دکتر محمدرضا پورابراهیمی*: بازار سرمایه ابزاری قدرتمند برای تجهیز منابع خرد و اختصاص آن به طرحهای بزرگ سرمایهگذاری در تمام کشورهای دنیاست. این یک ظرفیت بسیار مهم برای اقتصاد ایران است و مهمتر اینکه در ایران موضوع بازار سرمایه در حالی اهمیت ویژهتری نسبت به بقیه کشورها پیدا میکند که جایگاه بازار پول طی سالهای گذشته بویژه بعد از پیروزی انقلاب تا امروز رویکرد بانکمحور در تجهیز منابع را به خود اختصاص داده و اساسا تامین مالی بنگاههای اقتصادی از مسیر بانکها رقم خورده است که بخشی از این ناکارآمدی در اقتصاد کشور هم به دلیل محدودیتهای ناشی از مسیر تامین مالی بوده و طبیعتا حوزه بازار سرمایه یک حوزه بسیار مهم برای ما است.
ما با اقدامات و شرایطی که اخیرا پیرامون این بازار شکل گرفته مواجه هستیم؛ اگر چه دولت هم به این قضیه با یک نگاه مثبت به بورس دامن زده است و این قضیه را پیگیری میکند اما در شرایط کنونی بازار سرمایه ما هم از فرصتهای خیلی خوب و هم تهدیدات بسیار جدی برخوردار است.
مهمترین فرصتی که ما در بازار سرمایه داریم که امکان جذب منابع برای پروژههای سرمایهگذاری را در حالی که تجهیز منابعمان به واسطه فاینانسهای خارجی دچار مشکل شده-به دلیل محدودیتهای ناشی از تحریم- فراهم میکند، آن است که براحتی در کشور این تجهیز منابع انجام شود. خیلی از پروژهها در حوزه نفت و گاز هست که دولت میتواند از این طریق موضوعات را پیگیری کند و طبیعتا بخش عظیمی از منابع از طریق بازار سرمایه تجهیزش امکانپذیر است.
در حوزه معادن فرصتهای بزرگی وجود دارد آن هم در شرایطی که بخش زیادی از ظرفیتهای معدنیمان بلااستفاده است، لذا تشکیل شرکتهای جدید باید بر اساس پروژهها باشد که در حال حاضر نیست؛ نه خرید و فروش سهام که الان چند وقتی است دارد اتفاق میافتد. برای نمونه شستا میآید سهامی را عرضه میکند که قبل از این هلدینگ آن را، قبل از آن شرکت زیرمجموعه را و قبل از آن شرکت تکی را عرضه کرده و عملا با عرضه شستا اتفاقی در اقتصاد ایران نمیافتد و یک شرکت برای سومین بار که عرضه شده فروخته میشود. فرصتهایی که ما میگوییم آن است که دولت بیاید پروژههای بزرگش را عرضه کند و تجهیز منابع کند و پس از شروع کار از پروژه بیرون آمده و بخش خصوصی واقعی بیاید و کار را ادامه دهد.
شرکتهای دیگری که در این پروژهها از نهادهای حقوقی غیردولتی یا مجموعه بخش خصوصی هستند که به دولت و نهادها اختصاص ندارند، میتوانند بیایند این پروژهها را تجهیز کنند لذا اینها فرصتهای بازار ما است و از همه مهمتر اینکه بخش نقدینگی در بازار ایران که به میزان هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان به کشور دارد اضافه میشود، حتما باید یک محل جذب داشته باشد که بهترینش بازار سرمایه است. از طرفی با این کار میتوانیم از تهدیدات ناشی از حجم نقدینگی در اقتصاد، افزایش آثار ناشی از تورم، التهاب بازارهای موازی و بازارهای دیگر جلوگیری کنیم. به نظر من بهترین رویکرد این است که برای بازار سرمایه یک مسیر منطقی پیدا کنیم و بر اساس آن جذب منابع انجام دهیم که هم پروژه انجام شود، هم اشتغال ایجاد شود و تولید اتفاق بیفتد و هم منابع سرگردان به سمت بازارهای سوداگری سوق پیدا نکند. در کنار این موضوع تهدیدهای بازار سرمایه نیز هست که مهمترین آن این است که روندی که بازار سرمایه نشان میدهد و روند شاخصی که هر سال قیمتها را نشان میدهد هیچ تناسبی با مبانی اقتصادی کشور ندارد؛ با این مبانی از جمله عملکرد بنگاههای اقتصادی هیچ قیمت سهامی در دنیا افزایش پیدا نمیکند مگر اینکه اطلاعات خوبی از شرکتی که قیمتش دارد افزایش پیدا میکند منتشر شود، یعنی به واسطه اتفاقات خوب در شرکت تولید و سودآوری بیشتر شده و تعدیل مثبت میدهد.
