غربزدهها ارزش عزاداری را نمیتوانند درک کنند
شاید غربزدهها به ما مىگویند «ملت گریه» و شاید خودیها نمىتوانند تحمل کنند که یک قطره اشک مقابل چقدر ثواب است. یک مجلس عزا چقدر ثواب دارد. نتوانند هضم کنند و نتوانند هضم کنند آن چیزهایى که براى ادعیه ذکر شده است و آن ثوابهایى که براى ۲ سطر دعا ذکر شده است. نمىتوانند این را ادراک کنند و هضم کنند. مجلس عزا نه براى این است که گریه کنند براى سیدالشهدا و اجر ببرند- البته این هم هست و دیگران را اجر اخروى نصیب میکند- بلکه مهم، آن جنبه سیاسى است که ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش را کشیدهاند که تا آخر باشد و آن، این [که] اجتماع تحت یک بیرق، اجتماع تحت یک ایده و هیچ چیز نمىتواند این کار را به مقدارى که عزاى حضرت سیدالشهدا در او تأثیر دارد، تأثیر بکند.
(صحیفه امام، ج 16، 348-344)
***
خیال باطل نفی گریه
تحقیقا یکی از مهمترین امتیازات جامعه شیعه بر دیگر جوامع مسلمان، این است که جامعه شیعه، برخوردار از خاطره عاشوراست. از همان روزی که موضوع ذکر مصیبت حسینبنعلی علیهالسلام مطرح شد، چشمه جوشانی از فیض و معنویت در اذهان معتقدین و محبین اهلبیت علیهمالسلام جاری شد. این چشمه جوشان، تا امروز همچنان ادامه و جریان داشته است؛ بعد از این هم خواهد داشت و بهانه آن هم یادآوری خاطره عاشوراست.
بیان ماجرای عاشورا، فقط بیان یک خاطره نیست، بلکه بیان حادثهای است که دارای ابعاد بیشمار است. پس، یادآوری این خاطره، در حقیقت مقولهای است که میتواند به برکات فراوان و بیشماری منتهی شود. لذا شما ملاحظه میکنید که در زمان ائمه علیهمالسلام، قضیه گریستن و گریاندن برای امام حسین علیهالسلام برای خود جایی دارد. مبادا کسی خیال کند که در زمینه فکر و منطق و استدلال، دیگر چه جایی برای گریه کردن و این بحثهای قدیمی است! نه! این خیال باطل است. عاطفه به جای خود و منطق و استدلال هم به جای خود، هر یک سهمی در بنای شخصیت انسان دارد.
(در جمع روحانیون استان «کهگیلویهوبویراحمد»
در آستانه ماه محرم سال 1373)
***
بالاتر از نماز شب
بکا [گریه] در مصائب اهلبیت(ع) و بویژه سیدالشهدا(ع)، شاید از آن قبیل مستحباتی باشد که افضل از آن نیست؛ یعنی افضل از آن در مستحبات نیست. «بُکاء مِن خَشیهِالله» (گریه از ترس خداوند) هم همینطور است که شاید افضل از آن نباشد. آیا نماز شب هم از همین قبیل است؟ آیا ممکن است در همین درجه باشد یا اینکه اینها مقدم بر صلاه.. اللیل هستند؟ «بکاء من خشیهالله» و بکا برای مصائب سیدالشهدا(ع) معلوم نیست همتا داشته باشد، زیرا نماز شب عمل قلبی صرف نیست، بلکه کالقلبی [مانند عمل قلبی] است، ولی حزن و اندوه و بکا عمل قلبی است، به حدی که بکا و دمعه [اشک چشم] از علائم قبولی نماز وتر است. آنهایی که بکای مردم را- نعوذ بالله- امر غلطی میدانند، چه میگویند؟! این «بکاء من خشیه الله» عمل انبیا است. چه میگویند؟! مساله بکا بر سیدالشهدا المظلومین(ع)، این هم مثل بکا از خشیهالله است. این هم همان اجر را دارد. قطرهاش چقدر فضیلت و اجر دارد. بعضی میگویند: گریه چه فایدهای دارد؟
فایدهاش این است که اتصال روحی انسان با خود سیدالشهدا(ع) و با حضرت رسول(ص) و با خدا در ترقی است؛ با همین بکاها.
فردای قیامت که هیچ چیز از انسان نمیخرند، اشک بر سیدالشهدا(ع) را مثل دانه دری برایش نقد میکنند.
(نقل از کتاب رحمت واسعه)
***
همه سرمایه سردار
ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بیهمتا! دستم خالی است و کوله پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای به امید ضیافت عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟! من همراه خود ۲ چشم آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصور مظلوم در چنگ ظالم. وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر برندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حرمت پا گذاردهام و دور خانهات چرخیدهام و در حرم اولیایت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم.
(برشی از وصیتنامه سردار سلیمانی)