printlogo


کد خبر: 223498تاریخ: 1399/6/3 00:00
آثار نمایشی با پرداختن به مضامین عاشورایی چه تصاویری در ذهن ما به‌جا می‌گذارد؟
خروج شب دهم عرفان روز واقعه

عمده تصاویری که ما از محرم و عاشورا در ذهن داریم، متاثر از تجربیات زیستی ما است. محیط زندگی، محله و خانواده بیشترین خاطرات و تصاویر ذهنی ما را می‌سازند. در این میان برخی آثار نمایشی نیز، هر چند بسیار کم تصاویری از این واقعه ساخته‌اند؛ تصاویری که ماندگار شده و در خاطره‌ها باقی مانده‌اند، تصاویری که هر کدام تلاش کرده‌اند به نحوی حقیقت عاشورا را بازنمایی کنند. روح مرحوم رسول ملاقلی‌پور شاد که در سکانس تاثیرگذاری از «پرواز در شب»، زلفی به ماجرای کربلا نیز گره ‌زده است. روابط عاطفی میان شخصیت‌ها و بویژه ایثار و فداکاری رزمندگان در این فیلم، نگاهی عمیق و زیبا به واقعه عاشورا و بویژه حماسه علمدار کربلا حضرت ابوالفضل(ع) در علقمه داشته است. الهام گرفتن از ماجرای تلاش حضرت ابوالفضل برای رساندن آب به خیمه‌ها و تشنگی، الهام‌بخش این ماجرا شده است؛ واقعه‌ای که در «مختارنامه» نیز در دیالوگی میان ابراهیم بن مالک‌اشتر و مختار در کنار علقمه مطرح شد: «نقل است، عباس وقتی به علقمه رسید تشنه بود، اما آب نخورد». 
تصویرسازی از عاشورا البته محدود به وقایع مستند نیست. آنچه در زیر متن برخی آثار نمایشی وجود دارد، تلاشی برای پرداختن به وجوهی از مکتب عاشوراست. سریال «شب دهم»، یکی از آثاری است که می‌توان به عنوان یکی از بهترین آثار مناسبتی همه این سال‌ها از آن تجلیل کرد. محتوای سریال و همزمانی پخش آن با ماه محرم، انطباق مفاهیم و انتقال آنها در زمان مناسب، در قالب سریال یکی از بهترین نمونه‌های تولید و توزیع آثار مناسبتی است. با نگاهی به این سریال به بازنمایی مفاهیم اصلی مکتب عاشورا و نحوه نمایشی شدن این مفاهیم می‌پردازیم. همچنین در مطلبی دیگر به اهمیت بازپخش سالانه سریال «مختارنامه» و اینکه مواجهه‌هایی که با «بازپخش» این سریال می‌شود، توجهی به گسترش مخاطبان و تغییرات سالانه وضعیت اندیشه‌ای مخاطبان ندارد، صحبت کرده‌ایم. 
***
زمانه‌ات را بشناس
تقویت و بازنمایی نمادهای عاشورایی در آثار نمایشی شاید نمونه‌های کمی نداشته باشد اما آنچه در عمق ذهن و خاطره‌ها باقی می‌ماند، معمولا سکانس‌ها و بخش‌هایی است که در آن در کنار طرح عظمت واقعه عاشورا، ابراز ارادات شخصیت نمایشی به ساحت اباعبدالله و اهل‌بیت هم وجود دارد. به عنوان مثال مرحوم خسرو شکیبایی در فیلم «دست‌های خالی» در سکانس پایانی در یک گفت‌وگوی کوتاه، عظمت قیام امام حسین را یادآوری می‌کند. سکانسی تاثیرگذار که در عین کوتاهی واجد چند ویژگی است. آوردن مضامین عاشورایی در دل موضوعی مربوط به زمانه فعلی کاری است که ابوالقاسم طالبی در «دست‌های خالی» کرده است. علی رویین‌تن نیز در «دل شکسته» تلاشی هر چند ضعیف در راستای یادآوری جریان آگاهی‌بخشی محرم و نیز روحی که به فضای زندگی ۲ دانشجو می‌دمد، با طرح یک داستان عاشقانه اجتماعی و منتقدانه، مسأله تاثیرگذاری ماه محرم بر زندگی و احوالات برخی قشرها را بیان می‌کند. داوود میرباقری که شاهکارهایی مانند مختارنامه و سریال امام علی را در کارنامه دارد، اثری دیگر با مضمون عاشورایی نیز در کارنامه دارد که آن هم دیدنی است. «معصومیت از دست رفته» روایت خزانه‌داری دوستدار اهل‌بیت است که جایی می‌لغزد و این لغزش و خطای او به مکافاتی منجر می‌شود