بیانگیزگی در فرهنگ و عدم توجه به سینما در سال آخر دولت دوازدهم با کرونا شدت گرفت
گروه فرهنگ و هنر: مدیریت، حال و انرژی و انگیزه میخواهد که گویا دولتها در سال آخر فعالیت خود بویژه در دوره دوم، بهره چندانی از آن نمیبرند. حالا هم که گسترش چشمگیر حضور مسؤولان دولتی و حاکمیتی در شبکههای اجتماعی از جمله توئیتر و اینستاگرام باعث شده مدیریت از مرحله عملی به مرحله توئیتزنی و انتشار پست تغییر شکل بدهد. بسیاری از ما بیشتر از آنکه از خروجیهای مدیران در حوزههای مختلف بشنویم، در رسانههای مختلف از واکنشهای توئیتری و مجازی فلان مسؤول و مدیر فرهنگی میخوانیم و این دقیقا همان دردی است که باعث شده حال و روز فرهنگ و هنر و اهالی آن، درست در روزهایی که کرونا همه ابعاد زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است، بشدت سخت شود.
* چرخه توزیع آثار سینمایی در آستانه فروپاشی!
سینما و خروجی آن به عنوان یک هنر- صنعت با مخاطب تعریف میشود و اساسا حیات سینما در گرو توجه و نگاه مخاطب است؛ حالا حساب کنید شرایطی پیش آید که حتی اگر مخاطب هم خواهان توجه به سینما باشد اما شرایط و بستر توجه به آن فراهم نباشد. کرونا دقیقا عامل ایجادکننده چنین شرایط عجیب و البته سختی است که باعث شده علاقهمند سینما نیز در بسیاری موارد از بهرهگیری از تولیدات سینمایی محروم شود.
این ماجرا از آن جهت حائز اهمیت است که سینما نه فقط از جهت تولید، بلکه از منظر بستر نمایش آن یعنی سالن سینما نیز باید مورد توجه قرار گیرد. شاید بتوان با استفاده از ظرفیتهایی مثل اکران آنلاین، آثار سینمایی بخشی از ضرر و زیان تولیدکنندگان را جبران کرد اما اقتصاد سالنهای سینما چیزی است که نمیتوان با چنین طرحهایی از آن حمایت کرد؛ مسالهای که بخش مهمی از چرخه توزیع آثار سینمایی را تحتالشعاع قرار میدهد و حتی این چرخه نحیف و کمجان را به سمت فروپاشی سوق میدهد بویژه آنکه بسیاری از سالنهای سینما پیش از غائله کرونا هم در آستانه ورشکستگی قرار داشتند و این ماجرا و فشارهای اقتصادی ناشی از آن سرعت نزدیک شدن سالنهای سینما به این شرایط وخیم را شدت بخشیده است.
* خطر تغییر کاربری سالنهای سینما!
منوچهر محمدی، تهیهکننده سینما در گفتوگویی که روز گذشته در «مهر» منتشر شد از این گفته که پیش از این درباره وضعیت امروز سینماها به مدیران ارشاد هشدار داده بود. محمدی در این زمینه میگوید: از چهارم تیرماه که دستور بازگشایی سینماها داده شد تا حالا، فروش سینماها به طرز حیرتآوری پایین است. با اینکه پروتکلهای بهداشتی به صورت 100 درصدی در سینماها اجرا میشود ولی به نظرم مردم نه صرفا به خاطر رعایت موارد بهداشتی، بلکه گویا اصلا حال خوشی ندارند که به سینما بروند. من هم به آقایان در ارشاد گفتم که آن سازوکارهای معمول، دیگر در این شرایط جواب نمیدهد، اینکه فکر کنیم یک شورای صنفی باشد و بر اساس آییننامهای که برای یک وضعیت دیگر تدوین شده است برای این شرایط تصمیمگیری کند، درست نیست.
او با تشبیه این شرایط به شهری زلزلهزده اظهار کرد: دقیقا مثل این است که در یک شهری زلزله آمده باشد و ما بخواهیم برای بهبود وضعیت آن از قوانین پیش از زلزله تبعیت کنیم. وقتی زلزله در ابعاد وسیعی میآید، ستاد بحرانی تشکیل و آن ستاد بحران کار بازسازی را عهدهدار میشود ولی ما برای بهبود وضعیت سینما به شرایط ماقبل کرونا برگشتهایم! یعنی یک شورای صنفی و آییننامهای متعلق به آن دوران داریم و میخواهیم بر اساس همان هم عمل کنیم. بنابراین طبیعی است که چنین سازوکاری جواب نمیدهد. این میزان سالنسازی که در 8، 7 سال گذشته رخ داده است یک اتفاق میمون برای سینمای ایران بود. اگر سینماها به سمت تغییر شغل و تغییر کاربری بروند به نظرم عرصه بر سینمای ایران تنگ و این اقتصاد ضعیف از این هم ضعیفتر میشود.
