فاطمه عسکرنیا: از آذرماه سال 97 بود که شهردار تهران با پیوستن به کمپین «سهشنبههای بدون خودرو»، روزهای سهشنبه رفتن به محل کار با دوچرخه را به جای خودروی شخصی انتخاب کرد و تا امروز این روند را ادامه داده است، به امید اینکه دوچرخهسواری در تهران پرترافیک، پرتردد و دودآلود را جایگزین خودروهای شخصی کند؛ آرزویی که در سایه نبود زیرساختهای شهری مناسب برای دوچرخهسواری، آن هم در تهران محال و دستنیافتنی است. به همین خاطر خیلی از منتقدان معتقدند دوچرخهسواری شهردار و یارانش در روزهای سهشنبه یک کار تبلیغاتی بیش نیست و نمیتواند مرحمی بر زخم آلوده این شهر باشد! منتقدان حتی معتقدند اثبات این سخن کار سختی نیست؛ کافی است یک روز سوار بر دوچرخه شوید و مسیر منزل تا محل کار را رکاب بزنید، آن وقت است که میبینید دوچرخهسواری بدون بادیگارد و خودروهای محافظ در تهران خیلی سخت است.
۲ سال از تبلیغ دوچرخهسواری در تهران آن هم در روزهای سهشنبه میگذرد اما با گذشت این مدت، هنوز سهشنبهها خیابانهای شهر پر از خودروهای شخصی است و تعداد دوچرخهسواران هم آنقدر محدود که به چشم نمیآید. برای یافتن چرایی این موضوع به سطح شهر رفتیم و با مردم تهران به گفتوگو نشستیم.
علی صابری، جوان 29 سالهای است که از دوچرخهسواری در تهران نه تجربه خوبی برایش باقی مانده و نه خاطره دلانگیزی که دوباره او را ترغیب به تکرارش کند. او میگوید: «در همان سال نخست راهاندازی کمپین سهشنبههای بدون خودرو در تهران تحت تاثیر تبلیغات شهری قرار گرفته و تصمیم گرفتم یک روز مسیر خانه در منطقه 10 تا ونک را که محل کارم بود با دوچرخه طی کنم. چشمتان روز بد نبیند، تا آن روز فکر نمیکردم دوچرخهسواری در شهر چقدر سخت و طاقتفرساست؛ از نبود مسیر مشخص برای تردد دوچرخه گرفته تا موانع ریز و درشتی که هر کدام تردد با دوچرخه را سخت میکند. در واقع وقتی در میان هزاران خودروی عبوری و موتوسیکلت، دوچرخه جایی در این شهر ندارد، چه اصراری بر استفاده از آن در شهر تهران است؟» او ادامه میدهد: «آن روز در میانه راه خسته شدم اما جایی برای پارک کردن دوچرخه تا عصر پیدا نکردم و هیچ یک از پارکینگهای عمومی حاضر به پذیرش دوچرخه نشدند!»
او درباره دوچرخهسواری تیم شهرداران هم میگوید: «قطعا شرایط دوچرخهسواری این آقایان با ما که شهروندان عادی هستیم فرق دارد، در غیر این صورت تمام کسانی که تجربه دوچرخهسواری در تهران را دارند حتما تجربههای تلخ مشترک دارند و هیچ کدام نتوانستهاند حین دوچرخهسواری عکسهای یادگاری زیبا و خالی از ترافیکهای خطرناک بگیرند».
* امکانات سختافزاری و نرمافزاری هم مهیا نیست
نبود مسیر دوچرخهسواری ممتد و طولانی برای دوچرخهسواران و عدم توجه به تامین زیرساختهای لازم برای دوچرخهسواری، کار را برای مردمیکه دوست دارند از دوچرخه به عنوان وسیله حملونقل استفاده کنند سخت کرده است. این حرفها را «کامران سعادتی» یکی دیگر از شهروندان تهرانی میزند و میگوید: «ما نه مسیر دوچرخهسواری در حد استاندارد در تهران داریم و نه کسی با قوانین آن آشناست. وقتی نه بستر سختافزاری و نه بستر نرمافزاری و حتی فرهنگی برای دوچرخهسواری در شهر موجود نیست، چگونه میتوان انتظار داشت شهروندان در شهر با خیال آسوده دوچرخهسواری کنند؟»
او با اشاره به اجرای طرح بیدود هم میگوید: «۲ سالی میشود که دوچرخههای بیدود در نقاط پرتردد شهر دیده میشود اما مشکل اصلی این دوچرخهها سادگی آنهاست. این دوچرخهها دندهای نیستند و تردد با آنها در یک مسیر طولانی سخت است. از طرف دیگر شهروندان با اپلیکیشن این دوچرخه آشنا نیستند و همین عدم آشنایی باعث ضرر آنها میشود، چرا که فقط باید در مسیرهای تعیینشده در اپلیکیشن تردد کنند و اگر غیر از این باشد به عنوان جریمه از شارژ پولی فرد کاسته میشود».