که دامن او را تا روز آخر زندگی‌اش و آنچنان که در خواب‌های آشفته می‌بیند در آخرت می‌گیرد و خود را در آتش می‌بیند. مهم‌ترین وجه معصومیت از دست رفته «لغزش» و «زمان‌نشناسی» شوذب است. آنکه حسین را در کربلا تنها می‌گذارد، به هیچ چیز دست نمی‌یابد. لغزش شوذب در واقعه کربلا و سکوت وی در برابر امویان، سال‌ها بعد فرجامش را نشان می‌دهد؛ پسری که ماریا برای او به دنیا آورده بود، کشته می‌شود و شوذب هم که دیوانه شده، ربابه دخترش را در مجلس عروسی‌اش به خاک و خون می‌کشد. این داستان که ممکن است با تخیل نیز آمیخته باشد- تخیلی که روایت تاریخی را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد و آن را خدشه‌دار نمی‌کند- یکی از کارهای موفق پیرامون «زمان‌شناسی» و عمل درست در بزنگاه‌های مهم زندگی است؛ مسأله‌ای که در ماجرای کربلا از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
***
سینما محرم‌
در میان فیلم‌های سینمایی و آثار این سال‌ها که با اشاره‌ای به مضامین عاشورایی تولید شده‌اند یا پرداختی مستقیم‌تر به ماجرای کربلا داشته‌اند، برخی ماندگارتر شده‌اند. آنهایی که در این ایام بازپخش می‌شوند- و بازپخش‌شان هیچ اشکالی ندارد- تعدادشان زیاد نیست. غیر از رستاخیز که اکران موفقی در سینما هم نداشته، باقی تولیدات این حوزه بارها از تلویزیون به نمایش درآمده‌اند. «روز واقعه»، زیباترین و مهم‌ترین آنهاست. «عبدالله» جوان مسیحی مسلمان شده‌ای است که دل در گرو عشق «راحله» دختر «زید» دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی می‌شنود که او را به یاری فرا می‌خواند؛ عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا می‌تازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا می‌رسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه می‌بیند. تصاویری که بیضایی نوشته و شهرام اسدی آن را کارگردانی کرده، بسیار قریب به ذهن است؛ تصاویری که در مستندات تاریخی آمده‌اند، در روضه‌ها شنیده‌ایم و برای‌مان غریبه نیست. «به خاطر هانیه» فیلمی از کیومرث پوراحمد است. «ناخدا علو» با 14 مرد دیگر برای صید به دریا می‌روند ولی همه جز ناخدا صید دریا می‌شوند و مردم ناخدا را مسبب مرگ عزیزان‌شان می‌دانند و به او و خانواده‌اش حمله می‌کنند و در این بین دختر خردسال ناخدا هانیه فلج می‌شود. ناخدا و خانواده‌اش تنگک را ترک می‌کنند و به بوشهر می‌روند و داستان ادامه می‌یابد. قهرمان کودک فیلم سمبل صبر و پایمردی است؛ جایی که تصمیم می‌گیرد زیر نگاه سنگین دیگران (که پدرش را متهم به قتل دیگران می‌کنند) نذر پدر (برای شفای دخترش که فلج شده) را ادا کند و شب تا صبح محرم دمام بزند؛ کاری سخت و طاقت فرسا که فقط از او بر می‌آید. 
«سفیر» نخستین فیلم سینمایی پس از انقلاب با مضمون عاشوراست. فریبرز صالح گوشه‌ای از زندگی «قیس ابن مسهر» را با بازی فرامرز قریبیان به تصویر کشیده است. نماینده امام حسین که برای سلیمان خزاعی نامه‌ای آورده ولی در کوفه بازداشت می‌شود و پس از مجاهدت به شهادت می‌رسد. 
«ظهر روز دهم» به کارگردانی عباس رافعی، «هیهات» به کارگردانی مشترک روح‌الله حجازی، هادی مقدم‌دوست، هادی نائیجی و دانش اقباشاوی، «عصر روز دهم» به کارگردانی مجتبی راعی، «من و زیبا» به کارگردانی فریدون حسن‌پور و... از دیگر آثاری هستند که در این سال‌ها تولید شده‌اند و در ایام محرم از تلویزیون به نمایش درمی‌آیند.
