حنیف غفاری*: در فاصله ۲ روز مانده به انعقاد توافق هستهای در وین (12 جولای 2015)، مجادلات بر سر نحوه بازگشت تحریمهای چندجانبه شورای امنیت علیه کشورمان وارد فاز جدی و تعیینکنندهای شد. در آن زمان، «سوزان رایس» مشاور امنیت ملی دولت اوباما که اتفاقا این روزها به یکی از مدافعان توافق هستهای و مخالفان خروج واشنگتن از برجام تبدیل شده است، تاکید داشت «مکانیسم ماشه» باید به یک «اهرم حقوقی» به سود آمریکا و متحدان آن تبدیل شود به گونهای که هرگاه واشنگتن احساس کرد «استمرار توافق هستهای» سودی برای منافع آن ندارد، بتواند بیتعهد و بدون پرداخت کمترین هزینهای این توافق را بر هم بزند و تحریمهای چندجانبه را نیز علیه ایران احیا کند.
نکته حائز اهمیت اینکه 5 ماه قبل از انعقاد توافق هستهای، جمهوریخواهان توانسته بودند در انتخابات میاندورهای اکثریت سنا را در دست بگیرند و احتمال پیروزی یک «جمهوریخواه» در انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 نیز افزایش یافته بود. با این حال «سوزان رایس» و دیگر اعضای دولت اوباما اصرار داشتند توافق هستهای باید به یک «متغیر سیاسی وابسته» به اراده رئیسجمهور و کنگره آمریکا تبدیل شود.
امروز بیش از 5 سال از آن زمان سپری شده و دیگر خبری از «برجام» نیست! دونالد ترامپ با همان ظرفیت و اختیاراتی که از سوی دموکراتها در برجام تعبیه شده بود، از این توافق خارج شده و تمام تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی آمریکا را دوباره علیه کشورمان وضع کرده است. در آن سو، جو بایدن و همراهانش مشغول انتقاد از رئیسجمهور آمریکا بابت بر هم زدن «پازل پیشبینیشده دموکراتها» هستند! هر اندازه به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه نوامبر/ آبان، نزدیکتر میشویم، این روند تشدید میشود.
«ایلان گلدنبرگ» مشاور سابق جان کری از کسانی است که در صورت پیروزی بایدن در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، نام او را به کرات خواهیم شنید! وی یکی از اصلیترین مشاوران بایدن در قبال ایران و منطقه غرب آسیا محسوب میشود. گلدنبرگ در یکی از تازهترین گزارشهای خود در «مرکز امنیت نوین آمریکا»، تاکید کرده است نحوه مواجهه آمریکا با معمای ایران و برجام (در دوران بایدن) باید بر اساس راهبردی جدید تعیین شود.
در بخشی از این گزارش تاکید شده است دموکراتها به دنبال حل تدریجی و گامبهگام معمای ایران نیستند و درصدد هستند ابعاد این معما را نه به صورت مرحلهای، بلکه به صورت موازی باهم حل کنند.
بر این اساس، دموکراتها به صورت همزمان و موازی، بر موضوع «توان هستهای»، «قدرت منطقهای» و «توان موشکی» ایران متمرکز خواهند شد.
خمیرمایه و نقطه اتصال این اهداف و حوزهها، همان «استراتژی فشار هوشمندانه علیه ایران» است! نکته جالب توجه اینکه «جو بایدن» در مواضع اخیر خود نیز به این کلیدواژه اشارهای مستقیم و صریح داشت. بسی جالب است که حتی دموکراتها ظاهر ماجرا را حفظ نکرده و حاضر نشدهاند از واژگانی مانند «دیپلماسی هوشمندانه» در قبال برجام و ایران استفاده کنند! آنها رسما خواستار «اعمال فشارهای همهجانبه» برای تحمیل خواستههای منطقهای، موشکی و هستهای علیه کشورمان هستند. دموکراتها تلاش میکنند این عملیات همهجانبه را با چاشنی «چندجانبهگرایی» صورت دهند تا مانند ترامپ، متهم به «یکجانبهگرایی» علیه ایران نشوند!
نکته جالب توجه اینکه «ایلان گلدنبرگ» به مانند «جیک سالیوان»، «ویلیام برنز» و «ریچارد نفیو» صراحتا اعلام کرده است بازگشت آمریکا به برجام (حتی به صورت حداقلی) باید مترادف با کسب امتیازات فرابرجامی از کشورمان باشد. نکته مهمتر اینکه در صورت بازگشت آمریکا به برجام، اهرم «مکانیسم ماشه» این بار به صورت رسمی و حقوقی در اختیار مقامات این کشور قرار خواهد گرفت. بنابراین، در دوران ریاست جمهوری احتمالی بایدن، شاهد هجمه «چندجانبه» و «راهبردی- حقوقی» آمریکا علیه کشورمان خواهیم بود. هنوز فراموش نکردهایم پس از تصویب برجام و اجرایی شدن آن، جان کری و جک لو، وزرای امور خارجه و خزانهداری دولت اوباما به شرکتها، مؤسسات اعتباری و بانکهای بینالمللی با لحنی هشدارآمیز توصیه کردند در عین مجوزی که برای عادیسازی روابط آنها با ایران صادر شده است، مراقب آینده ارتباطات اقتصادی خود با ایران باشند، زیرا این اقدام «پرریسک» محسوب میشود!
بدون شک دموکراتها در صورت اعلام بازگشت صوری و ظاهری به برجام، بار دیگر چنین اقدامی را صورت میدهند. آنها «فشارهای پیچیدهتری» را علیه ایران اعمال خواهند کرد تا به خیال خام خود، پروژه «مهار همهجانبه ایران» را به سرانجام برسانند. حزب دموکرات آمریکا، با ۲ نماد «الاغ» و «کبوتر» شناخته میشود. با این حال «ماهیت کبوترهای خونخوار» سالهاست برای ملت ایران مشخص شده است؛ حتی برای اقلیت طرفدار «احیای برجام» که این روزها «بایدن» را به فرشته نجات سیاسی خود تبدیل کردهاند.
* کارشناس امور بینالملل