بنابراین اگر جایی دیدیم قیمت سهام بالا میرود و بشدت نیز افزایش پیدا میکند و از طرفی عملیات بنگاه نهتنها افزایش مثبت نداشته که بعضی بنگاهها حتی در سالهای اخیر بویژه در یک سال اخیر دچار مشکل و متوقف شدهاند، باید به این افزایش قیمت سهام به دیده تردید نگاه کرد و جای نگرانی است.
دومین موضوع شاخصهای کلان اقتصاد کشور است. وقتی در مجموعه شاخصهای بورس که معدل عملکرد اقتصاد است و بشدت در حال افزایش است، با شتاب در هفتهها و ماههای اخیر شما با شرایطی مواجه میشوید که میان شاخصهای کلان اقتصادی با مجموعه شاخصهای بورس هیچ ارتباطی وجود ندارد، یعنی رشد اقتصادی در سالهای اخیر با عملکرد ضعیف این دولت منفی بوده اما شاخص بورس همینطور افزایش پیدا میکند به طوری که هیچ جای دنیا چنین چیزی امکانپذیر نیست چون نرخ بیکاری افزایش پیدا کرده، حوزه جذب سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده، نرخ پسانداز سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده، همه اینها شاخصهای منفی هستند اما شاخصهای بورس بشدت افزایش پیدا میکنند؛ پس هیچ ارتباط منطقیای بین شاخصهای کلان هم نیست.
نکته سوم این است که هیچ ارتباطی بین شاخصهای کلان اقتصادی منطقی دنیا با بورس ما وجود ندارد. در حال حاضر به دلیل بیماری کرونا رکود عجیبی بر دنیا حاکم شده، بنابراین در رکودی که اتفاق افتاده بسیاری از سهام شرکتها کاهش پیدا کرده و دچار مشکل شده و شرایط خاص یافته و دنیا عملا دارد وارد مرحله رکود میشود. قیمت جهانی نفت کاهش یافته، مصارف اساسی کاهش پیدا کرده اما این مسأله که باید اثر منفی روی بورس ما بگذارد برعکس شده و نه تنها هیچ اثر منفیای نداشته بلکه رابطه عکس نیز داشته است.
این نشان میدهد قیمتهای سهام نه با عملکرد بنگاه، نه با شاخصهای اقتصادی منطقه و نه با شاخصهای اقتصادی جهان همخوانی ندارد و این نگرانی جدی برای ما وجود دارد که این روند اگر افزایش پیدا کند، بعضی از شاخصها مانند P/E از یک متوسط غیرمنطقی برخوردار شود، مثلا متوسط بالای ۳۰ که این یعنی 30 سال فرد سرمایهگذار باید صبر کند و این اساساً با هیچ یک از مبانی اقتصاد همخوانی ندارد؛ البته این فقط یک میانگین است، بنابراین خطراتی جدی برای آغاز سقوط قیمتها در بورس وجود دارد که اینجا به دلیل اینکه مردم همه به سمت بورس دعوت شدهاند و میلیونها نفر کد سرمایهگذاری گرفتهاند، نگرانی جدی متضرر شدن مردم به واسطه عدم شناختشان از بازار و رویکرد حمایت غیرمنطقی دولت از یک بازاری است که باید از آن منطقی و حسابشده حمایت کرد و کارشناسی صحبت کرد، لذا پیشنهاد ما به دولت این است که با نظارت جدی و با اعمال مدیریت تقاضا در بازار سرمایه کشور، درباره موضوعاتی مانند بحث حجم مبنا، دامنه مجاز نوسان و موضوعات مربوط به شفافیت اطلاعات شرکتها به آحاد مردم اطلاعرسانی و اعلام شود این مسیر امکان استمرار ندارد.
یکی از شاخصهای ما در قیمت سهام، قیمت جایگزین است. الان قیمت بعضی از سهام شرکتها در بورس ۲ برابر قیمت جایگزین است. به طور مثال فرض کنید سهام یک شرکت خودرویی را داشته باشید؛ بعد ببینید قیمت سهام 5 برابر قیمت خودروهایش است، این باعث شک میشود که چرا چنین قیمتی دارد. الان قیمت جایگزینی یک شاخص است، قیمت جایگزینی الان معادل یکدوم بعضی از این قیمتهاست.
شرکتهای خودروسازی الان در دنیا اگر به دلار محاسبه کنیم قیمت جایگزینیشان از قیمت خودروسازی در کشور ما کمتر است یا شرکتهای فولادی همین گونه است، پس نگرانی جدی به دنبال دارد.
دولت باید مدیریت تقاضا در بورس انجام دهد، از طرف دیگر نیز باید پاسخ دهد به نیاز مردم در جذب منابع نقدینگی و جلوگیری از تورم و افزایش بازارهای موازی که در ابتدا گفتم.
* رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس