printlogo


کد خبر: 222863تاریخ: 1399/5/19 00:00
دانشگاه و شهر/ 7
هزینه‌های اداره شهر با ما نیست!

حسن ثابتی*: اداره شهر تهران هزینه دارد. شاید این جمله کاملا بدیهی به نظر برسد اما واقعیت این است که بخش مهمی از مدیران و مردم آن را فراموش می‌کنند. حدود 70 هزار حقوق‌بگیر، نظافت و دفع زباله جمعیت 10 میلیون نفری، تعمیر و نگهداری کیلومترها خیابان‌های شهری و آبیاری و نگهداشت هزاران هکتار فضای سبز فقط بخش کوچکی از هزینه‌های روزانه اداره شهر تهران است. اگر بخواهیم هر اتفاق جدیدی در تهران ببینیم اعم از ساخت تونل‌ها، پل‌ها، اتوبان‌ها، پارک‌ها و مشابه آنها، باید منابع درآمدی جدیدی شناسایی شود. حال اگر بخواهیم شاهد جهش در وضعیت عمرانی، فرهنگی و ابعاد متنوع عملکردی شهرداری تهران باشیم باید اول از همه هزینه‌های آن را تأمین کنیم. اینکه تصور کنیم با جابه‌جایی مدیران و کاهش سن مسؤولان یا تغییر جناح سیاسی تغییر بنیادینی را شاهد خواهیم بود، برداشت اشتباهی است. هر دوره که در شهرداری تهران شاهد تحرک ملموس بودیم، ناشی از افزایش قابل توجه درآمد شهرداری تهران در آن دوره بوده است. مثلا ممکن است افزایش فروش تراکم ساخت‌و‌ساز یا افزایش ساخت پاساژها و مال‌ها یا افزایش استقراض بانکی علت آن بوده باشد. هر زمان نیز شاهد رکود در عملکرد شهرداری تهران هستیم، اصولا وضعیت درآمدی شهرداری تهران نامناسب است. 
در دنیا 2 الگوی کاملا مشخص وجود دارد؛ یا عمده هزینه‌های شهر بر عهده مردم است، یا بر عهده دولت. عوارض و مالیات‌های گوناگونی که از مردم اخذ می‌شود به شکل مرتب و ماهانه و موضوعی، بخش مهم هزینه‌های اداره شهر را تأمین می‌کند و در این صورت شهر مستقل از دولت ادامه حیات خواهد داد. اگر هم هزینه‌های اداره شهر بر عهده دولت است باید ردیف مشخصی به آن اختصاص یابد و عملیاتی شود و در اصل شهرداری یکی از ادارات زیرمجموعه دولت خواهد بود. در شکل اول هزینه‌های زندگی شهر به صورت طبیعی افزایش خواهد یافت و اقشار کم‌درآمد به مناطق حاشیه‌ای و بیرون از شهر سوق پیدا خواهند کرد. در حالت دوم هم بروکراسی اداری امکان تحرک کمتری به شهرداری خواهد داد. ضمن اینکه انتخاب شهردار هم طبیعتا بر عهده دولت خواهد بود. اینکه تصور کنیم با بهره‌وری یا صرفه‌جویی اتفاق ملموسی در درآمدهای شهری رخ خواهد داد عملا تصور باطلی است، چرا که تجربه ثابت کرده است این صرفه‌جویی‌ها رقم قابل توجهی نخواهد بود مگر آنکه شاهد تعدیل گسترده نیروی شاغل در شهرداری تهران باشیم که به نظر غیرممکن می‌رسد. 
وضعیتی که امروز در تهران شاهد آن هستیم بلاتکلیفی در درآمدها و هزینه‌ها به لحاظ بنیادین است. به عبارت دیگر، ما می‌خواهیم دولت‌ها در تأمین هزینه‌ها مشارکت جدی کنند و برای همین مصوبات مجلس و نهادهای بالادستی و فشار رسانه‌ای وارد می‌کنیم ولی در عمل به علت اینکه مدیران شهری زیر نظر دولت نیستند، عملا این مصوبات تحقق نیافته است. این امر مخصوص یک دولت و شهرداری خاص نیست، در دوره‌های مختلف با ترکیب‌های متعدد شاهد همین وضعیت هستیم. اصولا فارغ از مباحث سیاسی، حضور شهردار تهران در هیأت دولت هم از همین جهت چالش‌برانگیز است. قطعا در بیشتر نقاط جهان ترکیبی از الگوهای فوق در تأمین مالی اداره شهر اجرا می‌شود ولی مسأله مهم اولویت و ارجحیت است که با مطالعه درآمدهای مدیریت شهری در جهان به وضوح تفاوت‌ها و اقتضائات متفاوت این 2 الگو روشن می‌شود. 
به نظر می‌رسد تا زمانی که تصمیم کلانی در سطح ملی در میان مردم و مسؤولان کشور درباره انتظارات و هزینه‌های شهرداری تهران اتخاذ نشود، شاهد تغییرات بنیادینی در وضعیت تهران نخواهیم بود. تا زمانی که مردم تهران تصور می‌کنند هزینه‌های اداره شهر یا کمک به فلان فعالیت فرهنگی یا فلان ایده یا مشکل عمرانی از دل زمین مانند چشمه جوشان و تمام‌نشدنی فوران می‌کند و طبیعتا نیازی به توجیه اقتصادی و اثرسنجی طرح‌ها و سایر ملاحظات نمی‌بینند و تا هر زمان که برخی مسؤولان برای اثبات کارآمدی خود وعده‌های فراوان و خارج از وظایف شهری خود به مردم می‌دهند بدون آنکه برای هزینه‌های در سطح کلان اندیشه کنند، آسیب به محیط‌زیست تهران و تبدیل شدن تهران به شهر پاساژها و مال‌ها طبیعی خواهد بود. سوال اساسی مدیریت شهری در تهران همچنان بنیادین است. هزینه‌های اداره شهر از کجا تأمین شود؟ 
* روزنامه‌نگار

Page Generated in 0/0061 sec