printlogo


کد خبر: 225349تاریخ: 1399/7/19 00:00
نتانیاهو و ترامپ در عطش آتش قره‌باغ!

نوید مؤمن: منازعه در قره‌باغ به نقطه اوج خود رسیده و طرفین (ایروان و باکو) از آغاز جنگی تمام‌عیار و دوطرفه در این منطقه خبر داده‌اند. میان «متن» و «فرامتن» بحران قره‌باغ، ارتباطی معنادار وجود دارد! شاید اگر کسی صرفا بر «تحولات چند روز اخیر» و حتی «زمینه‌های تاریخی بحران» متمرکز شود، نتواند تصویر جامع و گویایی از این نبرد در ذهن خود ترسیم کند! اکثر تحلیلگران غربی در تلاش هستند «اختلافات تاریخی» را به «متغیر مستقل اصلی» در تبلور بحران قره‌باغ تبدیل کنند. بر اساس این نگاه، جمهوری‌های آذربایجان و ارمنستان، ۲ جمهوری استقلال‌یافته از اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۹۲ به دنبال تصرف منطقه قره‌باغ کوهستانی توسط ارمنستان و اعلام خودمختاری این منطقه وارد درگیری نظامی شده و تلاش‌ها برای حل مناقشه قره‌باغ در قالب گروه میانجی «مینسک» (سازمان امنیت و همکاری اروپا) تاکنون بی‌نتیجه بوده است. از این رو «باکو» و «ایروان» هر از گاهی بر سر این منطقه با یکدیگر درگیر می‌شوند!
با این حال کافی است «اهداف آمریکایی-صهیونیستی» آمریکا در منطقه آسیای میانه را مبنای تحلیل خود در قبال بحران قره‌باغ قرار دهیم. در این صورت، قطعا بسیاری از محاسبات و باورهای مخاطبان درباره آنچه امروز در قره‌باغ می‌گذرد، تغییر می‌کند! واقعیت امر این است که «نبرد امروز قره‌باغ»، منبعث از «نگرانی‌های فردای ترامپ و نتانیاهو» است! این نخستین‌بار نیست که سیاستمداران آمریکایی و صهیونیست، «زمان حال» را به صورت کامل فدای «آینده» خود می‌کنند! این بازی، ۲ جنبه «استراتژیک» و «تاکتیکی» دارد. 
به لحاظ استراژیک، واشنگتن و تل‌آویو به دنبال ایجاد «گره‌های کور راهبردی» در مناطقی هستند که به لحاظ ژئو‌پلیتیک دارای اهمیت ویژه‌ای هستند. یکی از این مناطق، قره‌باغ است. آمریکا و رژیم صهیونیستی معتقدند اگر «قره‌باغ» به لحاظ موقعیت جغرافیایی خود و البته اگر به مثابه یک «نقطه کور استراتژیک» در منطقه باقی بماند، می‌تواند به صورت همزمان بازیگران حوزه آسیای میانه و غرب آسیا را درگیر این مساله کند. ضمن اینکه در چنین شرایطی ساختار معیوب شورای امنیت نیز به آمریکا و ۲ کشور اروپایی عضو دائم شورای امنیت (انگلیس و فرانسه) اجازه مداخله در این منطقه را می‌دهد. این همان نقطه‌ای است که واشنگتن، تل‌آویو و متحدان این ۲ به دنبال آن هستند؛ نقطه‌ای که در آن شاهد «تشدید بحران» و «پذیرش مداخله غرب» در«کانون بحران» باشیم.
روزنامه صهیونیستی «اورشلیم پست» در تشریح آنچه این روزها در قره‌باغ می‌گذرد، می‌نویسد: «تل‌آویو درباره ایفای نقش فعالانه‌تر دیگر کشورها در قفقاز و قره‌باغ حساس شده است! اسرائیل با وجود دوری سرزمینی از جنوب قفقاز، موضع و عملکرد خود در قبال این منطقه را نظر به رویکرد سایر بازیگران، از جمله ایران و ترکیه، سبک و سنگین می‌کند».
حتی از این جملات و دیگر جملات کلیشه‌ای و «تزئین‌شده» رسانه‌های صهیونیستی نیز می‌توان به وضوح دریافت نه تنها رژیم مجعول صهیونیستی یک بازیگر منفعل در بحران قره‌باغ نیست، بلکه اصل بحران، منبعث از هدفگذاری‌ها و محاسبات تل‌آویو در این منطقه است. نکته دیگر، به بعد «تاکتیکی» ماجرا بازمی‌گردد. در بعد استراتژیک و ماهوی بحران قره‌باغ، شاهد اشتراک منافع راهبردی و بلندمدت تل‌آویو و واشنگتن در آسیای میانه و قفقاز هستیم اما در بعد تاکتیکی و شکلی مسأله، با نگرانی‌های کوتاه‌مدت‌تر و مشترکی مواجه هستیم که مرهون نگرانی‌های انتخاباتی مشترک دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا و بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس است. هر دو سیاستمدار جنجالی در آمریکا و رژیم صهیونیستی، به این نتیجه رسیده‌اند که هر اندازه «بحران‌های ملموس» در نظام بین‌الملل بیشتر خلق شود، می‌تواند نقش موثرتری در رسیدن به اهداف انتخاباتی آنها ایفا کند. ترامپ و نتانیاهو دنبال «فاکتورهای برهم‌زننده تمرکز کوتاه‌مدت» رای‌دهندگان هستند. ترامپ می‌خواهد پس از ناکامی در مدیریت کرونا- که به اصلی‌ترین پاشنه آشیل وی برای انتخاب دوباره در انتخابات سوم نوامبر تبدیل شده است- به ایجاد تصاویر خلق‌الساعه در حوزه سیاست خارجی آمریکا رو بیاورد. در همین راستا، رئیس‌جمهور آمریکا ضیافت آشتی‌‌کنان اعراب بی‌اراده و مفلوک و صهیونیست‌های غاصب و قاتل را در کاخ سفید به راه انداخته یا از در آشتی و صلح رسمی با طالبان درمی‌آید! نتانیاهو نیز با توجه به افزایش تصاعدی تعداد مخالفانش در داخل اراضی اشغالی و شکننده بودن دولت ائتلافی وی و بنی‌گانتس، چشم به فاکتورهایی دوخته است که بتواند «محاسبات کوتاه‌مدت مخاطبان» را به سود وی تغییر دهد. در چنین شرایطی، ترامپ و نتانیاهو تشنه ایجاد و استمرار بحران در مناطقی مانند قره‌باغ هستند؛ بحران‌هایی که برای چند ماه یا حتی چند هفته، بتواند ذهن افراد را از توجه به مسائل اساسی و ناکامی‌های داخلی این ۲ بازدارد.

Page Generated in 0/0191 sec