***
چرا بازپخش «مختارنامه» لازم است
مواجهه‌ها با بازپخش سریال «مختارنامه» جنبه‌ای مبتذل به خود گرفته است. برخی تلاش می‌کنند به واسطه انتقاد به بازپخش مختارنامه مثلا حرفی ‌زده باشند و در فضای رسانه‌ای، ادعاهای تکراری خود درباره ساخت سریال‌های دیگر و عدم پخش این سریال ارزشمند را مطرح کنند. حالا بیایید از زاویه‌ای دیگر به ماجرای «بازپخش» مختارنامه نگاه کنیم. برای خود من که مخاطب عادی این سریال هستم، هر سال مفاهیم تازه‌تری از سریال فهم می‌شود. به واقع «مختارنامه» درس تاریخ است. مثل این می‌ماند که ما هر ۵ سال یکبار برای دانش‌آموزان یک مدرسه درس تاریخ بگوییم. قبول این واقعیت که هر سال به لحاظ سنی به مخاطبان سریال افزوده می‌شود، کار سختی نیست. ضمن اینکه هر سال میزان درک محتوای سریالی مانند مختارنامه نیز در مخاطبان افزایش می‌یابد، بویژه که سریال تاریخی است. باز از این منظر می‌شود به ماجرا نگاه کرد که تاریخ همواره عبرت است و تکرار آن بسیار مفید است. کاربران بسیاری در شبکه‌های اجتماعی این موضوع را مطرح می‌کنند که با هر بار بازپخش مختارنامه، درک تازه‌تری از روایت‌های تاریخی که در این سریال آمده است پیدا می‌کنند. در عین حال نفس مساله عاشورا دارای بطن‌های متعددی است که با حس و عقل درآمیخته است. یعنی فارغ از جنبه اندیشه‌ای و میزان درک عقلی از ماجرایی مانند قیام عاشورا، احساسات نیز رشد و هر بار تلقی تازه‌ای از عاشورا می‌کند. به همین جهت بازپخش یا تکرار سریالی به عظمت مختارنامه- که همه می‌دانیم با شرایط فعلی اقتصادی، هنری و نیروی انسانی حالا حالاها مشابهش تولید نمی‌شود- نه‌تنها هیچ اشکالی ندارد، بلکه لازم است.
***
ظلم‌ستیزی چگونه در «شب دهم» تجلی می‌یابد
علیه رضا خان
«شب دهم» به عنوان یکی از سریال‌های موفق در حوزه آثار نمایشی مرتبط با عاشورا، از چند وجه دارای اهمیت مضمونی است. یکی از پیام‌های عاشورا ظلم‌ستیزی و ایستادن در مقابل ظلم است. در سریال شب دهم، به این مضمون به صورت جدی پرداخته شده است. حیدر خوش‌مرام از یک عشق زمینی به اراده‌ای می‌رسد که به واسطه اجرای تعزیه و اصرار بر این ماجرا، خود را در مقابل استبداد قرار می‌دهد و یک مبارزه تمام‌عیار را رقم می‌زند. مبارزه با ظلم ستمشاهی و خفقان دوره رضاخان را شاید در کمتر اثر دیگری به این ظرافت دیده باشیم. یکی از بخش‌‌های ناشنیده تاریخ ما که تا پیش از «شب دهم» کمترین اتفاقی برای اشاره به آن در جریان فرهنگ و هنر رخ نداده بود، مواجهه رضاخان با دستجات عزاداری و پدیده‌ای به نام «تعزیه» بود. «تعزیه» یکی از پرطرفدارترین نمایش‌‌های ایرانی است که طی سالیان متمادی از وسعت و حجم مخاطبان آن کاسته نشده است. ارجاعی که در «شب دهم» به ماجرای تعزیه و مقابله حکومت «رضاخان» با آن شده است، بخشی از واقعیت‌‌های تاریخ معاصر است. «شب دهم» علاوه بر نمایش دقیق و جذاب از ظلم‌ستیزی، نقطه عطفی هم برای بازمعرفی تعزیه در فضای عمومی بود! تعزیه در این فیلم ابتدا بهانه‌ای برای روایت داستان تصور می‌شود اما در ادامه به مرور به متن می‌‌‌‌‌‌‌‌آید و بیشتر از قبل دیده می‌شود، تا آنکه کار به جایی می‌رسد که در قسمت آخر، خود بازیگران تعزیه امام حسین را اجرا می‌کنند و عزاداری زنان نقش اصلی فیلم در سکانس پایانی، جنبه‌ای از عزاداری اهل‌‌بیت در روز عاشورا و تابلوی معروف عصر عاشورای استاد فرشچیان دارد. شب دهم در عین حال که روایتگر یک عاشقانه کم‌نظیر است، دین خود را به تاریخ نیز ادا می‌کند و بخش‌‌های ناگفته‌ای از تاریخ را آنگونه که مقبول خاطر مخاطب افتد، به تصویر می‌کشد؛ بخش‌‌‌هایی که معرف ماجرای اختناق و سرکوب و استبداد دوره رضاخان است. 
یکی دیگر از جنبه‌های مطرح و مهم مکتب عاشورا که در این سریال بازنمایی شده، نقش زنان در این ماجراست. نقش روایتگری و زنده نگه داشتن قیام بر عهده زنان است. زنان آنگونه که در مکتب تشیع و مکتب عاشورا مایه تحرک و پویایی و حیات هستند، در شب دهم نیز حضور پررنگی دارند. مادر حیدر خود به عنوان زنی که وسایل تعزیه را حفظ کرده و به حیدر می‌سپارد، نگاهدار آموزه‌های عاشورایی است.

Page Generated in 0/0243 sec