printlogo


کد خبر: 221960تاریخ: 1399/4/28 00:00
یادداشت جواد منصوری، سفیر اسبق ایران در چین برای «وطن‌امروز»
«قدرت» ایران و چین پایه اصلی توافق است

تغییرات ژئوپلیتیکی که در سطح جهان در حال رخ دادن است، جمهوری اسلامی را به این جمع‌بندی رسانده است که روابط خود با چین را بیش از پیش، در یک چارچوب مشخص و هدفمند قرار بدهد. حتما به این موضوع آگاه هستید که روابط ۲ کشور عموما تابع یک سری از متغیرات و تحولات منطقه‌ای و جهانی است که خواه‌ناخواه بر روند تعاملات بین‌المللی ۲ کشور تأثیر می‌گذارد. جمهوری اسلامی تصمیم گرفته تا روابط با چین را به دور از تأثیر این تحولات، در چارچوب یک برنامه بلندمدت و هدفمند تنظیم کند. در راستای این هدف مذاکراتی را با طرف چینی داشته و توانسته چارچوب و ساختار کلی این ارتباط را در قالب یک تفاهمنامه فراهم بیاورد که از آن به عنوان سند همکاری‌های 25 ساله ایران و چین نام برده شده است. 
طبیعتا غرب یعنی آمریکا، اروپا و متحدان آنها در منطقه خاورمیانه به هیچ عنوان تمایلی به گسترش همکاری‌های ایران و چین ندارند، چرا که گسترش تبادلات ۲ کشور به گسترش امکانات و توانمندی‌های ایران و چین در منطقه خواهد انجامید و این امر برای این کشورها قابل تحمل نیست. از طرف دیگر افزایش روابط با چین به گسترش ظرفیت‌های ایران نیز خواهد انجامید که این امر هم به مذاق کشورهای متحد غرب در منطقه خاورمیانه خوش نمی‌آید. 
از زمان مطرح شدن موضوع تفاهم راهبردی 25 ساله ایران و چین کشورهای غربی و متحدان‌شان شروع کرده‌اند به شایعه‌پراکنی، تهدید کردن و ارائه تحلیل‌های غلط و نابجا. آنها همه ظرفیت‌های خود را به کار گرفته‌اند تا زمینه‌های اجرایی شدن این تفاهمنامه را منتفی کنند، البته باید این نکته را یادآور شد که هیچ وقت ۲ کشور ایران و چین منافع مشترک خود را تحت تأثیر این تبلیغات نادیده نخواهند گرفت؛ منافع ملی هر کشوری مقدم بر اینگونه حرف‌هاست. 
نکته بسیار مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که مفاد تفاهمنامه 25 ساله ایران و چین هنوز قطعی و روشن نشده است و مراحل تشریفاتی و قانونی خود را طی می‌کند. طبیعتا هرگونه تحلیل و تفسیر از این تفاهمنامه نیاز به گذشت زمان بیشتری دارد تا بدرستی همه مفاد آن آشکار شود. جالب است کسانی که هنوز متن تفاهمنامه را ندیده‌اند تفسیرهای عجیب و غریبی از آن ارائه کرده‌اند! این متن روند قانونی خود را طی خواهد کرد و بعد از تصویب در مجلس شورای اسلامی، مورد بررسی شورای نگهبان قرار خواهد گرفت و در صورت گرفتن تاییدیه در تمام این مراحل، اجرایی خواهد شد. این تفاهمنامه در داخل چین نیز روند قانونی خود را طی خواهد کرد تا دولت چین مجوز اجرایی کردن آن را داشته باشد. تا قبل از طی شدن این روند نمی‌توان هیچ تحلیل قطعی و جدی‌ای درباره این تفاهمنامه داشت. 
البته این مسأله را هم نباید نادیده گرفت که هر چقدر هم سعی بشود روابط ۲ کشور دستخوش تحولات منطقه‌ای و جهانی نشود اما بالاخره این تحولات اثر خود را خواهد گذاشت. به همین خاطر است که در صورت اجرایی شدن این تفاهمنامه نیز در آینده ممکن است نوساناتی در این روابط شکل بگیرد. ممکن است با توجه به تحولات جهانی، این روند همکاری‌های تفاهم‌شده کند شود یا حتی برعکس، افزایش هم پیدا کند. 