* هیچ مسیر امنی وجود ندارد
نبود مسیرهای دوچرخهسواری استاندارد باعث شده اغلب شهروندان برای تردد با دوچرخههایشان یا از پیادهروها استفاده کنند یا از مسیرهای ویژه اتوبوس که هر دوی این مسیرها با عواقبی برای دوچرخهسواران همراه است؛ درگیری با عابران پیاده و کسبه در پیادهراهها و درگیری با پلیس راهور در مسیر خطوط ویژه. هر چند مهرماه گذشته خبرهایی از موافقت پلیس برای تردد دوچرخهسواران در خطوط ویژه به گوش رسید اما پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ با تکذیب این خبر به صورت قطعی اعلام کرد خطوط ویژه صرفا برای استفاده شهروندان از حملونقل عمومی است و بند 49 ماده یک اساسنامه راهنمایی و رانندگی هم مصداق این سخن است و تردد دوچرخهسواران در این مسیر ممنوع است. غلامرضا امامی، راننده تاکسی در تهران است. او از دوچرخهسواران به عنوان یک تهدید جدی در خیابانهای تهران یاد میکند و میگوید: دوچرخه مقاومت چندانی ندارد و از سوی دیگر دوچرخهسواران بدون رعایت اصول ایمنی در خیابانهای شلوغ تردد میکنند و هر لحظه امکان برخورد آنها با خودروها وجود دارد. او دل پری هم از دوچرخههای بیدود دارد و میگوید: «دوچرخهسوارانی که با دوچرخههای شخصی در خیابان تردد میکنند باز تجهیزات ایمنی لازم را دارند اما کسانی که از این دوچرخههای کرایهای استفاده میکنند بدون کلاه ایمنی سوار میشوند و این مسأله خطرات بسیاری برای شهروندان دارد».
ترویج دوچرخهسواری در شهر تهران در حالی این روزها از سوی مدیران شهری در قالب یک شو تبلیغ میشود که به گفته یعقوب آزاده، مدیر سیستم حملونقل پاک شهرداری تهران، تنها 70 کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه یا همان مسیر سبز در سطح شهر تهران ایجاد شده و این در حالی است که تهران در شرایط ایدهال به حدود 550 کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه نیاز دارد.
* ترویج دوچرخهسواری بدون مطالعه علمی
محمدعلی کرونی، کارشناس حملونقل و ترافیک هم درباره اجرای طرح سهشنبههای بدون خودرو و اصرار مدیران شهری بر استفاده از دوچرخه در تهران میگوید: «ما امروز شاهد اجرای طرحی در تهران هستیم که هیچ مطالعه علمی درباره وجود زیرساختهایش در پایتخت نشده است و اعتبار و هزینههای گزاف صرف شده در آن میتواند در بخشهای دیگری چون تقویت ناوگان حملونقل عمومی هزینه شود تا مردم بهره بیشتری از آن ببرند».
این کارشناس حملونقل در ادامه شکستهای مداوم تهران در طرحهای مختلف توسعه دوچرخهسواری در این شهر را برایمان تورق میکند و میگوید: «از موانع طبیعی تهران پیش روی دوچرخهسواران که بگذریم، موانع غیرطبیعی اعم از موانع فرهنگی، اجتماعی، ترکیب مدلهای حملونقل عمومی، ایمنی و امنیت دوچرخهسواران و همچنین نبود پارکینگ در مکانهای عمومی همه و همه جزو موانعی است که باعث شده تا طرحهایی چون داکهای هوشمند یا کیوسکهای عرضه دوچرخه در تهران امروز با صرف هزینههای هنگفت بلااستفاده باقی بمانند».
* آلودگی اصلی از حملونقل عمومی است
طرحهای تبلیغاتی مثل دوچرخهسواری شهردار تهران درحالی است که عمده آلودگی تهران را ناوگان اتوبوسرانی ایجاد کرده است. چند روز پیش محسن هاشمی در مصاحبهای اعلام کرد در 8 سال گذشته یک اتوبوس به ناوگان حملونقل عمومی اضافه نشده است و این در حالی است که طبق گزارش کارشناسی شهرداری، بیش از 30 درصد آلودگی هوای تهران ناشی از تردد اتوبوسهای شهری است. با وجود این حجم از آلایندگی که هیچ اتفاقی برای رفع آن رقم نمیخورد، دوچرخهسواری شهردار را میتوان تنها شوی تبلیغاتی دانست.