* سینمای بدون فیلم به چه کار میآید؟
اما یکی از مشکلات اصلی در مسیر فعالیت فعلی سیستم اکران مربوط به کمبود آثار نمایشی مناسب برای اکران در سینماهاست. امیر پاسبانیان، مدیر سینما «بهمن» تهران در گفتوگویی گفته بود: «در حال حاضر تمام سینمای ایران تنها با ۲ فیلم اداره میشود، سینمایی که ۱۰ سالن دارد با همین ۲ فیلم میچرخد، سینمای مجاورش هم دقیقا همین ۲ فیلم را به نمایش میگذارد! در واقع در حال حاضر تنوع اکران نداریم و این روی افت فروش تأثیر گذاشته است. در گذشته 6-5 فیلم اکران میشد و سرریز سالنهای بزرگ، ظرفیت سالنهای سینماهای دیگر را پر میکرد ولی حالا حتی ظرفیت پردیسهای بزرگ هم تکمیل نمیشود».
بحران عدم نمایش آثار مخاطبپسند در سینماها در شرایطی به وجود آمده که نهتنها بخش خصوصی سینمای ایران در این زمینه کمکی به پویاتر شدن چرخه اکران آثار سینمایی نمیکند بلکه دولت نیز تلاش چندانی برای تنوع بخشیدن به این چرخه نمیکند. برای مثال مشخص نیست چرا دولت فیلم سینمایی «لاله» که مالکیت آن برای وزارت ارشاد است را اکران نمیکند. فیلم اسی نیکنژاد که از دولت دهم تا امروز تولیدش طول کشیده و سرانجام با اختصاص بودجه سازمان سینمایی به انتها رسید، در جشنواره فجر پذیرفته نشد اما برای اکران نوروز ۹۹ انتخاب شد ولی بعد از تعطیلی سینماها تا امروز خبری مبنی بر اکرانش منتشر نشده است.
* به عمل کار بر آید به سخندانی نیست
مروری بر ظهور و بروز رسانهای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان سینمایی در مدت اخیر نشان میدهد مسأله اقتصاد سینماها چندان هم در اولویت امور آنها قرار ندارد یا در خوشبینانهترین حالت، خروجی فعالیت آنها رسانهای نشده است. البته این به آن معنا نیست که مدیران در این زمینه اظهارنظر نکردهاند، کما اینکه حسین انتظامی، رئیس سازمان سینمایی در همان روزهای ابتدایی شیوع ویروس کرونا و تعطیلی سینماها در توئیتی نوشت: «سینماهای خصوصی به طور متوسط روزی ۶۰۰ میلیون تومان فروش داشتهاند که قریب نصف آن، سهم سینمادار بوده اما الان تعطیلند. سایر مشاغل هم چنین وضعی دارند. باید برای جبران ضرر تعطیلی ناشی از کرونا در مشاغل خرد بستههای حمایتی طراحی کنیم».
وضعیت هماهنگی میان نهادهای مختلف برای حمایت از فعالیت سینماها نیز که در آشفتهترین حالت ممکن به سر میبرد. منوچهر محمدی درباره وضعیت نابسامان مدیریت سینماها در این روزها میگوید: «در شرایط فعلی هر نهادی کار خود را انجام میدهد، مثلا صداوسیما ساز خود را میزند و تبلیغ فیلمها را پخش نمیکند، شهرداری با سیستم خود تبلیغ میدانی میکند، ارشاد به آنچه که در چنته دارد نگاه میکند و... که هیچ کدام از اینها کار را پیش نمیبرد. باید توجه داشته باشیم که ما در شرایط بحرانی قرار داریم و این شرایط نیاز به آدمهای اهل بحران دارد که فکر و ایده داشته باشند، پای کار بایستند و مسائل و مشکلات را حل کنند تا حداقل این دوران را بتوانیم پشت سر بگذاریم، در غیر این صورت تلفات و خسارات بیشتری خواهیم داشت».
* شاید اگر سال آخر دولت نبود...
در این مدت که کرونا اقتصاد سالنهای سینما را تحت تاثیر قرار داده، بارها و بارها سالنداران در گفتوگو با رسانهها از لزوم حمایت جدی دولت از اقتصاد نحیف سینماها گفتهاند اما به نظر میرسد این موضوع چندان جدی گرفته نشده است. البته مسأله فقط مربوط به کرونا نیست و پیامدهای این زلزله بزرگ چند سال دیگر در سینمای ایران نمایان میشود. سینمایی که به شکل پیشفرض به واسطه عدم تناسب میان میزان تولید با ظرفیت ناوگان اکران، چرخهای شکستخورده را شکل داده بود، حالا با وضعیت کرونایی پیش آمده و تعطیلی همین سالنهای محدود بیش از همیشه به سمت فروپاشی پیش میرود؛ هشداری که امروز وقت توجه به آن است و شاید فردا هم برای رسیدگی به آن دیر باشد.
شاید اگر امسال، سال آخر دولت نبود و دولتمردان برای به دست آوردن نظر مثبت و حمایت اهالی سینما و به طور کلی اهالی فرهنگ و هنر انگیزه بیشتری داشتند، وضعیت سینما نیز به این حال نزار امروز نمیرسید اما چه میشود کرد که روزهای آخر فعالیت دولتها، روزهای بیخبری است، بویژه آنکه بهانهای به نام «کرونا» هم وجود داشته باشد.