اشتراکات زیادی که بین ۲ کشور ایران و چین در ۲ منطقه جغرافیایی غرب و شرق آسیا وجود دارد، باعث شده تا در طول تاریخ و طی قرون گذشته تعاملات و همکاری‌های مختلفی بین این ۲ کشور شکل بگیرد. گاهی این روابط دوجانبه بوده و گاهی هم چندجانبه. روابط ما با کشور چین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سیر صعودی‌تری به خود گرفت به طوری که در حال حاضر بیشترین حجم همکاری‌ها بین جمهوری اسلامی ایران و چین در جریان است. نکته حائز اهمیت این است که ظرفیت‌های ۲ کشور برای ارتباط با یکدیگر بسیار بیشتر از روابطی است که تاکنون شکل گرفته است. زمینه‌های بسیار زیادی برای همکاری‌های دوجانبه ایران و چین وجود دارد که بخشی از این زمینه‌ها ناشی از موقعیت و جایگاه ایران در منطقه و جهان و همچنین موقعیت و جایگاه چین در شرق آسیا و معادلات بین‌الملل است. همین جایگاه مهم ۲ کشور در ارتباطات جهانی موجب شده تا همیشه روابط ایران و چین مهم ارزیابی شود؛ گفت‌وگوها، رفت‌و‌آمدها و همکاری‌هایی که شاید در ۲ دهه گذشته به علت شرایط خاص پیش آمده گسترده‌تر هم شده است. این نکته را نباید از یاد ببریم که ما طی این سال‌ها نتوانسته‌ایم از تمام ظرفیت‌های موجود در جهت تقویت همکاری‌های دوجانبه استفاده ببریم. این در حالی است که هیچ مشکل خاصی برای توسعه و گسترش تبادلات با چین پیش پای ما نبوده است. 
به این مسأله هم باید توجه داشته باشیم که نباید فکر کنیم روابط ما با چین در گرو این تفاهمنامه است؛ خیر، ما هم‌اکنون نیز حجم بالایی از همکاری‌ها را با چین داریم و مشکلی هم در راستای گسترش این همکاری‌ها وجود ندارد. به عبارت دیگر این تفاهمنامه گسترش همکاری‌هایی است که تاکنون وجود داشته نه همکاری‌هایی که تاکنون نبوده است و می‌خواهد به یکباره ایجاد شود. برخی افراد اظهار‌نظرهایی می‌کنند که قرار است امتیازات ارزی به چین داده شود یا امتیازات امنیتی و از این دست تحلیل‌ها. همان‌طور که قبلا تأکید کردم وقتی هنوز مفاد دقیق این تفاهمنامه بر ما روشن نیست پس طبیعتا اینگونه تحلیل‌ها هیچ‌گونه مبنایی ندارد. قطعا در هر رابطه‌ای با کشور دیگر، منافع ملی در اولویت قرار دارد و هر کشوری بر اساس منافعش دست به گسترش روابط با کشور دیگر می‌زند. 
البته دولتمردان ما هم باید به این نکته دقت کنند هر چقدر ما از نظر توانمندی‌های داخلی ضعیف باشیم، هر چقدر در حوزه تولید ضعیف باشیم، نه فقط تولید اقتصادی، بلکه تولید تکنولوژی و تولید فکر، هر چقدر در این حیطه‌ها ضعیف باشیم بیشتر نیازمند روابط خارجی خواهیم شد. تا زمانی که همه سرنوشت کشور را گره بزنیم به فروش نفت و دست از تقویت ساخت درونی و تولیدی کشور برداریم و به دنبال این باشیم تا نیازهای خود را به صورت واردات تامین کنیم، روز‌به‌روز نیازمندی‌های ما در روابط خارجی بیشتر خواهد شد و این یک نقطه ضعف است. این را توجه داشته باشید که حقیقتا مشکل کشور ما اقتصادی نیست، بلکه فرهنگی است. اگر فرهنگ کار، تولید، قانونمندی و مسؤولیت‌پذیری در کشور حاکم شود بسیاری از مسائل حل خواهد شد و ما در آن مسائل نیازمند تبادل با کشور خارجی نخواهیم بود. به عبارت دیگر قصد من این است که گوشزد کنم که اگر چه اصل گسترش همکاری‌های ایران با چین می‌تواند به منافع ۲ کشور کمک کند و فرصت‌های بیشتری برای کشور به وجود بیاورد اما در عین حال ما باز هم باید توجه داشته باشیم که حل ریشه‌ای مشکلات کشور نه از طریق اینگونه تفاهمنامه‌ها بلکه از طریق افزایش قدرت درونی نظام و افزایش قدرت تولید صورت خواهد گرفت. دولتمردان باید سعی کنند تا با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی و استعدادهای درونی کشور که به وفور در جوانان ما و منابع طبیعی کشور وجود دارد، مشکلات کشور را حل کنند و روند توسعه درون‌زا را در پیش بگیرند. 

Page Generated in 0/0170 sec