ثمانه اکوان: در دهههای اخیر با گسترش تکنولوژیهای ارتباطی از جمله شبکههای اجتماعی در فضای مجازی، هر زمان که تجمعی اعتراضی در آمریکا شکل گرفته است، راهبرد اصلی معترضان در بین خودشان این بوده است که توجه داشته باشند «تمام دنیا آنها را میبینند و دنبال میکنند». این راهبرد برای این در پیش گرفته شده است که نشان دهد آمریکاییها میتوانند با توسل به راههای غیرخشونتآمیز، صدای خود را به مسؤولانشان برسانند. این شعار اما نه در روزهای آخر تجمعات جنبش تسخیر والاستریت و نه در جنبشهای اعتراضی به تبعیض نژادی نتوانست پلیس آمریکا را از اعمال خشونت علیه معترضان بازدارد و معترضان نیز در نهایت دریافتند نباید زیاد نگران نوع نگاه مردم دنیا به خودشان باشند و باید با هر چه در توان دارند به دنبال مطرح کردن دغدغههای خود بروند، حتی اگر این راه، اعمال خشونت یا غارت فروشگاهها باشد.
این راهبرد البته تنها مختص معترضان آمریکایی نیست و رسانههای آمریکایی در جریان انتخابات ریاستجمهوری نیز بارها اعلام کردهاند «دنیا در حال تماشای آمریکاست» و از نامزدهای انتخاباتی خواستهاند خود را بیشتر از قبل به دموکراسی پایبند نشان داده و از به راه انداختن جنبشهای اعتراضی به همراه خشونت یا اعلام زودهنگام پیروزی در انتخابات خودداری کنند. این راهبرد همانطور که معترضان و نیروهای پلیس آمریکا را با وجهه بهتری در دنیا به نمایش نگذاشت، تاکنون در عرصه سیاسی نیز نتوانسته آمریکا را در چشم جهان، متمدنتر و طرفدار دموکراسی نشان دهد. حالا رسانهها نه از حفظ وجهه در جهان، بلکه از این صحبت میکنند که چطور میتوانند آبروی نظام سیاسی آمریکا را در جریان انتخابات ریاستجمهوری روز سوم نوامبر حفظ کنند و مانع آبروریزی بیشتر در مقابل چشمان نظارهگر جهانیان شوند.
تا هفته پیش رسانههای آمریکایی با اشاره به رفتار نامزدهای انتخاباتی بیان میکردند مهمترین دغدغهشان به نمایش گذاشتن قدرت و هیمنه به قول خودشان «قدیمیترین دموکراسی جهان» است. آنها با اشاره به برخی نگرانیها درباره شکل گرفتن اعتراضات خیابانی بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری، بیان میکردند نامزدهای انتخاباتی باید حامیان خود را آرام کنند و فضا را به سمت دوقطبی و تنش بیشتر نکشانند. از چند روز مانده به انتخابات و شکل گرفتن اعتراضات زودهنگام در شهرهای نیویورک، فیلادلفیا، واشنگتن، لسآنجلس و دیگر شهرهای مهم آمریکا دیگر این هیمنه قدیمیترین دموکراسی جهان نبود که در خطر بود، بلکه خود این به ظاهر دموکراسی بود که توسط نامزدهای انتخاباتی آمریکا هدف گرفته شده بود. حالا آمریکا شاهد رئیسجمهوری است که برای باقی ماندن در قدرت، از ضرورت نشمردن رأیها میگوید و در عین حال در زمانی که هنوز رأیها به صورت کامل شمارش نشده، تا در نخستین دوره شمارش آرا در اوج قرار میگیرد، ادعا میکند پیروز میدان بوده است. او تهدید میکند که اگر نتایج انتخابات بعد از این پیروزی موقت تغییر کند، حتما تقلب صورت گرفته و کار را به شکایت در دیوان عالی این کشور میکشاند. ترامپ تصور میکند حضور 6 قاضی جمهوریخواه در دیوان عالی در مقابل 3 قاضی دموکرات میتواند باعث شود او در انتخاباتی که هنوز معلوم نیست برنده است یا بازنده، نتیجه را تغییر دهد. در مقابل، در طیف دموکرات نیز رئیس مجلس نمایندگان آمریکا که یکی از رهبران حزب دموکرات است، پیروز قطعی میدان را نامزد دموکرات میداند و جو بایدن نیز بارها اعلام میکند خودش پیروز انتخابات است. اما در این میان نه رسانهها و نه سیاستمداران آمریکایی هیچکدام از خود سوال نمیکنند در صورتی که این به ظاهر دموکراسی دیرینه، همچنان در اوج قرار دارد چرا نمیتواند نمایانکننده رأی مردم باشد و به جای اینکه مردم رأی بدهند، سرنوشت انتخابات ریاستجمهوری، باید در کف خیابانهای شهرهای مختلف این کشور یا باید در دادگاهی مشخص شود که 9 قاضی مادامالعمر در آن حضور دارند. زمانی که مردم بخواهند در کف خیابان یا در اتاقهای کوچک دیوان عالی آمریکا سرنوشت سیاست کشورشان برای ۴ سال آینده را انتخاب کنند، در حقیقت این ماهیت دموکراسی است که از بین رفته است، زیرا این دموکراسی از محلی جز صندوقهای انتخاباتی بیرون آمده است.
