printlogo


کد خبر: 224158تاریخ: 1399/6/20 00:00
راز بیش‌فعالی مکرون!

نوید مؤمن: رئیس‌جمهور فرانسه تور سیاسی خود در غرب آسیا را فعلا به پایان رسانده و اکنون مشغول ارائه گزارش سفرهای خود به دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکاست! امانوئل مکرون در سفر به بیروت، تاکید کرد که اگر مقامات لبنانی از الگوهای ارائه‌شده فرانسوی‌ها در بازسازی ساختار اقتصادی و سیاسی این کشور پیروی نکنند، تحریم آنها را در دستور کار قرار خواهد داد! در عراق نیز مکرون تلاش کرد تا مثلا با یک تیر، 2 نشان بزند: از یک سو مناسبات «پاریس- بغداد» را از موضع «بازیگر غالب» بازتعریف کرده و از سوی دیگر، از عراقی‌ها بخواهد تا در ازای دریافت امتیازاتی از سوی کاخ الیزه، طرح پیشنهادی پاریس در سوریه را بپذیرند! پس در اینجا نام «سوریه» نیز به میان آمده است. 
«عامر الفایز» عضو کمیسیون روابط خارجی پارلمان عراق در این باره تاکید کرده است: «امانوئل مکرون طرحی را در ارتباط با صلح در سوریه مطرح کرده و خواهان همکاری عراق در این زمینه شده است. طرح رئیس‌جمهور فرانسه ممکن است نقشه راهی برای صلح در خاورمیانه و حل بحران سوریه با همکاری عراق باشد».
بنابراین مکرون در سفر اخیر خود به منطقه غرب آسیا، عملا 3 کشور «سوریه»، «عراق» و «لبنان» را در حوزه سیاست خارجی کشورش دخیل کرده است! کشورهایی که هر یک از آنها، مهد مقاومت در برابر دشمنان قسم‌خورده منطقه، از جمله خود فرانسوی‌ها محسوب می‌شوند! آری: فرانسوی‌ها! 
باید اذعان کنیم که بازی فرانسوی‌ها پیچیده است! برخی تحلیلگران و رسانه‌های غربی «مکرون» را به «ژنرال دوگل» تشبیه می‌کنند. آنها معتقدند که ژنرال دوگل به واسطه اتخاذ سیاست خارجی مستقل از آمریکا (پس از پایان جنگ دوم جهانی)، پاریس را به نقطه‌ای کانونی و مستقل در نظام بین‌الملل تبدیل کرد! آنها به استقلال 12 کشور آفریقایی از فرانسه در دوران حضور ژنرال دوگل در قدرت استناد کرده و معتقدند که رئیس‌جمهور جوان فرانسه نیز دقیقا در حال طی کردن همان مسیر است! مسیری که فرجام آن، عظمت فرانسه! در جهان امروز خواهد بود. 
مورخین و مردمانی که پس از استقلال مستعمره‌های قبلی فرانسه از این کشور، شاهد تحولات جدید در آنها بودند، شهادت داده و می‌دهند که فرانسوی‌ها چگونه «استعمار کهن» را در شمال آفریقا و دیگر مناطق این قاره تبدیل به «استعمار نوین» کرده و به تاراج منابع متعلق به مردم فقیر این مناطق ادامه دادند! اگر چه این اوج بی‌انصافی و بی‌عدالتی است که «ژنرال دوگل» را مصداق عقلانیت و آزادی‌خواهی! در سیاست خارجی فرانسه تلقی کنیم اما در عین حال باید تاکید کنیم که میزان «عقلانیت دوگل» به مراتب از امثال «مکرون»، «اولاند» و «سارکوزی» بیشتر است! ژنرال دوگل حداقل توانست «پروسه تبدیل استعمار کهن به فرانو» را با اتخاذ ژست‌های دروغین طی کند اما مکرون همین ژست‌گیری ساده را نیز یاد نگرفته است! 
زمانی که مکرون از «صلح در سوریه» سخن می‌گوید، حتی سران اتحادیه اروپایی از جمله آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان نیز از خنده روده‌بر می‌شوند! آنها خود بخوبی می‌دانند که فرانسه در دوران ریاست‌جمهوری مکرون، تنها کشور اروپایی بود که به دولت ترامپ درباره همکاری با آمریکا در موشکباران سوریه تضمین داد! فراتر از آن، مکرون به گونه‌ای برای لبنان تعیین‌تکلیف می‌کند که گویا به مانند «پدری خیرخواه» در داخل گود تحولات سیاسی و امنیتی لبنان آمده و با صورتی آغشته به غبار ناشی از انفجار نیترات آمونیوم در بندر بیروت، قصد دارد تمام توان خود را برای ایجاد صلح و ثبات دائمی در «سرزمین سروها» در سبد اخلاص بگذارد!!
ممکن است این نمایش‌ها برای برخی شهروندان فرانسوی که هنوز ذهن‌شان در حد فاصل بین 3 مفهوم «سوسیال- دموکراسی تقلبی»، «جمهوری‌خواهی بی‌دردسر»و «ملی‌گرایی افراطی» سیر می‌کند، جذاب باشد و تا حدودی فاجعه سوء‌مدیریت غیرقابل توجیه مکرون در دوران شیوع کرونا در ذهن آنها را کمرنگ کند اما لبنانی‌ها، سوری‌ها و عراقی‌ها هرگز جنایات فرانسوی‌ها در کشورهای‌شان را از یاد نمی‌برند! بهتر است قبل از اینکه مکرون از «همدردی با عراق در دوران سخت» سخن بگوید، به مردم این کشور پاسخ دهد که چه بازیگرانی این «دوران سخت» را برای عراقی‌ها رقم‌ زده‌اند! بهتر است رئیس‌جمهور فرانسه به همگان پاسخ دهد که سلاح‌های ساخت فرانسوی‌ها که قرار بود مقصد آنها کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس از جمله عربستان و امارات باشد، در دستان اعضای گروه تروریستی- تکفیری داعش و جبهه‌ النصره چه می‌کند؟! البته مکرون شانس آورد که سال 2003 میلادی، یعنی زمان اشغال عراق، هنوز وارد دنیای سیاست نشده بود، زیرا در آن صورت، از شوق کشتار مستقیم مردم عراق و تسلط بر منابع این کشور، برخلاف «ژاک شیراک» به مباشر و همراه «جورج واکر بوش» و «تونی بلر» تبدیل می‌شد! بدون شک در آینده‌ای نزدیک، مکرون بخوبی متوجه خواهد شد که منطقه غرب آسیا، زمینی برای انجام بازی‌های کودکانه وی نخواهد بود! شاید بهترین تصمیم مکرون، می‌تواند بازگشت به خیابان‌های پاریس و زانو زدن در مقابل جلیقه‌زردهای معترض به نظام ظالم و طبقاتی فرانسه باشد....

Page Generated in 0/0352 sec