حرکت عظیم پیادهروی اربعین، از نادرترین اتفاقات روزگار ما است؛ اتفاقی که نباید ساده از کنار آن گذشت. اربعین مانند منشور چندوجهی است که از هر طرف به آن نگاه کنیم، رنگ تازه و مطلب جدیدی را میبینیم. از یک سو مراسم اربعین تبدیل شده است به چشمه جوشان فضیلتهای انسانی؛ صحنههای تکاندهندهای از ایثار، از خودگذشتگی، فداکاری و عشق که هر ساله در مراسم اربعین توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. همین چشمه جوشان فضیلتهای انسانی است که میتواند تبدیل شود به منبعی برای سوژههای متعدد و متنوع برای هنرمندان که با ابزار هنر پیام این مراسم را به گوش همه برسانند. اگرچه سالهاست این حرکت از سوی هنرمندان جوان شروع شده اما به نظر میرسد هنوز تا نقطه مطلوب فاصله زیادی داریم.
از هنر که بگذریم، مراسم اربعین یک سوژه فکری و فلسفی هم هست. اربعین دارای ظرایفی است که میتواند به منبعی برای پاسخ به سوالهایی که قرنهاست فکر و ذهن هر فیلسوفی را به خود مشغول کرده است تبدیل شود. معنای زیستن، معنای بودن، پوچ بودن یا نبودن زیست انسانی، جامعه آرمانی، فلسفه تاریخ و مسیر حرکت آن، آینده تاریخ و سرنوشت آن، اینها همه مسائل فکری و فلسفی است که اربعین ظرفیت پاسخگویی به آن را دارد. زائر با حضور در مراسم پیادهروی اربعین، در یک برش تاریخی و یک فضای جدید فکری قرار میگیرد که نگاه فیلسوفانه به صحنههای آن به منبعی برای الهام و ایده برای نظریهپردازی در حوزه مسائل فلسفی خواهد انجامید. اما متاسفانه هنوز در این حیطه گامهای لازم برداشته نشده است و این ظرفیت عظیم و ویژه نیز مغفول مانده است.
نگاهی به ابعاد مختلف مراسم اربعین این مطلب را میرساند که هنرمندان و دانشپژوهان و اهل فکر و هنر و فلسفه باید بیش از پیش به این حرکت عظیم انسانی توجه کنند و جواهرات این معدن را استخراج کنند. بیشک اربعین محل تجلی عشق و عقلانیت است؛ محل تجلی و تلاقی هنر و فلسفه.
لزوم توجه به ابعاد هنری و فلسفی، مطلبی است که چندی پیش دکتر سیدیحیی یثربی، استاد رشته فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی به آن پرداخته است. دکتر یثربی در این یادداشت با بیان اینکه «هنر کانون جوشش است و این جوشش موجب ایجاد فضایی نو و تازه است برای اینکه راه عدالت در تاریخ پایدار بماند»، نوشت: عاشورا و کربلا، مسیری است که باید هنر جوششی در آن هر ساله به فعلیت برسد. واقعه کربلا، روح جوشیدن را در انسان تجلی میدهد و هر راهی به سوی کربلا میتواند با این تجلیها، راهگشایی برای گسترش اخلاقیات در جامعه و جهان کنونی باشد.
دکتر یثربی در ادامه خاطرنشان کرده است: اربعین، فرصت این تجلیهاست. روح جوشش در اربعین باید با کمک متفکران و حکیمان و هنرمندان در اوج خود تجلی یابد. جوانان ما به این تجلیهای هنری نیازمندند. اربعین را باید با هنر و تفکر گره زد و هر ساله باید با هنر و اندیشه به استقبال اربعین شتافت.
استاد فلسفه و کلام اسلامی در پایان تاکید میکند: هنرمندان باید درباره اربعین با نگاهی تازه و با استفاده از تفکرات نظریهپردازان معتبر جریانسازی کنند تا گامهایی برای رشد و کمال معنوی مردم تا فرصت اربعین فراهم شود. در این میانه البته احساسات باید در حد حاشیه و زینت حرکتهای ارزشی، ارزش داشته باشند و آنچه را در متن است باید با عقلانیت و استدلال و نظریهپردازی غنا بخشیم. محرم و عاشورا و اربعین باید هر سال ما را یک درجه به سوی اخلاقیات و شخصیت والای امام حسین(ع) رشد و ارتقای معنوی دهند. در تحقق این مسیر، متفکران، حکیمان و هنرمندان نقش محوری دارند.