تحلیلگران آمریکایی که تا دیروز از برنامههای بردن دموکراسی آمریکایی به کل جهان صحبت میکردند و از رؤسایجمهور خود میخواستند مروج دموکراسی در جهان باشند، حالا به این نتیجه رسیدهاند که از خود بپرسند آیا واقعا آمریکا یک دموکراسی است؟ و اگر دموکراسی است، آیا قواعد دموکراسی در آن رعایت میشود؟ آیا صندوق رأی مهمترین مرجع تعیین سرنوشت سیاسی کشور و مردم آمریکاست؟ آیا صندوق رأی تضمیندهنده گردش نخبگان در ردههای مختلف حکومتی و دولتی است؟ چندی پیش همزمان با گسترش ویروس کرونا در جهان، رسانههای تخصصی و مجلات تحلیلی آمریکا از این مساله میگفتند که آیا جهان پساکرونا، شاهد مرگ دموکراسی خواهد بود؟ تجربه اما نشان داده دموکراسی در شرایطی که آمریکا دخالتی در سیستم سیاسی یا رسانهای کشورهای دارای دموکراسی (با هر شدت و درجهای از حضور دموکراسی در آن کشور) نداشته باشد، بهتر میتواند پیاده شده و به کار گرفته شود. نگاهی به دخالتهای آمریکا در انتخاباتهای کشورهای دیگر مانند ایران، ونزوئلا و بولیوی نشان میدهد بومرنگ قتل دموکراسی در جهان، حالا به سوی صاحبش بازگشته است و برنامههای تلویزیونی و اخبار منتشر شده در آمریکا نه برای نمایش دادن هیمنه دموکراسی بلکه دعوتی است برای نمایش گردنزنی آن در داخل خاک آمریکا.
دولت ایالات متحده در بسیاری از کشورهای جهان زمانی که یکی از نامزدهای انتخاباتی مورد حمایت غرب، زودتر از موعد اعلام پیروزی میکرد، با شعف فراوان از آن فرد حمایت میکرد یا نامزد شکستخورده را به جای پیروز مینشاند ولی زمانی که نوبت به خودشان رسیده است، با تمام توان سعی دارند جلوی این اقدامات را بگیرند اما همین مساله هم باعث نمیشود بتوانند جلوه مناسبی از دموکراسی مورد ادعای خود را به نمایش بگذارند، چرا که هنوز هم صفکشی خیابانی و گارد گرفتن با اسلحه، مهمترین مساله در مهمترین انتخابات این کشور است. اوباما روز گذشته در واکنش به قصد ترامپ برای اعلام پیروزی زودهنگام، گفت: «این کاری است که یک «دیکتاتور ذلیل» انجام میدهد». اما بیان نکرد چرا آمریکا همیشه از این دیکتاتورهای ذلیل در تمام دنیا حمایت کرده است!
در هر صورت شاید مؤسسات نظرسنجی انتخاباتی، با وجود تمام روشهای علمی خود نتوانستند نتایج انتخابات ریاستجمهوری روز سوم نوامبر را درست حدس بزنند اما در پیشبینی شرایط پساانتخاباتی در جامعه آمریکا بسیار ماهرانه عمل کرده و هشدارهایی را مطرح کردند که حالا تمامشان گامبهگام در حال اجرایی شدن است.