال‌های خارجی الگو بگیرند، بویژه آنچه به عنوان گرافیک معرفی شخصیت در میانه قسمت اول از «نیما»، «حامد» و «راضیه»- که نقش مهم‌ترین دختر وسوسه‌کننده در اختیار نیما و همسر آینده حامد را دارد- به شکل بدی ارائه می‌شود که مخاطب آن را نامتجانس با سریال می‌داند. اگر قرار باشد این اتفاق در قسمت‌های بعدی هم ادامه پیدا کند قطعا یکی از نارضایتی‌های مخاطب خواهد شد. 
 
* قاب تلویزیون در وی او دی جواب می‌دهد؟
اوج و عنقا انتخاب کرده‌اند که به جای تلویزیون «آقازاده» را از طریق وی او دی‌ها ارائه کنند اما انگار خود را در چارچوب تلویزیون نگه داشته‌اند. عمده سریال‌های ارائه شده در وی‌او‌دی از قاب سینما برای ارائه فیلم‌شان استفاده می‌کنند تا جاذبه بصری بیشتری داشته باشد و مخاطب ضمن تماشای یک سریال، خود را در مواجهه با قاب مدیوم سینما ببیند اما آقازاده در قاب‌بندی و دکوپاژ دوربین همچنان برای تلویزیون ساخته شده است یا اینکه توفیقی و عنقا از آنچه بلدند خارج نشده و ریسک نکرده‌اند. اما آیا این انتخاب برای مخاطب خوش می‌آید؟
 
* متفاوت از سریال‌های وی او دی
آنچه همواره به‌ عنوان نقد سریال‌های وی او دی در سال‌های اخیر مطرح بوده، ناظر به محتوا بوده است. عمده سریال‌های عرضه شده از طریق وی او دی‌ها با محوریت «خیانت»، «عشق‌های مثلثی» و «لاکچری‏بازی»‌های طبقه اشراف بوده است و عموم سریال‌های وی او دی‌ها قابلیت عرضه در سیمای ملی را ندارد اما «آقازاده» خارج از این قواعد قصه‌گوی چند پرونده امنیتی- سیاسی است، تا آنجا که با رعایت مسائل اخلاقی حتی در حجاب بازیگران امکان پخش تلویزیونی هم دارد. همین قسمت اول آقازاده نشان می‌دهد به لحاظ کیفیتی و پیچیدگی و جذابیت قصه از عموم سریال‌های این بستر بهتر است و می‌تواند مخاطب بیشتری را نیز با خود همراه کند. 

Page Generated in 0/0056 sec